بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

سعدی و انوشیروان

کسی مژده پیش انوشیروان عادل آورد، گفت: "شنیدم که فلان دشمن ترا خدای عزّوجلّ برداشت". 

گفت: "هیچ شنیدی که مرا بگذاشت؟" 

 ***

هویجوری.

نظرات 10 + ارسال نظر
فرشته دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:53 http://freshblog.blogsky.com

آپم

اومدم.

دارا شنبه 19 دی‌ماه سال 1388 ساعت 17:35

کاش این کفته ی نغض بردرودیوارشهرنوشتندی تاعبرتی باشدبربی خردان.

اری راست می گویی. لیک اگر بی خردان را دو چیز بودی:
اول: سواد داشتندی
دویم: به خیابان می آمدندی.

ابو غزیب بخارائی شنبه 19 دی‌ماه سال 1388 ساعت 17:18

اگر به روال طبیعی عمل کنیم دشمن دشمن است وکس درعالم ندیدم که ازخفت وبدبختی دشمن خویش شادنگرددوبه ترقص درنیاید من درموردوشمن وسرانجامش به فردوسی بزرگ اقتدادارم که میفرماید:
دمی آب خوردن پس بدسگال
به از عمر هفتاد وهشتاد سال

یاهووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

شاید منظورش این بوده که بدسگال برود به خانه شان نه این که بمیرد.
هرچند ما هم یک چیزی نوشتیم این جا. خود ما هم دست کمی از شما نداریم.
یکی میگفت: دشمن بمیرد بگذار خودم هم بمیرم.
گفتم: مرده شور مردنی را ببرند که آدم با دشمن بمیرد.

پروانه شنبه 19 دی‌ماه سال 1388 ساعت 13:56 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی

فریدون شنبه 19 دی‌ماه سال 1388 ساعت 13:09

این خدای عزوحل از دوران انوشیروان بوده یا از زمان سعدی؟

در حال حاضر هم هستن؟

از زمانی که انوشیروان در شکم مادر هم بوده خدای عز و جل بوده. ولی داستان در زمان سعدی نوشته شده است.

پرستوی سفید جمعه 18 دی‌ماه سال 1388 ساعت 18:16 http://n-hoseini.persianblog.ir

درود بر شما... با شیخ سخن برانید با خدای عزوجل گفت و گویی کند گویا که دستگاه آفرینش را خللی آمده است بر اثر شلوغی که امور برداشت و بگذاشت بر هم ریخته است چندی... همه چیز شده : هویجوری!!!

خدای عز و جل با ما که سخن نمی گوید. ما تمام عمر نعره می زنیم و سماع می کنیم و بیهوش می شویم بلکه خدای عز و جل تحویل بگیرند ولی نمی گیرند.

بابک جمعه 18 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:22

:اش آنهائی که فکر رفتن دشمنانشان هستند این مطلب را به یاد آورند که آنها هم می روند

یا آن هایی که وقتی دشمنشان می رود خوشحال می شوند.

فرشته پنج‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:50 http://freshblog.blogsky.com

یعنی دشمن ما رو هم قراره خدای عزوجل ورداره ؟؟؟ چند تاشونو؟

همه شونو. و همه مونو.

شمس چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 20:17

سلام
خسته نباشید
میخاستم که پیشنهاد کنم پستی بگذارید تحت عینوان
کتابهایی که اسلن نخاهیم خاند در برابر
کتابهیی که میخوانیم

کاش این قامنت وزین را در وبلاق وزین کتابهایی که میخوانیم می گذاشتید. ولی چه باک که یک روزی در اینجا چنین پستی خواهیم گذاشت. ولی الان اگر بگذاریم حمل بر فتنه گری می شود!!!
چرا که خیلی از کتابهایی که خوانده ایم در این لیست قرار خواهند گرفت. کتابهایی که این روزها شاید جوانترها می خوانند و هرچه بنویسیم چون سنگ بر سندان کوفتن است.

حسام چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 16:16 http://hessamm.blogsky.com

اییی که الان نوشتی یعنی چه؟!

نوشتم که هویجوری.
میدونی به یک خرگوشی گفتن که:
شما خرگوشا چرا از هویج خوشتون میاد؟
اونم گفت:
هویجوری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد