-
پاییز
شنبه 11 مهرماه سال 1394 02:38
این ها همه من اند. بگذر و بگذار تمام شوم. شاید بهار ، دوباره عاشق شدی. محسن مهدی بهشت
-
غزل مهرماه نود و چهار خورشیدی
یکشنبه 5 مهرماه سال 1394 20:28
با کلیک روی "بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم" ، غزل را با صدای خودم بشنوید: در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد ............. بوی بهبود به اوضاع جهان می شنوم. ...... ای صاحب فال بدان و آگاه باش که هرچه که حافظ در مورد تو گفته همه به کنار و این بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم به...
-
سایهای از تو
پنجشنبه 26 شهریورماه سال 1394 15:24
سایهای از تو، بر خوابهایی که نمیبینم، سنگینی میکند. بخواب، میخواهم بیدار شوم. . شعر را با صدای خودم از اینجا با آهنگ رضایزدانی بشنوید. محسن مهدی بهشت
-
بیکاری؟
شنبه 14 شهریورماه سال 1394 01:20
به نظر می رسد بیش از یک قرن از ثبت این تصویر گذشته باشد. چیزی که همیشه به آن فکر می کنم این است که: اینان در طی روز چه می کردند. عمر که بماند. جارو دستی، پخت و پز هیزمی، لباس شستن دستی، آب آوردن از لب چشمه، ......... چند نقطه را بنویسد تکمیل کنم. شاید که نه، حتمن یکی از کارهایی که می کردند، حرف زدن بود. قصه گفتن شاید...
-
گهواره
جمعه 6 شهریورماه سال 1394 12:42
گهواره را نگهدار. دیریست، کودکی هایم از درون آن پر کشیده اند. محسن مهدی بهشت
-
عزل شهریور نود و چهار خورشیدی
جمعه 30 مردادماه سال 1394 21:06
مدتی این مثنوی تاخیر شد. ..... با کلیک روی هر یک از ابیات، صدای غزل را بشنوید ..... هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود از دل و از جان نرود هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است برود از دل من و از دل من آن نرود از دماغ من سرگشته خیال رخ...
-
هزیان 514
پنجشنبه 15 مردادماه سال 1394 02:14
شب ها دل تنگت می شوم آن گاه که پر می کشی از این سوی خیالم تا آن سو همین. محسن مهدی بهشت
-
هزیان 58
پنجشنبه 8 مردادماه سال 1394 11:47
حواسم پرت از نبودنت است. ........... محسن مهدی بهشت
-
شادی ها
پنجشنبه 25 تیرماه سال 1394 01:20
شادیهایم آنقدر کوچکند که قسمت نمی شوند. اصلن همه اش مال تو. محسن مهدی بهشت
-
قله
شنبه 23 خردادماه سال 1394 12:40
بر قله نشسته ای و میدانی من کوهنورد نیستم پس تا انجماد کامل قلبت آن جا بمان. محسن مهدی بهشت
-
شش جهت
یکشنبه 10 خردادماه سال 1394 14:20
ای مانده زیر شش جهت، هم غم بخور، هم غم مخور کان دانه ها زیر زمین، یک روز نخلستان شود ....."حضرت مولانا" هزار سال پیش، یا دقیقتر بگویم، پنجاه سال پیش، در سال اول دبیرستان یا سال آخر دبستان، با این بیت، روبرو شدم. همیشه و تا آن روز، چهار جهت را شنیده بودم. شمال و جنوب و مشرق و مغرب. ولی شش جهت؟ کلی مداقه کردم....
-
خلوت ِ بیصدای رویا
شنبه 26 اردیبهشتماه سال 1394 19:43
آن شب، ترانهای در سکوت یاسهای قبل از طلوع زمزمه میشد. خلوت ِ بیصدای رویا. *** دیوارهای کوچهای بنبست نگاه را لبریز از واژههای رکیک عشق میکرد. بی مدد کلمه ای. خلوت ِ بیصدای رویا. *** در دشتهای میسوری براندو را دیدم که گلویش میشکافت با دشنهای به تیزی نگاه شیرین، در رویای فرهاد. خلوت ِ بیصدای رویا. ***...
-
به کجا ........ ؟
سهشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1394 15:28
در کوچه، تقریبن در حال دویدن بود. نگهش داشتم و پرسیدم: - به کجا چنین شتابان؟ - دارم میرم نون بخرم. ببین! نجنبم تموم میشه و ناهار بی نون میمونیم. این هم یعنی مزاحمم نشو. - باید حدس میزدم که قضیه شکمیه. چرا که تو مرد دویدن نیستی. طنزم را جدیتر از آنچه که فکر میکردم گرفت. نگاهش را از نگاهم دزدید و بی گفتن کلمهای...
-
ساعت 4:18
سهشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1394 20:13
ساعت درست 4:18 صبح بود. پیرمرد روی سینه ی پسرش نشست. همچنان خیره به تلویزیون. بعد دید که جایش راحت نیست. بلند شد و آن طرف تر، روی تشکچه ای که پشتش یک رختخواب پیچ بود نشست و قشنگ و راحت به آن تکیه داد. تلویزیون را دیده و ندیده صدایم کرد و در گوشم چیزی گفت. پاسخش را درگوشی دادم و تا دلتان بخواهد خندیدیم. ولی...
-
بنویس
یکشنبه 16 فروردینماه سال 1394 15:20
همیشه می توانی دلتنگ ِ : نگاه ها، صدا، گریه ها، خنده ها و هر آن چه که از کسی به یاد داری بشوی. ولی ...... - ولی چی؟ - هیچی. داشتیم چی می گفتیم؟ بنویس. * --- * سطر آخر از شهر غصه ی ِ بیژن مفید.
-
بهانه ای برای نوروز نود و چهار خورشیدی
جمعه 29 اسفندماه سال 1393 11:22
درختی در خیابان شهریار یوسف آباد اسفندماه یک هزار و سیصد و نود و سه خورشیدی
-
هشتم مارس 2015
یکشنبه 17 اسفندماه سال 1393 01:06
هشتم مارس را به همه ی این فامیل ها و دوستان و آشنایان حقیقی و مجازی و نیز زنانی که تصویری از ایشان ندارم، تبریک می گویم. بانو، در قطعه شعری با نام سفرنامه، سروده ی محمدرضا عبدلملکی را بشنوید.
-
رم
یکشنبه 3 اسفندماه سال 1393 00:56
مگر می شود چیزی نوشت؟ خواند؟ گفت؟ شنید؟ وقتی همه ی راه ها به هیچ جا ختم نمی شوند؟ حتا، رم؟ محسن مهدی بهشت
-
کوچه های دلم - نامه های خیس
سهشنبه 23 دیماه سال 1393 08:46
کوچه های دلم - نامه های خیس نوشته ی زری مشفق همراه با سی دی دکلمه منتخبی از کتاب با صدای محسن مهدی بهشت *** انتشارات راز مرکز توزیع و فروش: 02188519313 پندار pendar.com به یکی از قطعات گوش کنید
-
هزیان ِ ؟
سهشنبه 16 دیماه سال 1393 18:13
دیگر جاده ها هم با تو ادامه ندارند. چقدر دوری؟؟!! دیگر حتا خاطره ها هم یاری ام نمی دهند. تصویری گنگی تو که هر روز و هر روز بیشتر محو می شوی ..... محسن مهدی بهشت
-
آلبوم
شنبه 6 دیماه سال 1393 22:04
تصویر روی آلبوم عکسی است که هزار سال است آن را دارم. هزار سال پیش در دوران سربازی و در شیراز، احتمالن در خیابان زند، آن را خریدم. عکس های دوران سربازی را دارد. و .... اصلن این ها ربطی به یادداشت ندارد. روزی یاری از یاران دبستانی بعد از ورق زدن آلبوم و تمام شدنش و رسیدن به این عکس، چیزی پرسید: هیش به این فک کردی که یه...
-
مسیری در آن زمستان سرد طولانی
سهشنبه 25 آذرماه سال 1393 17:59
می گفت: منزلمون همین نزدیکیای چار را پهلویه. پشت تئاتر شهر. محل کارمم میدون فردوسی. هر صبح این مسیرو توو یه دییقه طی می کنم. - یه دییقه؟ - خب آره. - با چی؟ - با نخوچی. خب با پا. همین. بعدن می گویند شنونده باید عاقل باشد. - شرط می بندی نتونی؟ - آره. سر ِ چی؟ - سر خوشمرام. یکی یه دونه پلمبیر. - نه. بریم میدون فردوسی....
