بعد از بیست و سه
همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه
همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.درباره من
پیوندها
- فیلمهایی که میبینیم
- کتابهایی که میخوانیم
- عسکهایی که میگیریم
- صداهایی که می شنویم
- یادداشت های شب مهتابی
- پلان های روزانه
- شاهنامه خوانی
- ترانه های شبانه
- بعد از بیست و سه پیشین
- ترانه های بی اندوه
- فقط یک بهار
- پینگلیش تایپ کنید و فارسی ببینید
- فصل پنجم
- مدارک گم شده
- هم نورد
- سکوتم از رضایت نیست
- Shooting Star
- پشوتن
- آموزش تایپ پارسی
- بی تار و پود
- رضا
- همایش شاهنامه
- موسسه ی خیریه مهر گیتی
- شعرهایی که می خوانیم
- مارموزوک
- آه هایی که می کشیم
- یه درخت پر شکوفه
- ان سی
- درد دل با دیوار
- در سکوت
- مهرسا
- گنجور
- آوای پاییز
- از خودتان بیشتر بدانید
- نیلوفرانه
- سازمان بهشت زهرا و جستجوی رفتگان
- آی پی
- نماشا
- کوچه های دلم
- یادداشت هایی از شاهنامه
- چه کسی مقصره؟
- حوض نقاشی من
- سوفیا
- بوم خیال
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- سرویس بهداشتی
- سراسیمه دیدمت
- ستاره
- خشکشویی
- پمپ بنزین
- هزیان چهل و شش
- در مدح امیر انکیانو
- چقدر دوری
- اینروزها
- حواس پنج گانه؟
- سیگار و ویروس چینی
- یه سیگارم به من بدید
- برای
- 78 تومن
- ببخشید آقا!
- لواش
- آقا ببخشید
- درختان
- می گفت ....
- توت فرنگی های وحشی
- گربههای اکباتان
- کبابی لادن
- سایه ی من
- تندیس فردوسی در تاجیکستان
- روزی که رفت
- خبرنگاران
- کله
- عید فطر
- خسرو، شیرین و فرهاد
- قاشق *
بایگانی
تقویم
بهمن 1402| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
| 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
| 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
| 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
| 28 | 29 | 30 |
جستجو
آمار : 740459 بازدید
Powered by Blogsky
زیپوی سبز
در راستای داشتن یک نماد سبز، بالاخره یک زیپوی سبز پیدا کردیم. از آن جایی که رنگ سبزی که ما می خواستیم یعنی رنگ سبز آریایی، توی دم و دستگاه سازنده زیپو نبود، پس به یک سبز زیتونی قناعت کردیم. باید سبز خودمان را به کارخانه زیپو سفارش بدهیم.
در ضمن به درخواست دارا عکس روشنش را هم گذاشتیم.
محسن مهدی بهشت
شنبه 11 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 15:18
بیشتر سبز قورباغه ایه!!!
.
.
.
راستی من نمی دونم چرا رنگ قورباغه رو انتخاب کردیم بعد انتظار داریم زیپوی آمریکایی بیاد رنگ قورباغه ای برامون بزنه!!
خب بزنه. مگه کفر میشه؟ هرچی که بدتر از اون نباشه رو میزنه حالا چرا سبز نزنه؟
آقااین زیپوی شما حتمن باید گردن آویزی هم داشته باشه.داره؟
من فکر می کنم که شما می خواهی مرا دستی دستی بدهی به دست قوای ضد زیپوی سبز که به کهریزک ببرند و بنوازند.
ببینم با این زیپوی شما فرداشب می شه قلیون هم روشن کرد؟!
با این زیپوی ما هر آتیشی رو میشه روشن کرد.
اوا اختیار دارید خان داداش منظور بدی نداشتم .حالا تکلیف آنهایی که سیگار نمیکشند با شیرینی این فندک چی میشه ؟
بروند سماق بمکند.
حالا یک فندک خریدن اینقدر پز داره ؟؟؟؟؟مبارک باشه . امیدوارم شیرینی آنرا هم بدهی.
ما ندید بدیدیم همشیره.
شیرینی اش هم روشن کردن سیگار دیگرانه. یعنی آخر خلاف.
اشکالی داشت یه کم می رفتی عقب تر عکس می نداختی منم تو عکس میافتادم مانتو منم که سبز بود
آنرا گذاشته ایم برای پروپاگاندای بعدی. با یک عکس که همه چیز را لو نمی دیم که. این کار را بخواهیم بکنیم سالی ماهی یک پست هم نمی توانیم بگذاریم.
بی
گی منو
اینم عکس مشفق همدانی که بدانی با یک وب نورد سروکاداری سروکارداشتنی
http://picasion.com/pic13/5ffaec9213ce3509973cc8b3ee42c780.gif
یاهووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
دستت درد نه وکنه. گذاشتمش توی عکسامون.
نگی منو بذار ازمرگ مشفق بیفتم
که د
اولین کتابش به نام تحصیل کرده ها ویرانم کرد
بای
من این تحصیل کرده هاشو ندیدم. رفیقام خوندنه بودنش ولی من نه. هنوز هست؟ یا الان توی این سند و سال..........
بیگی منو
مبارک مبارک مبارک همینم خوبه
درتواریخات ما عده ای ازرجال سرشناس حساسیتهای عجیبی تا حد کهیرزدن داشته اند
الف:مرحوم محمدرضاشاه یهلوی آریامهر اسم مصدق که می آمد سرتاسر بدنش کهیرمیزد
ب:مدتها رفسنجونی بهرمونی بعدازانتشارکتاب عالیجناب سرخپوش وقتی اسم اکبرگنجی می آمد ازنوک پا تا رستنگاه موی سرش کهیرمیزد
ج:امروزروز عده ی زیادی هستند وکاروباردکترهاهم سکه شده اسم رنگ سبز که می آیدکهیرمیزنند عجیب است که تا ثیرات این کهیر با درجه ومقام سیاسی نسبت مستقیم دارد یعنی هرچه بالاترمیروی کهیرعمیق تروآزاردهنده ترمیشود بنابراین
دراثر نوع رنگ سبز زیاد سخت گیرنشو قول میدهم درسرزمین ما درآینده درایجاد انواع رنگ سبز رو.ی دنیا راکوتاه کند
درضمنا خوشبختانه قوقل ریدر کارمیکند کارکردنی
یاهووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
در مورد سخت گیری باید عرض کنیم که ما معمولن بیشتر به حواشی و ابزار کار اهمیت می دهیم و این از حسن بد ماست.
ما متاسفم برای آن عده. چرا که از خوردن غذاهای زیر محرومند.
کوکو سبزی
قورمه سبزی
خورشت کلفس!!
خیار
هندوانه (حتا بعداز بریدن از تصور رنگ جلدش)
نعنا داغ روی آش رشته
سبزی خوردن (منهای تربچه آن هم به تنهایی و بدون برگ)
دیگر خوردنی یادمان نمی آید.
قدیما توی شهرمون یک سنگک پزی بود مال بابابزرگ مرحوم بنده دم پل سنگک را تا من یادمه بیست و نج ریال میداد و اکثر نان ها توزین میشد دیروز هنگام گرفتن سنگک همان نان را به قیمت دو هزار و پانصد ریال گرفتم و نصف اندازه اصلی اش بود
اما مساله جالب اینکه
امروز خاستم سیگاری دود کنم دیدم کبریت ندارم رفتم از بقالی بگیرم ۵۰ دادم گفتم دوتا کبریت بده گفت دوتا نمیشه یکی ۵۰ تومانه
یاد مرحوم هویدا که گفته بود در ۱۳ سال نخست وزیری من کبریت در همه جای ایران ۲ریال بود افتادم
نمیدانم این قوم ظالمین این رعیت بیچاره را به کجا خاهد برد ارزو دارم زیمبابوه نباشد
این سنگکی شما کجاست؟ نکند همان محله محمود است که تقریبن مغازه دارانش آتش به مالشان زده اند؟
در محله ما که 500 می دهند. آن هم ساده. اگر کنجدی که به آن می گویند خشخاشی باشد 600 و اگر خیلی بخواهی به خودت سرویس بدهی و پشت و رو خشخاشی بخری 700 تومان.
زیپوی سبزتان مبارک
اگرروشنش میکردی رنگ شعله اش هم سبز بوددیگه آخرش بود.
یکی دو بار تلاش ناکامی کردم. موفق نشدم. بازم سعی میکنم.
مبارکه! رنگش که خوبه، دقیقا رنگ مچ بندیه که توی سالن ۱۲هزار نفری آزادی بهمون دادن، یادتونه؟ سخنرانی خاتمی؟
ممنون. عکسش این رنگی شده. زیتونیه. می بینیش.
آن روز را هم به مثابه یکی از تاریخی ترین روزهای عمر وزینمان به یاد خواهیم داشت.