بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

یک آگهی

روزی ایمیلی برایم رسید. از این ایمیل های فورواردی. پر از مهربانی و آرامش و دوستی و فداکاری و .........، سطری از آن را به یاد دارم. پیشنهاد کرده بود، هرگاه کسی در جایی یک آگهی تبلیغاتی به طرفمان دراز کرد، دستش را رد نکنیم و آن را بگیریم. بعدش می توانیم حتا بدون نگاه کردن به آن، دورش بیاندازیم.  من کم و بیش همیشه این کار را می کردم. از آن پس، بیشتر. معمولن هم روبروی دانشگاه و یا در بیسچاراسفند این قبیل آدم ها زیادند.

چند روز پیش هنگام برگشتن از آن جا، توی اتوبوس آگهی ها را می خواندم. چشمم به این یکی افتاد. خیلی دور شده بودم. آن را گذاشتم لای نامه ی باستان و دیدن بقیه را گذاشتم برای شاید وقتی دیگر.

می دانید؟ حس  می کردم، حس می کنم، حداقل چیزی که به او بدهکارم،

یک لبخند است..........

ادامه مطلب ...

گرز رستم

می گویند وقتی که رستم به تهران آمد از بی پولی مجبور شد گرز خودش را برای هفتصد دینار گرو بگذارد و نان بخرد. در چهار سو بزرگ بازار تهران برجستگی روی دیوار است که آن را گرز رستم می نامند.

در اصطلاح نیز گفته می شود:

اینجا تهران است و گرز رستم گروی نان.


نیرنگستان ِ صادق هدایت




صادق هدایت

1281


بزرگداشت یاد و خاطره مشهورترین نویسنده ی تاریخ ادبیات ایران.

اندر حدیث حراج برگی از شاهنامه ی شاه طهماسب

برگی از «شاهنامه» شاه طهماسب روز چهارشنبه به قیمت 7 میلیون و 400 هزار پوند یا به عبارتی (12 میلیون دلار)*  و یا باز هم به عبارتی، پانزده میلیارد تومان، فروخته شد و رکوردی جدید در حراج آثار اسلامی در جهان ثبت کرد. این صفحه بخشی از اثری حماسی است، که فریدون را در لباس اژدها نشان می‌دهد، او با این کار می‌خواهد پسرانش را آزمایش کند.  این صفحه بخشی از مجموعه استوارت ................

---

چه خوب.

ولی .........؟

اسلامی؟

شاهنامه؟

نکند در کشورهای خارجه شاهنامه را هم عربی می دانند؟

---

*این قیمت آن برگ شاهنامه ی شاه طهماسب نیست. قیمت فریدون است در لباس اژدها. هنوز خیلی کم است.

بهرحال...........

دوازده میلیون دلار یک

دوازده میلیون دلار دو

دوازده میلیون دلار سه

.........

نبود؟

فروخته شد به آقای ........ از کشور ............

................

و این گونه است که شاهنامه فردوسی در جهان می گردد.

من، به دور از نظر بسیاری از دوستان، نگران این پراکنده شدن اوراق شاهنامه شاه طهماسب نیستم.

تا باشد پراکندگی شاهنامه باشد، در جهان.

اصلن دلم نمی خواهد در چنین واویلا بازاری، این شاهنامه در این جا باشد.

این حراج، تریبون شاهنامه است در جهان.

این حراج، صدای فردوسی است در جهان.

راه بهتری بلد هستید؟

بسم الله.

نوروز یک هزار و سیصد و نود خورشیدی

 سرباز هخامنشی ایمان ملکی 

 

نقاشی از: ایمان ملکی 

 

*** 

با نوروزانه ای سروده دوست گرامی مان، رشاد مردوخی، به پیشواز نوروز  یک هزار و سیصد و نود خورشیدی می رویم.


سنبل به باغ گوید، نوروزتان مبارک / بلبل به شاخ گوید، نوروزتان مبارک

در مجلس مغان با گلبانگ عاشقانه / حافظ به ساز گوید نوروزتان مبارک

با دامنی پر از گل در بوستان جانان / سعدی به یار گوید نوروزتان مبارک

سیمرغ جمع مرغان، با درس عشق عطار / در کوه قاف گوید، نوروزتان مبارک

جمشید شاهنامه فردوسی برین را / با فرّ و تاج گوید نوروزتان مبارک

رومی به شمس تبریز اندر سماع یاران / در بزم راز گوید نوروزتان مبارک

خیام در ره عمر با کوزه‌ای می‌ ناب / دستی به جام گوید نوروزتان مبارک

شیرین به عشق فرهاد در درگه نظامی / با غمز و ناز گوید نوروزتان مبارک

آواز جوی آموی با رودکی به نجوا / در گوش شاه گوید نوروزتان مبارک

در جمع پاک یاران ساقی به دوستداران / با هر سلام گوید نوروزتان مبارک

سونامی ژاپن

   

 عکس از تایم

سونامی ژاپن با هزاران گمشده، غم خودمان را از یادمان برد.  

هرکاری از دست ما بر آید برای ژاپن می کنیم. حداقلش، هم دردی. 

بیکاران گوش به زنگ باشند. بزودی ژاپن برای بازسازی مناطق سونامی زده، کارگر مهاجر خواهد پذیرفت. 

این آخرین باری بود که چنین فاجعه ای در آن جا به وقوع پیوست. شک نکنید. ژاپن بزودی سونامی را هم مهار خواهد کرد.

