بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

در ساعت سه صبح

در ساعت سه صبح

گاه

صدای اتومبیلی ناشناس

نمی گذارد باد را بشنوم.

وقتی دارد

خواب پرنده ای را

برایم

تعریف می کند.

.

شعر را از اینجا با صدای خودم و آهنگ پری زنگنه بشنوید.

.

محسن مهدی بهشت

نظرات 11 + ارسال نظر
مهربانو در میهن یکشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 09:07

مختل کنندگان آرامش شب
منظورتون رو فهمیدم دوست ارجمندم
ولشون کنید
هرچند اونا ولمون نمی کنند

پنجره من هم رو به خیابونه

ولی خوبیش اینا شبای بارونی زیاد بیرون نمیان اتومبیلا رو میگم

هیچوقت پنجره رو باز کردید و بارون ریز و یکنواخت رو رو صورتتون حس کردید؟

نمی دونم این بارون ریز که روزها پشت هم میاد و بند نمیادو تجربه کردید یانه

واقعا عالیه


شاد باشید

گاهی که گذرم به ولایت شما افتاده بله. ولی در تهران هرگز.

مهربانو شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 09:47

در هر شرایطی
باران را دوست دارم حتی اگر اتو مبیلی..

من فرزند دریا
روح بارانم


یادتون نره استاد عزیز

یادم نمی ره. می دونم. ولی من گاهی ساعت سه شب پنجره رو که باز می کنم و صدای باد رو گوش میدم. واقعن صدای یک اتومبیل که از اول کوچه تا آخر کوچه با تنین های مختلف به گوشم میرسه آزارم میده.

sophia چهارشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 23:12

من اومدم حمایت خودمو از کمپین حمهپاج یعنی کمپین حمایت از مردم هنگام پرش از جوب، اعلام کنم. لطفا دوستان به این کمپین ملحق شوید.

باید اول اساسنامه و اینا تنظیم کنیم. بعدش اعلام کنیم. بعدش راه بندازیم.

مهربانو چهارشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 09:38 http://avapaeez.mihahanblog.com

سلام دوست ارجمندم

من اما
صدای باران را
وقتی که از بغض ابر می گوید
خوب می شناسنم..
---------------
مهربانو


شعرتان بسیار زیبا بود
پایدار باشید

حتا اگر اتومبیلی در لحظه از خیابان بگذرد؟
ممنون از تعریفتون.

sophia سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 00:07 http://sophia.mihanblog.com

یعنی پرنده در قفس خواب پرواز نمیبینه، چون هیچ تصوری از پرواز نداره. اما فکر کنم، خوابهای دیگه ای ببین؛ مثلا خواب ببینن دارن با گوشی اندروید، "انگری من" بازی می کنن،

آره. البته خودشون ندارن. دست بچه ها می بینن و آرزوی داشتنشو می کنن. ولی همه با "انگری من" آشنان.

sarah سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 00:02

باد از دشت میگذره و تو درختها میپیچه و خواب پرنده ای آزاد و رها رو برای شما تعریف میکنه...پرنده های تو قفس که دلشون مرده و صداشون تو قفس و چهار دیواری خونه زندونی شده و خوابشون رو هم فقط برای در و دیوار خونه تعریف میکنن...
پس باد خوابهای شیرینی رو برای شما تعریف میکرد...البته اگه صدای اون اتومیبل ناشناس میزاشت...

آره. بیشتر خواب پرندگان آازد و رها رو تعریف می کنه. پرنده هایی که خسته اند. صب تا شب دنبال خوارکی و سیر کردن شکم خود و خانواده اند.
یه وقتی، ینی خیلی وقت پیشا، یکی تعریف می کرد از پرنده ای که توی قفس داشت. میگفت: خیلی وقتا پیش میاد که وقتی می خوام دون بریزم واسه پرنده، بعد از تموم شدن کارم، یادم میره در قفس رو ببندم. گاهی یک شب تا صب هم این در باز بوده. بعدش که دوباره میام سراغش می بینم کماکان توی قفس نشسته واسه خودش و پرواز نکرده.

sarah شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 23:59

فکر میکنید پرنده چه خوابی می تونه ببینه؟خواب پرواز؟!البته اگه پرنده ای زندانی تو قفس باشه... اما پرنده های آزاد چه خوابی می بینند؟!شما میدونید؟...باد خواب کدوم پرنده رو براتون تعریف میکرد؟

خواب هر پرنده ای که باد ازش بگذره. فرقی نمی کنه. شاید پرنده ی قفس شاید پرنده ی روی درخت.
یه چیز دیگه:
خیلی از پرندگان قفس لذت پرواز را نمی چشند. مادرانشان در قفس تخم میگذارن. آن ها در قفس از تخم در میان و از این قفس با دست کسی به قفسی دیگه منتقل می شن.

زری مشفق جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 00:55 http://koochehayedelam.blogsky.com/

شکسته نفسی می فرمایید استاد

من؟ شکسته نفسی؟ عمرن. یکی از خصلت هایی که من اصلن ندارم.

زری مشفق پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 02:46 http://koochehayedelam.blogsky.com/

پرنده گفت: گرمم است ،قلبم تند تند می زند، دوست می دارم ،دوست می دارم،اما عاشق نیستم ...
باد لبخندی زد و گفت : عشق دوست داشتنی است که غافلگیرت می کند ،گاهی ، در ساعت سه صبح

به به.
بهرحال ببخش هر از گاهی پا توی کفشت می کنم. که چقدرم برام تنگه.

sophia چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 16:44

اهان باد مترجمه

آره خب. مگه نمی دونستی؟

sophia چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 14:45

پیشنهاد می شود، خود آن پرنده بیاید و خوابش را تعریف کند.

امضا: هزیان روز

من زبان باد را بلدم ولی زبان پرنده را نه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد