بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

اسم سرخ پوستی

  اسم سرخ پوستی

برای آشنایی بیشتر با دوستان و آشنایان و یا نه، غریبه هایی که گاهی منت می گذارند و بر این صفحه نگاهی می اندازند، خیلی خوبست که نام سرخ پوستی آنان را بدانیم. اسم سرخ پوستی نقش بزرگی در شناساندن کسانی که از آنان نام بردیم دارد. پس در صورت امکان اسم سرخ پوستی خود را به ما بگویید. اگر دارید. و اگر ندارید، وای بر شما که لال از دنیا خواهید رفت. مگر ممکن است کسی اسم سرخ پوستی نداشته باشد؟

اسم سرخ پوستی شما چیست؟ بی هیچ توضیحی فقط نامتان را بگویید.

لازم به یاد آوری است که در مدتی که این پست آپ شد دوستی نام سرخ پوستی دو نفر دیگر را نوشت. ضرب المثلی بی ربط با این موضوع داریم که می فرماید:  "آقا اول یک سوزن به خودت بزن بعد یک جوالدوز به دیگران". ما اسم سرخ پوستی آدمهایی که عمرن به وبلاق وزین ما سر بزنند را بدانیم که چه بکنیم؟ بلا نسبت...... لا اله اله الله.

در ضمن ما این حق را برای خودمان محفوظ می داریم که زین پس هر جا که دلمان بخواهد از این اسامی به جای اسامی پارسی دوستان استفاده بکنیم.

اسم سرخ پوستی خودمان این است: 

در گرما خوش است.


نظرات 79 + ارسال نظر
آروین پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 19:38

امروز کسی ما را با این نام خطاب کرد:
چشمت از من گریان

این را یک نیک نیم رمانتیک سرخ پوستی برای خودمان قلمداد کردیم

این نام سرخپوستی نیست. چون هر کس که تو را صدا بکند می شود من. مگر چشم تو از همه گریان است؟ بزار ببینم
"چشم از او گریان" چطوره؟

دارا چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:00

دوست درگرما خوش است.

پروانه سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 23:45 http://parvazbaparwane.blogspot.com

به فرناز:

خوب مگه چیه! مگه نمیشه امروز یه سرخپوستی خودشو گم کرده باشه؟
اصلن مگر میزارن خودش باشه؟!
سرخپوست ها کشاورزی نمی کردند چون فکر می کردند شخم زدن زمین یعنی خراش دادن و آزار زمین و دسته جمعی جوری شکار می کردند که حیوان خیلی راحت، راحت بشه....

شاید بهتر بود می گفتم: خود را گم کرده است.

در ضمن اسم «شاهنامه در دست» رو خیلی دوست دارم ولی لیاقتشو ندارم.

به قول کزازی داخل دو کمانه بگویم:
وقتی داشتم می رفتم آرامگاه مولانا یک شاهنامه در دست داشتم.

فرناز سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:31

پروانه : خود گم کرده یک اسم بشدت سفید پوستیه اگر قراره سرخپوستی باشه باید باشه : خود را گم می کند !!!

اما من یک پیشنهاد دیگه دارم : شاهنامه در دست !

لازم نیست کسی کارشناس ادب و فرهنگ سرخپوستی باشد تا مدعی شود که شما براستی کارشناسی حرفه ای در نام های سرخپوستی هستید.
نام ها یکی از یکی برازنده تر و زیباتر.

فریدون سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:58

با سلام

مارلون براندو !!؟؟

شماره تلفن جی شد ؟؟؟

چن وخت پیشا خیلی از آردس هام پرید. یه جورایی انگاری ویروسی شده بودم. از جمله ایمیل تو. ایمیلتو برام بزار که تلفن رو بهت بدم.
در ضمن نگی خرشون کردم. مارلون براندو سرخپوستی نیست و آمریکاییه. خودشم البته خیلی دلش می خواست یک اسم سرخپوستی داشته باشه یه اسمی هم انگار بهش دادن. حالا تو میخوای اسم اونو بکنی اسم سرخپوستی برای خودت.
هیهات من الذله.

آروین دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 21:21

OK این بار اسم مؤدبانه می دم که تأیید شه...
خرس از او گریان
خوبه؟
لقب چینی هم دارم:
رعد زرد
همچنین کنیه عربی:
آل خمار
و همچنین اسپانیایی:
Don Arbin Fernandez
اون کامنت آناهیتا رو من دادم...

