بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

درختان

چشم هایت را به تمنا نشسته اند.

سیرابشان کن.

ابرها در سرزمین ما،

خیال باریدن ندارند.

***

کردر، ساوه، پاییز نود و هشت.

شعر را با صدای خودم از اینجا دانلود کرده ، گوش بدهید.

من و شعر

محسن مهدی بهشت چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1398 ساعت 00:57

نظرات 4 + ارسال نظر

sophia شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 22:10

تو کجایی؟ همه جا دارن راجع به کرونا صحبت میکنن! قراره هفته آینده هم سیل بیاد!
آب و هوای خوبیه! اونوقت تو این شرایط تو نگران آبیاری درختان جنگلی هستی؟

اصلن اونقدر کرونا شنیدم که خودمم شدم کرونا. حالا سیل خیلیم جدی نیست. هست؟.

sophia جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1398 ساعت 11:00

سلام محسن، چه خبرا! چقدر کم پیدا شدی.
جایی زیبایی به نظر میاد. اینا که ازشون عکس گرفتی درختای جنگلی هستن یا پرورشی؟!
چطور میشه درختای جنگلی رو آبیاری کرد!
یادمه برخی وقتایی که میرفتیم باغ، تو مسیر یه تانکر ماشین آبیاری میدیدم، که راننده‌‎ش مسئول آبیاری تعدادی از باغچه های شهری و بین شهری بود، همیشه مقداری آبی ته تانکر نگه میداشت و چند درختی که اون حوالی کاشته بود رو آب میداد. جاهای دیگه هم همینطور درخت کاشته بود.

من هستم. ولی زیر دست و پا.
اینجا یک ده نزدیک ساوه است. یکیو یک وقتی دیدم و خودم همین سئوال رو ازش پرسیدم. گفت، درختان جنگلهای طبیعی که در طی تاریخ به وجود اومدن و یا گذشتگان کاشتن رو طبیعت آب میده. ولی جنگل مصنوعی رو باید آبیاری کرد.

فریدون اهل....... جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1398 ساعت 17:11

سلام ،، روز و شبت بخیر
گاها هم به خودت و هم خصوصا مادر فکر می کنم .بعدش آه که نه ، اما نفس عمیقی می کشم . به یادتون هستم و فراموشتون نکردم . من خوشبختانه به زندگی بسیار بیشتر ،، شایدم زیاده از حد ، ازمرگ بها می دهم . بنابراین زنده باد زنده ها !!؟؟؟ می بوسمت و سلام برسون !!!!!!!!؟

درسته. زنده باد زنده ها. منم از مرده ها اصلن خوشم نمیاد.
سپاسگزارتم.