-
شانزده آذر نود وسه خورشیدی
یکشنبه 16 آذرماه سال 1393 19:24
مصطفا بزرگ نیا، احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی برای اولین بار در تاریخ مبارزات سیاسی دانشجویان میهنمان، از ابتدا تا کنون، امروز مراسم یادبود شانزدهم آذر سی و دو خورشیدی، بدون هیچ نیروی سرکوبی در دانشگاه تهران برگزار شد. انجمن اسلامی با مراسم خودش و سخنرانی علی مطهری و دکتر معین و سید محمد جان خاتمی با تصویر. و بسیج...
-
تو مرا جان و جهانی، چه کنم جان و جهان را ؟
سهشنبه 20 آبانماه سال 1393 21:37
عزل را با صدای خودم در نماشا ببینید و بشنوید: نماشا هم راه صدای جادویی نصرت فاتح علی خان، با تنظیم پیتر گابریل و در پیوند زیر فقط بشنوید: تو مرا جان و جهانی، چه کنم جان و جهان را ؟ تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم چو در این دور خرابم چه کنم دور...
-
ما برگشتیم.
چهارشنبه 14 آبانماه سال 1393 17:45
آبان ماه 1393 خانوم اجازه؟ ما برگشتیم خانوم. یادتونه گفته بودیم میریم در پادشاه فصل ها پاییز، یه بهشت گمشده پیدا کنیم و عسکشو بگیریم بیاریم خانوم؟ نشد خانوم. بهشت رفته بود زیر برف. حال و روز ربکا هم که معلومه. ببینینش خانوم. وختی دید داریم ازش عسک میندازیم گفت: ببین محسن، من دو روز دیگه زیر این بفر * بمونم، دیگه حالا...
-
خانوم اجازه؟
دوشنبه 12 آبانماه سال 1393 01:11
خانوم اجازه؟ ما می خوایم چار پنج روز بریم گم بشیم. خانوم اجازه می دین خانوم؟ البته بهتره این کارو بکنین. چون اجازه بدین یا ندین ما میریم. ینی باید بریم. مجبوریم خانوم. میدونین خانوم اجازه؟ باید بریم. خواستیم حالا اجازه م گرفته باشیم خانوم اجازه؟ از نمره انضباطمون کرس نمی کنین که خانوم؟
-
شمس لنگرودی
جمعه 2 آبانماه سال 1393 16:35
مهرماه 1393 خورشیدی شهسوار غزل شماره 2 از 53 ترانه ی عاشقانه
-
سیزیف
دوشنبه 28 مهرماه سال 1393 00:36
پاییز نود و سه خورشیدی، در بلندترین نقطه ی جنگل های دو هزار شهسوار و در گیر شدن با سنگی که ..... سیزیف راز خدایان را برملا کرد. و زان پس محکوم شد که هر روز سنگی را از دامنه ی کوهی تا قله ببرد. شباهنگام که به قله می رسید سنگ از دستش رها می شد و به دره می غلطید. و ...... فردای همان شب دوباره سیزیف بود و کاری که می باید...
-
سفر
شنبه 12 مهرماه سال 1393 12:41
یزد سفر را دوست دارم. ولی رسیدن به مقصد را نه. ینی مسیر را بیشتر دوست دارم. نمیفهمم، ینی چه راه بیافتم و بی توفقی بکوب بروم تا مقصدی و خسته و کوفته بگیرم بخوابم. و ...... فردایش که بیدار شدم ببینم، ای دل غافل، مقصد که اینجا نبوده است. آنگاه تکان خوردن و دوباره راهی شدن به مقصدی دیگر همت می خواهد. همتی که در خواب...
-
بهشت محمدی
جمعه 28 شهریورماه سال 1393 12:30
آرامستان بهشت محمدی سنندج چندی پیش به بهشت محمدی درآمدیم. آرامستانی در کردستان. این تابلو بدیدیم. ندایی از غیب برآمد: "برو ای بزرگوار ِ هر دو جهان. برو که حالا حالاها باید بمانی و حالش را ببری. هرآینه وقتش بشد، خبر ناکرده نزد مایی. تعجیل مکن. آسیاب به نوبت". ما نیز سبد خود در صف نهاده و دست از پا درازتر...