بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

اول سیگار خودم

فندکمان را بعد از روش کردن سیگار خودمان زیر سیگارش گرفتیم. در این فاصله دست لاکردارش به طرف جیبش رفت که فندکش را یا نمی‌دانیم به قول خارجی‌های بی ادب فاکن کبریتش را در بیاورد. در چشم‌هایش پرسشی از این‌که چرا اول سیگار او را روشن نکرده ای. بی درنگی در کنایه‌ای که چونان جام شوکران در یک سیگار نهفته است.

به قول ابن الجانکاه سمرقندی که چندی هم در بلاد ری از توابع تهران می‌زیست و یا بالعکس در بلاد تهران از توابع ری و یا اصلن نمی‌زیست، علت جویا شدند در نگاه. عرض کردیم به کلام:

قربانتان گردیم! ما متعلق به قومی هستیم، یعنی نسبمان به نسبی می‌رسد که در روشن کردن سیگار بین دو نفر، در آغاز، آن ِ خود روشن کند و سپس آن ِ دیگری. چنان که جام شوکران نیز، آری.

فرمودند نسبتان؟ عرض کردیم: "نسبمان شاید به زنی فاحشه در شهر بخارا هم نرسد*. لذا ما ابتداء سیگارمان را به‌سلامتی شما روشن می‌کنیم و اگر نمردیم سیگار شما را هم روشن می‌کنیم. اگر مردیم هم که مجددن قربانتان برویم پیشمرگ شما شده‌ایم."

و نیز این قوم باور دارند که اگر به قول ادیبان کسی بخاهد سیگار دیگری را قبل از سیگار خود بگیراند باید مطمئن باشد که دستش پس زده نمی‌شود و دیگری پیش‌دستی نکرده و آتش خود را زیر سیگار خاموش وی نمی‌گیرد.

این نهایت آرامش و آن نهایت جان‌نثاری. و یا بالعکس این نهایت جان‌نثاری و آن نهایت آرامش.

......

نفهمیدی پدر جان؟

......

"به زبان ساده، من برایت قربان شدم. بد کردم؟ بد کردم پیش مرگت شدم؟"
......

نفهمیدی آقا جان؟
......

"برو بمیر."

......

*باید بنویسیم این جمله از کیست؟  

---پ.ن.

این متن قبلن اینجا آمده بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
نیلوفر چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 22:39

ببخشید انگار خیلی دیر به سراغ این صفحه ا آمده ام .به هر حال تعجب میکنم که چرا فقط یک نفر در مورد موضوع به این اساسی اظهار نظر کرده است ؟ این کار شما عین صداقت و مهربانی به خودتون و دوستتون است .آخر مگر میشود بدون در نظر گرفتن خودمان به دیگری بپردازیم ؟ اینکه شما اول سیگار خودتون را روشن میکنید صرفنظر از همه آنچه خودتون گفته اید خودتان را دوست دارید و به خود احترام میگذارید پس میتوانید بسیار راحت و صمیمی همین احساس را به دوستتان داشته باشید . اگر گسی نتواند خودش را دوست داشته باشد چگونه دیگران میتوانند باور کنند که آنها را دوست دارد؟

منظورمان این بوده که وقتی سیگار خودمان را اول روشن می کنیم به این خاطر است که اگر مردیم پیشمرگ طرف مقابل بشویم.
در ضمن مطلب قدیمی بود و به خاطر یک نفر و به مناسبتی اینجا گذاشتمش و تمام شد.

محمد شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 17:39 http://mohamed.blogsky.com/

من چرا هر چی میخونم نمیفهمم چی نوشتید؟!))
نمیدونستم اینقد خرم!)))

نه من احتمالن پرت و پلا نوشته ام. چرا این فکر را نمی کنی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد