ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
فومن به ماسوله
از دریچه ی دوربین خودم - چند روز پیش
صائب تبریزی:
بس که بد میگذرد زندگی اهل جهان
مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند
انگار قضیه مربوط به دیروز و امروز نیست و سابقه دارتر از این حرفهاست. حداقل از زمان صائب به این ور، اوضاع بر وفق مراد نبوده. ینی از حدود چارصد سال پیش. با این حساب، لطفن روزگار و بدگذشتن عمر و بد عهدی ایام رو به امروز نچسبونید که اصلن درست نیست. کار ما خیلی وقته مشکل داره. هرچند صائب ایران رو هم جدا نکرده و فرموده: "اهل جهان". ینی درهم. ینی همه.
ولی مردم اون زمان سالی یه بار بیشتر عید داشتن؛نداشتن؟
مثلن؟
درود بر محسن گرامی
به نظر من صائب تبریزی از عوامل صهیونیسم و انگلیسی هستش که در آن زمان این شعر رو گفته.
گیلان خوش گذشت؟
چرا به دوستان گیلانی خبر ندادین؟
حالا صهیونیست نبوده باشه اینگیلیسی بوده حتمن.
گیلان بله خوش گذشت. و نیز من فک کردم همه می دونن من رفتم گیلان.
این حس نوستالژی که برخی فکر می کنند گذشته بهتر از حالا بوده تنها یک توهّم است!
یاد فیلم نیمه شب در پاریس افتادم که کاراکتر مرد علاقه به فرانسه ی دهه ی بیست داشت و کاراکتر زن که مال دهه ی بیست بود علاقه به قرن نوزدهم میلادی فرانسه
خود من تکلیفم با نوستالژی در نیمه شب در پاریس روشن شد. به نظر من همه باید این فیلم را ببینند. در این فیلم در نهایت آرتیست مرد، به جهان فعلی برگشت و خودش را دید که دراینده بت دیگران خواهد شد.
عکس جذابی ثبت کردید
ممنون.
ما الان مهمانی هستیم و بلند برای همه خوندم و خندیدند
من توقعی از این بیشتر نداشتم. خوش باشید.
وقتی عکس های پدر و مادرم و دیگر اقوام را می بینم از شیک پوشی و زیبایی شان لذت می برم.
لیکن این چادر برای زن جز محدودیت و شلختگی و اضافه وزن چیزی به بار نیاورده است.
سلام
صائب بنده خدا چه می دونسه امریکا کجاست و اروپای بدون مرز کجا؟
حالا شاید اهل جهان خیلی هم دور نباشه. مثلن عراق براش چهان بوده باشه.
سلام دوست ارجمندم
خوبین...؟
تا بوده همین بوده..تا نوع بشر هست..اوضاع بر وفق مراد نیست...
اما چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون.
ولی معلوم نیست که نوع بشر از بین بره اوضاع بر وفق مراد دیگر جانوران باشه.
شما تا گیلان میای خبر نمیدی بیایم ببینیمتون؟
چه جالب بود این بیت :) مرسی
من نمی دونم که دوستانم کجا هستند. و باور دارم که همه جای ایران سرای من و دوستان من است.
سلام استاد
تبریک میگم بهتون به خاطر صدای رسا و گیرایی که دارین هر چقدر تلاش کردم یکی از دلنوشته هامو مثل شما دکلمه کنم نشد که نشد هر کسی را بهر کاری ساختند هر کاری کردم این ته لهجه ای رو که بهم ارث رسیده رو نتونستم پنهان کنم هر چند همیشه گفتم لهجه ام را دوست دارم بوی باران می دهد
کاش می شد نوشته هامو یه روز با صدای شما بشنوم
موفق باشید
سپاسگزارم. ته لهجه را بیخیال بشوید. من ته لهجه ی ارمنی ار مادرم دارم. کردی از پدرم و آذری از سه چار سالی که در آذربایجان بوده ام. و در نهایت شده این که می شنوید.. بهرحال من در خدمتم.
یکی دو تا از قطعاتی که خودتان خییییلی بیشتر دوست دارید را بعلاوه ی آهنگ متن اش را برایم انتخاب کنید.
من از حدود یک ماه دیگر می توانم آن ها را بخوانم. تا آن وقت اصلن در دسترس خودم هم نیستم. ولی می توانم قول خواندنشان را در مرداد ماه بدهم.
[لبخند]
درود بر شما
و هزاران درود بر صائب
ممنون.
اوضاع صائب خیلی خراب بوده دیگه ... بنده خدا رو یکی باس جمش کنه :-)
اگه خودشو قاطی می کرد می گفت:
از عمر چو سالی گذرد عید کنیم.
والا چه عرض کنم!
به قول سربازا چون می گذرد غمی نیست.
روزگار رو هر جوری ببینی همون جوری می گذره
خوش باش که بعد از من و تو ماه بسی از سلخ بع غرّه آید از غرّه به سلخ
منظور من کسانی هست که می گویند گذشته خوب بود و الان نیست. کسی هم نیست که به اونا بگه:
آخه گذشته ای که شیپیش از سر و کول آدم بالا می رفت. برق نداشتیم، آب نداشتیم. حمام نداشتیم. .......... نداشتیم...... نداشتیم...... کجاش خوب بود؟