من فقط به این می اندیشم که اگر این رویداد این ور آب بود، چند میلیون نفر تا به حال مرده بودند؟ 

بی این که خواسته باشم شما را بترسانم می گویم: 

زمین در اینحایی هم که ما زندگی می کنیم، چندان سفت نیست. و یکی دو دهه است که منتظر چیزی شبیه این زلزله هستیم. گیرم بدون سونامی. 

  

 

عکس از بازسازی یک جاده در چهار روز.

ای کاش زن بودم


هشتم مارس، روز جهانی زن

گرامی باد 

 

نقاشی از: ایمان ملکی

ادامه مطلب ...

ماه های هخامنشی

نام ماه های سال هخامنشی را می دانید؟

بهار:

چمن آرا

گل آور

جان پرور

تابستان:

گرما خیز

آتش بیشه

جهان بخش

پاییز:

دژ خوی

باران ریز

اندوه خیز

زمستان:

سرماده

برف آزر

مشکین فام

دل و دماغ


نقاشی از ترانه

هم دل دارم هم دماغ. 

 ولی........ 

دل و دماغ ندارم.

انتظار..........

 

 

این ها این جا چه می کنند؟* در انتظار چه هستند؟  

اگر ظرفی داشتند می گفتم: منتظر نذری هستند. 

ولی بی ظرف.......؟

یک چیز دیگر:

من اگر به جای والدین این کودکان بودم شال گردنشان را به پایشان می بستم. همین نوجوان سمت چپ عسک را ببینید. هیچ کس و به شعاع چند کیلومتری او نبود که به او بگوید:

پسر جان آن شال گردنت بپیچ دور پاهایت. گیرم لازم باشد از وسط دو تکه اش کنی.

آن کودک را در آغوش آن مرد ببینید. مردی که کلاه به سر دارد. در سمت راست عسک. او هم به نظر می رسد پاپتی است.

نکند من پرتم و مد آن روز این بوده است. پاپتی گشتن**.

---

آیا کسی هست که این همه نفرت از یک چیزی را از من دور کند؟

می ترسم نفیر*** بمیرم.

---

* این هم عسکی از همان نامه برقی است.

** بگذریم که ما خودمان هم به یاد نمی آوریم که با جوراب گشته باشیم. به قول صادق همیشه چون خ.ا.ی.ه حلاج ها از سرما می لرزیم. ولی جوراب؟ نه. خفه مان می کند.

*** با نفرت. ر.ک/ کاووس نامه/کاووس وشمگیر. از نفرت مردن. دل خوش به جهان باقی نبردن. اخلاف ناصری/ ناکام از جهان رفتن. نفحات الانس/. مثنوی/ر.ک. کز نیستان تا مرا ببریده اند. از نفیرم مرد و زن نالیده اند.


از ولنتاین تا سپندارمزگان

 سپندارمزگان

امروز روز عشق بود
روز بیست و پنج بهمن
روز ولنتاین
امروز بیست و پنجم بهمن روز ولنتاین یا روز عشق است. در فرهنگ غرب. و بیست و نهم بهمن ماه روز عشق است در فرهنگ ایرانی و با نام سپندارمزگان.  
هر دو روز را عشق است.......... 
ولی متن زیر را هم ببینید. توسط دوستی به دستم رسیده که از سایت زنده رود دات کام گرفته است. بی مناسبت ندیدم که شما هم فیض ببرید. از دوستان این سایت هم برای این روشنگری سپاسگزارم.  
این برید را چند سال پیش هم در جایی گذاشته بودم. 
*** 
............ آنچه برای معاصرین و آیندگان حائز اهمیت است  ، 
 عدد افراد یک ملت و تعداد سربازانی که در جنگ کشته شده اند نیست، 
 بلکه ارزشی است که آن ملت در زرادخانه فرهنگی بشریت دارد. 
***
وقتی به شروع و چگونگی وقوعش فکر می کنم، بنظرم همه چیز گیج و پیچیده می آید! اما ظاهرا این گیجی چندان هم عجیب ودور از انتظار نیست، چون عبارت "ضربه فرهنگی" را چنین تعریف کرده اند: "تغییراتی در فرهنگ که موجب به وجود آمدن گیجی، سردرگمی و هیجان می شود."
این ضربه چنان نرم و آهسته بر پیکر ملت ما فرود آمد که جز گیجی و بی هویتی پی آمد آن چیزی نفهمیدیم!
شاید افراد زیادی را ببینید که کلمات Hi و Hello را با لهجه غلیظ Americanاش تلفظ می کنند. اما تعداد افرادی که از واژه درود استفاده می کنند، بسیار نادر است!
ادامه مطلب ...

این ها در این جا چه می کنند؟

 

 

ایمیلی پر از عسک های قدیمی توسط دوستی برایم فرستاده شد که این، یکی از آن هاست. به شکلی متفاوت از بقیه. 

این ها در این عسک چه می کنند؟ مسلم است کسانی که در نزدیکی عسکاس هستند می دانند عسکاسی دارد عسک می گیرد. برای درج در تاریخ. گردهم آیی سیاسی است یا صنفی؟ بازار است؟ ترمینال مسافربری است؟ بیکارند؟  و محل گردهم آیی، دوستانه است؟ دشمنانه است؟  تنها چیزی که می شود در مورد آن گفت این است که به نظر می رسد جایی در ترکمن صحرای کنونی باشد.  

همین و ................بس.

آدم و حوا


حوا شدم که مال تو باشم ولی خدا

هرگز تو را برای من آدم نمی کند


عکس از: پل گوستاو دوره Paul Gustave Dore در کمدی الهی دانته

البته نه چندان مرتبط با شعر!!

شعر از: یک آشنا