بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

در بانک

- آقا ببخشید، پولای رایانه رو این جا میدن؟

- بله مادر، ولی اول باید ثبت نام کنید.

- کجا؟

- تو اینترنت.

- چه جوری؟

-باید برید کافی نت.

- کابینت؟

***

منم یه چند روزی باید برم کابینت.

نظرات 11 + ارسال نظر
محمد یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:40 http://mohamed.blogsky.com/

دادیم گدا قبلی ننه ! تموم شد!

به سفره پربرکت دولت توهین میکنی؟ هیهات. این سفره تمام شدنی نیست. چرا که اصلن چیزی نمیدهد که تمام شود. یعنی تا حالا که نداده.

ب یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 00:48

هرچه هست از برکت اروپا و طرف مرگشو میخاد - یه ضرب المثل معروف چی بود؟

مرغ همسایه غازه.

نیره شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 23:07 http://www.n-hoseini.persianblog.ir

ما هم که فراموش کرده بودیم نام مان را بر تارک کامنتمان بگذاریم... از بس از این پست شما هویجور نعره زده بودیم!!!!
راستی من به اعتراض کلا هیچ جا نامم برای دریافت یارانه یا رایانه یا هر صدقه دیگری ثبت نشده...

ما هم ثبت نکرده بودیم. بعدن دیدیم زمزمه ای دارد بلند میشود که آنهایی که توان و استطاعت دارند از این یارانه به نفع دولت بگذرند تا دولت هزینه ای که صرف آنان می کند را در جاهای دیگری بکند. دو سه وزیر هم داوطلب شدند و صرف نظر کردند. ما هم که عمرن پایمان با این دولت به یک جوق برود. این بود که رفتیم و نام خودمان را ثبت کردیم. گفتیم میگیریم و فوقش میریزیم توی جوق.

رویا شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 16:04

هنوزم تو کابینتید؟؟؟؟

نه دیگه. اومدم خونه.

فرناز شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:58 http://farnaz.aminus3.com/

تازه مگه نمی دونین که بعد که بااخره پول رو گرفت باید اونو نگه داره برای روز نبات داغ (روز مبادا ) :‌)

خب آره. ولی باید بگیره.
ولی من میدونم که اگه یک میلیون تومن هم رایانه بدن به یک خانواده عمرن برن یهو ۱۵۰ هزارتومنشو بدن برای قبض برق. ملت رایانه رو گرفته و نگرفه میره توی کابینت و کلی سولاخ سنبه های زندگی پر میکنن. آی اگه بدونید من چقدر منتظرم؟

آروین جمعه 12 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 21:58

مادر بزرگ رفت
درکابینت را باز کرد
کابینت را هم خالی دید

و بانگ بر آورد، بر هر چه مردم آزاره نعلت.

پروانه جمعه 12 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 00:46

رن پیری زنگ زده بود رادیو و می گفت: من شماره حساب ندارم اینترنت هم نمی دونم چیه!

خب پس رایانه بی رایانه.

ب پنج‌شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 22:49

خارانس نه یارانه

مگه من گفتم یارانه؟ گفتم رایانه.
میدونی این دولت دلش خوشه به کامپیوتر میگه رایانه. به سوبسیت میگه یارانه. به ..... میگه .......
صب تا شب نشسته غربی ها یه چیزی اخترا کنن اینم فارسیش کنه. البته جای شکرش باقیه که عربیش نمیکنه.

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 13:56

-مادر! نمی تونی ثبت نام کنی . بههمین راحتی نیست باید سرعت اینترنتت بالا باشه..
-ننه، من نمی تونم تند تند راه برم... پاهام درد می کنه..
-نه مادرجان! یعنی این که..
-الهی قربن قد و بالات بره.. تو که سریع تر می ری برای من هم جا بگبر تا برسم.. الهی قربونت برم..
-نه مادر جان...
-اصلا تو خودت پولای من هم بگیر بده به من... الهی خیر ببینی..
-آخه مادر جان این طوری نیست...
-دعات می کنم مادر! برو دیگه.. من دستم به کابینت بالایی نمی رسه..
و این قصه دامه دارد..
پنج سال بعد..

-

حسام چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 00:26 http://hessamm.blogsky.com

ما که طبق آمار دولت هنوز تحت تکفل پدرمون هستیم و از پر کردن فرم و این کارها معاف...

مام باید بریم کابینت.

و همه تحت تکلف دولت.

شمس سه‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 23:02

سیر تاریخی اسمها در ایران
قرن ۱۳ کلب علی کلب حوسن کلب حسن
تا دهه ۵۰ قرن چارده غلام علی غلام حسین غلام حسن
دهه ۶۰ روح الله و ایت و نوید و حسن و علی خالی
دهه هفتاد محمد علی محمد حسین و محمد حسن
و الانه امیر علی و امیر حسین و امیر ححسن
ده سال بعد قاتل علی و ابن ملجم و شمر و یزید
صد سال بعد کوروش و ارش و ایرج و
زنده باد..................تا همه را از خاب ۱۴۰۰ ساله برهاند

بعد از صد سال چه؟ هرچه. ما که نیستیم.
به قول شاعر:
دیگران کاشتند ما خوردیم. ما نمی کاریم دیگران کوفت بخورند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد