بعد از بیست و سه
همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه
همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.درباره من
پیوندها
- فیلمهایی که میبینیم
- کتابهایی که میخوانیم
- عسکهایی که میگیریم
- صداهایی که می شنویم
- یادداشت های شب مهتابی
- پلان های روزانه
- شاهنامه خوانی
- ترانه های شبانه
- بعد از بیست و سه پیشین
- ترانه های بی اندوه
- فقط یک بهار
- پینگلیش تایپ کنید و فارسی ببینید
- فصل پنجم
- مدارک گم شده
- هم نورد
- سکوتم از رضایت نیست
- Shooting Star
- پشوتن
- آموزش تایپ پارسی
- بی تار و پود
- رضا
- همایش شاهنامه
- موسسه ی خیریه مهر گیتی
- شعرهایی که می خوانیم
- مارموزوک
- آه هایی که می کشیم
- یه درخت پر شکوفه
- ان سی
- درد دل با دیوار
- در سکوت
- مهرسا
- گنجور
- آوای پاییز
- از خودتان بیشتر بدانید
- نیلوفرانه
- سازمان بهشت زهرا و جستجوی رفتگان
- آی پی
- نماشا
- کوچه های دلم
- یادداشت هایی از شاهنامه
- چه کسی مقصره؟
- حوض نقاشی من
- سوفیا
- بوم خیال
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- سرویس بهداشتی
- سراسیمه دیدمت
- ستاره
- خشکشویی
- پمپ بنزین
- هزیان چهل و شش
- در مدح امیر انکیانو
- چقدر دوری
- اینروزها
- حواس پنج گانه؟
- سیگار و ویروس چینی
- یه سیگارم به من بدید
- برای
- 78 تومن
- ببخشید آقا!
- لواش
- آقا ببخشید
- درختان
- می گفت ....
- توت فرنگی های وحشی
- گربههای اکباتان
- کبابی لادن
- سایه ی من
- تندیس فردوسی در تاجیکستان
- روزی که رفت
- خبرنگاران
- کله
- عید فطر
- خسرو، شیرین و فرهاد
- قاشق *
بایگانی
تقویم
بهمن 1402| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
| 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
| 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
| 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
| 28 | 29 | 30 |
جستجو
آمار : 739330 بازدید
Powered by Blogsky
برف
جایی نوشته بود:
"نباریدن برف بر می گردد به کفران نعمت فتنه گران."
قبول. ولی خدا را خوش می آید که در قلب فتنه گران، یعنی ایالت واشنگتون سه روز یک ریز برف ببارد؟
خداوند تقاص کفران نعمت فتنه گران را از ایشان گرفته و به دست خود فتنه داده است؟
استغفرالله.
یعنی ما تابستان امسال، کم آبیم، کم برقیم، بی کولریم، . . . . .
و آمریکاییان، پر آبند، پر برقند، با کولرند، . . . . .
***
آمد بهار
ولی هوا هنوز سرد است.
و....
نمی بارد.
برف
را
می گویم.
این
فتنه. . .
محسن مهدی بهشت
چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 00:04
والله آسمون شرمش میاد رو سر این مملکت بباره! ترجیح می ده بره افغانستان...
جدای از شوخی یه جا مطلبی خوندم درباره اینکه این ترکیه فلان فلان شده ابرها رو می گیره نمی ذاره بیان سمت ایران، نگه می داره بارور می کنه تا روی آسمون خودشون و جاهایی که لازم دارن ببارن. برای همینه که امسال ابرهای اروپا اصلا به ایران نرسیدن.
میرسن به تهران انگان نمیرسه چون کردستان و آذربایجان اینا برف میاد. نمیاد؟
اصلن هر بلایی سر ما می یاد از خشکسالی گرفته تا از دست دادن جنگل ها و محیط زیست و تا اختلاف بین علما و سیاستمداران و دل درد بچه ها و افزایش بیماری و گرانی دارو و از همه مهم تر زلزله ها و هزینه های دانشگاه ها و گرانی کتاب و قطع اب و برق و خلاصه چی بگم از این جوونور به نام آمریکا ... همه ی اینها از دست اون سر ما می یاد.... از هر مکانیزمی هم استفاده می کنه از جمله : ایجاد اختلاف بین سیاستمداران و یاران انقلاب اعزام خبرنگار جاسوس به ایران عکس گرفتن از زاهژیمایی ها ... دیگه چی بگم اق از ازش داغ دلم تازه می شه... می شه یه سفارشی به شیخ بکنید یک نعره سر آمریکا بکشه... بلکه دست از سر ما برداره!؟
ما از این قامنت وزین شما خودمان نعره ای بزدیم و بی هوش شدیم. چون به هوش آمدیم مریدان سبب پرسیدند. چون بر آنان عرضه کردیم آنان نیز نعره ای زده و بی هوش شدند. چون به هوش آمدند به سماع در آمده و دوباره نعره ها زده و بیهوش شدند. و چون به هوش آمدند هیچ ندانستند از آن چه بر آنان برفت. ما نیز زفان در کام گرفتیم.
درود بر شما... در درست داشتن آ»ها در فتنه که اصلن شک نکنید بلکه همین که برف نمیاد اقا... این هم حتم بدونید کار آمریکاست بی برو برگرد
یعنی ابرهای برفزای ما را دزده اند و دارند با آن پز می دهند؟
زمستان است
سرها در گریبان و ...
هر چی سرمون میاد از این فتنه می یاد... آقا! دست آمریکا تو کاره جلو برفو گرفتن .. از خدا بی خبرا... بی دینا...
یعنی مادر فتنه؟
خیر نبینن ایشالله.
فکر کنم اوزی ها (استرالیایی ها) خیلی خیلی گناه کارن یا خیلی خدا دوستشون داره ... ماشاءالله الآن ۱۰ روزه پشت سر هم شرشر بارون میآد یه موقع هایی هم خورشید یه سرک می کشه لباسای روی بند خشک کنه ...
اینجام اومد. ولی به قول این مطلبی که دیدم انگار خدا فقط برف رو دریغ کرده.
چه میشود کرد
ایا اصلن نیازی به کردن و شدن و غیره هست
مگر زندگی جز این است؟
ما هم آمدیم به خانه اجدادی! دیدیم همه رفتم مسافرت.
به شونصد نفری زنگ زدیم تا الان دیدیم نع خیر همه رفتن.
پیش خودم گفتم نه به اون زنگ زدنشون که:
وای روزبه دلمون برات تنگ شده بیاد نع اینکه هم من اومدم همه پا به فرار گذاشتن!
الان هم بازی مان همین سیستم مان است و بس..
خوبی این سیستم بازی این است که همیشه به روزی.
نه شما راحت برید مسافرت! اونجا که باید بیاد می یاد..
نگرانی داره خوب ولی زنجیرم ببرید.
برف ها بیشمارند !!
نرفتیم. دوری از اینترنت را تاب نمی آوریم.
بشوژه پدر اعتیاد.
ما در هر حالت برنده ایم در هر حالت باشه مردم دین گریز میشن
نباشه یاری میکنیم گریز بزنن
هر حالت ایران و مردم ان برنده اند
اصلن برد، نزد ایرانیان است و بس.
یه بابابی بود خیلی هم آدم خوبی بود می گفت:
برف نو
برف نو سلام سلام
پاکی آوردی ای امید سپید
همه آلودگی ست این ایام!
راه شومی ست می زند مطرب
تلخ واری ست می چکد در جام
...
تو فرود آیی٬ برف تازه٬ سلام..
حالا چه کاریه شاید این برف هم پیشباز ۲۲ باشه!
یعنی بد از بیست و دو برف میاد؟
نریم مسافرت؟ این چند روزه؟ جاده ها بسته می شه؟