ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
زیر درخت گردوی نه چندان کهنسال ولی با گردو های فراوان ولی نه مرغوب، به اتفاق چند تا از بروبچه ها و بزرگان فامیل هر کدام چوبی در دست، گردو ریزان داشتیم. سوفیا چهار زانو نشسته بود و دامن چیت آبی رنگ با گلهای سفیدش را روی زانوهایش کشیده بود. شاید هم پیش بندش بود نمیدانم. گردوی دوردستی را نشان کردم و با چند ضربه که آخریش به آن خورد، زدمش. گردو نه گذاشت و نه برداشت و با شدت هرچه تمام تر خورد روی دست استخوانی و نحیف سوفیا......
ادامه مطلب ...