هیچ چیز ایرانی نداشتی؟ اگر داشتی همه چی تمام می شدی.
ولی چرا خب. شناسنامه ات یادم نبود.
پس تو سرخپوستی هستی چند ملیتی.

بد مست تنها دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:37

میخواهم بگویم ......
فقر همه جا سر میکشد .......
فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ......
فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست .......
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ......
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ،‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ......
فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود .....
فقر ، همه جا سر میکشد ........
فقر ، شب را " بی غذا " سر کردن نیست ..
فقر ، روز را " بی اندیشه" سر کردن است

یکی می گفت: ما در تمام عمرمان به دانش آموزان درس داده ایم که پول خوشبختی نمی آورد. ولی راستش هرچه گشتیم بی پول خوشبخت هم ندیدیم.
انگاری گل آقا گفته بود.

ب دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 16:55

اژدر گاو خرمیان

پروانه دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:30 http://parvazbaparwane.blogspot.com

«خود گم کرده»

نیما دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:00

بعد از بیست و سه

ودود نطاقی یا همان یار دبستانی یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:05

سلام افا محسن من اسم سرخ پوستی ندارم اما همان یار دبستانی اسم خوبی است

خب این که اسم هزار نفر دیگه ام هست. تو اصلن چطور اسم سرخپوشتی نداری؟ حیف نیست؟

شاهدخت شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 15:31 http://www.shahdokht.blogsky.com

در کمرش قر گیر !!!

آروین شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:19 http://arvinfld@yahoo.com

البته بعضی اسم های دوستان شبیه شعار های تبلیغاتیه
مثل:
بانک هزاره سوم
در سفر باید شناخت
هر روز بهتر از دیروز
طعم خوش لحظه ها
این نشون می ده اولین ژایه گذاران رشته تبلیغات سرخژوستان آمریکا بودند

آناهیتا شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 http://arvinfld@yahoo.com

البته نام برخی از دوستان جنبه تبلیفاتی داره
شایدم یکی پیدا شه بگه:
بانک هزاره سوم
در سفر باید شناخت
هر روز بهتر از دیروز
طعم خوش لحظه ها
ما هم می گیم:

پس چرا نگفتی؟

هاجر خانوم پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:30 http://SViDa.blogfa.com

خب منم ، در سرما خوش است!!!!
این لطیفه رو شنیدین :
بچه سرخ پوسته از باباش می پرسه : چه جوری اسمای مارو انتخاب می کنین ؟ باباش: بستگی به مکان و چگونگی تولد داره ، مثلا آسمان آبی ، کوه استوار و . . . فهمیدی کاپوت پاره !!!!

فیروزه چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:14

زانو بر صخره

روزبه چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:59 http://hazrat-eshgh.com

خط شکن کویر

نیره حسینی سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 20:46 http://www.n-hoseini.persianblog.ir

من چند تا اسم دارم .. دوستانم گیج شدند می گن بالاخره تو چی هستی:
فقط یک بهاری؟ پرستوی سفیدی؟ آهوی سرخی؟ بانوی کوهی؟
نمی دانم کدامیک سرخ پوستیه؟
"شعله در دست" هم هست

شعله در دست بر تمام نام های دیگر ارجح است. اصلن یک نام سرخ پوستی تمام عیار است.

بابک سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:59

یک پا دریا، یک پا خشکی

این که دو تا اسمه که. قرار نبود ما را گول بزنی. بهرحال قبول. از این به بعد تو را این گونه صدا می کنیم.

شهرزاد سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:45 http://se-pi-dar.blogsky.com

آتشی که نمیرد

شمس دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 21:01

بد مست تنهاست

بد مست تنها یا بدمست تنهاست؟ بین مست و تنهاست کاما هست؟

امرداد دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:54 http://amordad77.blogfa.com

جاری در زمان

نسیم خیس کولی دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:52 http://nasimasal.persianblog.ir

رقصنده با باد کولی

محمد دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 14:31 http://mohamed.blogsky.com/

خوابیده در کوه

مریم دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:52

چشم آتشین

فرناز دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:11

با خشم می گوید

نیلوفر دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 00:22

همیشه در سفر

ترانه یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 21:42 http://taranehmb.blogsky.com

انگشت بر گونه

حسام یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 19:15 http://hessamm.blogsky.com

دونده در شب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد