بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

انرژی مثبت و منفی

چندی پیش در جایی صحبت از انرژی مثبت و منفی شده بود و مثبت بودن و  ... این غزیه به قول هدایت به تازگی در فرهنگ ما راه یافته است. از کجا آمده را نمی دانم. ولی حداقل می توانم مثال فیلم و کتاب راز را بزنم. می گوید: 

شما می توانید مانند قوه جاذبه بین اجرام  آن چه را که می خواهید جذب کنید و آن چه که نمی خوهید دفع کنید. اگر به دنبال چیزی هستید آن را بخوانید. اگر آن چه که می خواهید مثبت باشد یا منفی همان هم به سراغتان می آید. البته در فرهنگمان هم از دیر باز به گونه ای بوده است ولی فکر می کنم به آن بی توجهی شده یا بال و پر داده نشده است. منظورم جمله ای است در قرآن با این مضمون که خدا می گوید: از من بخواهید تا آن چه که می خواهید به شما بدهم. عربی اش را نمی دانم. 

از وقتی که راز را دیده ام -کتاب را نخوانده ام- در این مورد مداقه کرده ام و کم و بیش به درستی هایی هم رسیده ام. یکی می گفت: تا حدی درست است ولی مثلن شما اگر وارد پارکینگی می شوید که حتا روی در آن نوشته است ظرفیت تکمیل است چه می توانید بکنید. هر چقدر هم که انرژی مثبت به پارکینگ بتابانید جایی برای شما خالی نمی شود. ولی آن هایی که باورشان بر این مقوله خیلی زیاد است می گویند اگر انرژی مثبت زیادی بتابانیم یکی از رانندگان این خودروها در همان لحظه به پارکینگ آمده و جای خالی خودرو ما را برایمان تدارک می بیند و چه و چه ... 

بیشتر از این را نمی خواهم این جا بگویم. ولی باید یک نکته را که چندی پیش بعد از توجه به این مساله به آن فکر می کردم  اینجا بنویسم و این بود که: 

ما ملت مثبت اندیشی نیستیم. اگر این جاذبه و دافعه ای که عرض کردم درست باشد روزانه هفتاد میلیون ایرانی از صبح که از خواب بیدار می شوند تا شب که سر بر بالین می نهند مدام به خودشان و دیگران می گویند: 

وضع ما خوب نمی شه. ما ملت بدبختی هستیم. بیچاره ایم. جهان سومیم تحت ستمیم. ... کوفتیم... 

اگر تاباندن انرژی مثبت و منفی درست باشد فکر می کنید که با این حجم انرژی منفی قرار است چه بر سر این ملت بیاید؟

نظرات 21 + ارسال نظر
ر و ز ب ه شنبه 25 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 00:51 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

...
نه این سه نقطه های حرف سکوت هستند!
من جدا تو سردرگمی قرار گرفتم!
موندم باید چی کار کرد!
محسن گرامی.. اصلا نسبت به اوضاع خوش بین نیستم!
همه چیز رو سناریو می بینم!

+ محسن جان این بدبینی نیست! من واقعا اینها رو حقیقت محض می بینم.. اون وقت تو هی به من بگو بد بین نباش!

وقتی که چه ما بخوایم چه ما نخوایم اون بالا واسه ما تعیین و تکلیف می کنن من و تو با انرژی مون باید بریم لایه جرز دیوار که کسی نبینمون!!

++ البته باید بهت بگم اون روی سکه رو هم من دارم!
دوست دارم اول این روی سکه رو شفاف سازی کنی!
بعد اون طرف..

تو شدی.. نه بی خیال! فعلن زوده.. . . .!!

سکوت که همون تحریم آخریه که.
نه این یعنی یک چیزهایی گفتی و حالا اینا رو که مهمتره نوشتی. در ضمن به نظر من که اگر سناریو بود می بایستی اوضاع و احوال خیلی بهتر از اینها بگذره. قضیه خر تو خر تر از این حرفاست که سناریو باشه . به نظر من که خود حضرات تو گل گیر کرده اند. چون حتا برنامه بد ولی نوشته شده از بی برنامگی بهتره و اینجا این طور نیست.
برای همین هم عقیده دارم که ما می تونیم اثر بخش باشیم. اگر بشینیم که هر غلطی که میخواهند بکنند و هر کس را که میخواهند سرکار بیاورند -گیرم به قول تو با سناریو- خب ماهم میشم دیوار که. من دوست ندارم دیوار بشم.
در ضمن تمام اینهایی که نوشتم با این هدف بود که فکر کردم منظورت از اینکه اون بالا واسه ما تعیین تکلیف میکنن منظورت بندگان خدا بوده و منظورت خدا و جبر و نمی دونم مباحث متافیزیکی نبوده.

ر و ز ب ه جمعه 24 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:53 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

...
می تونی شفاف سازی کنی!
دوباره جو همیشگی گزینه سوم من به راه افتاده!
راستش رو بخوای من کمی موافق هستم با اون اما خوب در شرایط فعلی اصلا این رو درست نمی دونم!
...

+ حرف زیاده اما اینجا جای خوبی برای مطرح کردن نیست!

شفاف سازی یعنی این که تو اومدی و چند تا نقطه گذاشتی و بعد به نوشتی بد و بدتر و تحریم. خب اون چند تا نقطه هم چیزی بوده. نبوده؟
اگر اون چند تا نقطه نبود من بد را انتخاب می کردم.

ر و ز ب ه جمعه 24 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:33 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

...
بد؟
بدتر؟
تحریم؟

+ به نظرت کدوم؟

اون سه تا نقطه ای که باهاش شروع کرده ای.

شمس پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 21:51

در مورد سوال تان که با اینهمه حجم منفی انرزی چه خاهد امد به سر این ملت فقت میتوان گفت که ایا بالاتر از سیاهی رنگی هست
چه خاهد امد امام اول میگوید روزی میرسد که بدترین ملت بر بهترین ان حکومت خاهد کرد شکر کنیم که ما فاسله زیادی با ان شرایط داریم
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
اری به اتفاق جهان میتوان گرفت




حضورتان در این جا کلی انرژی مثبت به ما داد.
همیشه به نظر من بالاتراز سیاهی زرد بوده است.
زرد گفتم یاد گابریل گراسیا مارکز افتادم. آین بزرگوار هم مانند خودم از رنگ زرد خوشش می آید ولی تاکید دارد این رنگ زرد رنگ زرد طلا نیست. بلکه رنگ زرد دریای کارائیب است با نگاهی از جامائیکا.
باید پستی در مورد این رنگ زرد بنویسم.

ر و ز ب ه سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 00:13 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

...

:Dustin Hoffman

Im An Excellent Driver

Yes. He is

محمد دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 17:20 http://mohamed.blogsky.com/

آقا ما شاگرد این راهیم و در ضمن مخلص شما!)

اگر شما شاگرد این راهید ما تازه ثبت نام کرده ایم. باید معلم هم بگیریم اگر نه خرداد مردود می شویم.

پروانه دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:28 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

همیشه این جمله را شنیده ایم« کل انرژی جهان ثابت است»
انرژی از بین نمی رود و از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود.
به امید روزی که انرژی ها همه تبدیل به انرژی مفید شوند.
__
آن قدر این روزها این بحث مثبت و منفی بودن آدم ها و انرژی ها نقل گفتگوهاست که باید بگویم به شکلی خیلی از تکرار آن خوشم نمی آید.
چند وقت پیش هم کتابخانه اعلام کرد می خواهد به اعضا ی نمونه اش کتاب هدیه دهد . هدیه اش کتاب "راز" بود. چند صفحه ای از آن را خواندم و با خودم گفتم باز هم انرژی و مثبت اندیشی و از این حرفا... و به گوشه ای پرتش کردم و با خودم گفتم این رییس کتابخانه هم همیشه مرا عصبانی می کند به جای اینکه اثری کلاسیک انتخاب کنه که به یادگار و با افتخار در کتابخانه نگهش دارم این دیگه چیه!!!
یک بیمار روانی که سال هاست بر اثر دخالتهای بیش از حد مادرش در همه ی اجزای زندگی اش به این روز افتاده به خانه ی ما آمده بود دبیر با سابقه ی ادبیات هم هست در مورد هیچ یک از کتابهای موجود در کتابخانه ی خانه ی ما حرف نزد به جز کتاب "راز" که گوشه ای در آشپزخانه پرتاب شده بود.

این نوشتار شما مرا بر آن داشت که به دنبال ریشه علمی این بحث بروم .

با سپاس

کتاب خیلی دقیقتر قضیه را باز کرده. اگر حوصله اش را ندارید فیلمش را ببینید.

الی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:11

آره منم بهش اعتقاد دارم
البته به قوانین مورفی هم بعضی وقتها اعتقاد دارم .
ولی کاری نمیشه کرد ...ما همین ...که هستیم میمونیم.

مورفی که منفی نیست. بیشتر بامزه است. مورفی ها یاد آدم می مونه.

محمد دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:08 http://mohamed.blogsky.com/

البته معجزه به معنی یه چیز نشدنی نه ! منم انتظار ندارم . اما معجزه به معنی وقوع یک امر به ظاهر غیر منطقی کاملا بهش اعتقاد دارم.
آقا محسن عزیز من خودم تو یه مقطعی واقعا با اعتقاد کامل به راز عمل کردم و به طور باور نکردنی نتیجه گرفتم. واقعا معجزه اتفاق میفته! بدون هیچ شکی! البته رمزش اینه که اصلا نباید توقع معجزه داشته باشی و بذاری خودش اتفاق بیفته.)

خب انگار توی این قضیه یک کارشناس متبحری. اشکالاتمونو از این به بعد میایم ازت می پرسیم.

یوگی بدن کورو دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:46 http://www.apurreza.blogs[pot.com

آقای مهدی بهشت عزیز، ملت ایران متاسفانه ملتی هستند نو ستیز و نوگریز... سالها باید بگذرد تا در این فرهنگ 8000 ساله (سیلک) چیزی رخنه کند و تغییر ؛ در اصول و عقاید اینان، جای باز کند... کاش ما هم سیصد سال فرهنگ داشتیم که ریشه ی آنچنانی نداشت و تغییر در آن اینهمه مستلزم هزینه نبود...

چه طوری بگیم اونایی که انرژی هسته ای به شکل بمب دارند یکبار برای همیشه یک پاکسازی توی این منظقه بکنند. و بعدش با مهاجرت از کشورهای دیگر ملت دیگری در اینجا ساخته شود.
خوب فکریه؟

فرناز - فرناز - فرناز - !!! دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 00:17

خیلی شرمنده ام . نمیدونم چرا عادت نمیکنم به اینکه اول اسم خودم رو تایپ کنم . ببخشید .

خب من هم دارم یواش یواش با نثرتون آشنا میشم و اگر مطمئن نبودم نمی نوشتم که شمایید.

[ بدون نام ] یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 14:02

سالها پیش خواهر من که خیلی هم به این انرژی ها اعتقاد داره یک مستند علمی دیده بود که در اون خیلی مفصل توضیح میداده که مثلا وقتی یک پروانه در این سر دنیا بالشو تکون میده اثرش تا اونسر دنیا میره مثل حلقه های موجی که روی آب ایجاد میشه و این حلقه ها بزرگ و بزرگتر میشن و خلاصه این موج و ادامه ی اون در هوا میره و واقعا میره و اثر میذاره و از این طریق ثابت میکرده که هر حرکتی که ما مثلا به شکل مفید یا مضر (یا مثبت و منفی ) انجام میدیم همین جا تموم نمیشه و ..... خیلی سخت نیست که آدم باور کنه که انرژیهای ما میتونن اینهمه کارائی داشته باشن اما مشکل دقیقا همون جائی شروع میشه که شما هم اشاره کردین کی میتونه ثابت کنه که این مثبت ها و منفی ها چطوری کم و زیاد میشن ؟
فرهنگ دعا و نفرین یک نمونه ی کاملا ملموس این ماجراست .

پ.ن. مگه نه اینکه ما خودمون هم یک پروانه داریم که اثر بال هاش داره تا اونسر دنیا میره ؟؟!! پس حتما میشه دیگه .

من فکر می کنم این کامنت از خانم فرناز باشه. چون اسم نداره.
در این که اثر بال های همه پروانه ها تا آون سر دنیا هم می ره هیچ شکی نداریم.

محمد یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:35 http://mohamed.blogsky.com/

من خودم تو زندگیم هر چی دارم از همین انرژی مثبته. یعنی واقعا بدون اغراق به اکثر چیزهایی که خواستم رسیدم.
البته جناب آقا محسن باید عرض کنم که این موضوع یه آفت بزرگ داره و اونم مطرح کردن و صحبت کردن راجع به این راز با آدمهای منفیه. یعنی شما با یه حس خاصی و با حداکثر شور داری مثلا یه تجربه ی موفقت رو تعریف میکنی اونوقت اون همچین میزنه تو ذوقت که ۳ روز گیج میزنی. اصلا باید با ادمهای منفی حرفهای دیگه ای زد.
یه موضوع دیگه که خیلی مهمه به نظر من این طرز فکر و قدم تو این راه گذاشتن خیلی میتونه خطرناک باشه! چون شما تو یه مقطعی از زندگیت با اعتقاد و انرژی مثبت کاینات میری جلو و چه چیزایی به دست میاری. بعد یه اتفاق یا یه دوست بد یا یه مریضی میاد سراغت . همینطوری یهو احساس ناامیدی میکنی اما دیگه حق این کار رو نداری. نمیدونم تونستم منظورم رو بگم یا نه! اونوقت اگه با همه ی علمی که راجه به راز داری عقب نشینی کنی واقعا بدبخت میشی. میری صد پله عقب تر از حتی نقطه ی شروعت. پس یا نباید شروع کنی و اگه شروع کردی باید تا آخرش بری.
در مورد مردم ایران همیشه یاد هزاردستان میفتم.

من دیگر خیلی وقت است که حال و حوصله سر و کله زدن با آدم های منفی را ندارم. در قسمت دوم هم راست می گویی که باید خیلی در این قضیه با تجربه باشی و الا کلاهت پس معرکه است.
البته توقع معجزه هم از هیچ چیزی نداریم که داریم؟

بابک شنبه 18 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 23:13

منم زیاد این انرژی رو شنیدم و واقعاً نمیدونم انرژی به معنای علمیشه یا نه. یاد این جمله از مولوی می افتم که عالم آینه است نقش خود در آن می بینی. از این بحث مشخصه مثبت نگری قانونی نیست که بشه تعمیمش داد مثلاً به قد نمیشه ولی به حالات روحی میشه. پیروز کسیه که تو میدون برتری روانی داره سوای اینکه تو همه فاکتورها بهتر باشه البته برتری روانی حاصل تمرین و خون دل خوردنه و با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه. نسخه بلند بالائی لازم و راه طولانی در پیشه تااین ملت بتونه مثبت ببینه شاید دویست سال لازم باشه تا به صفر برسیم ;)

مولوی خودش نالوطی خلاف آن بلایی که سر کیمیا خاتون آورد باقی زندگیش خیلی مثبت اندیش بود.
در ضمن ما میگیم فعلن بی خیال ملت. اونایی که میتونن و قضیه رو گرفتن بسم الله.
به قول فیلما:
بابک تو میتونی. سعی کن . نا امید نباش. تو میتونی. میدونی؟
فدا.

فریدون شنبه 18 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 16:35 http://www.parastu.persianblog.ir

اول- «انرژی مثبت و یا منفی» توسط مترجمین بی سواد از انگلیسی به فارسی به اشتباه ترجمه شده است و در اثر تکرا ر جا افتاده است . ترجمه درست آن « انرژی مفید و یا مضر » است.
.
دوم - در متن قضیه اشتباهن غزیه تایپ شده است
.
سوم - مشکلات در زندگی بسیار است اما نباید فراموش کنیم که حرکت تاریخ جهتی تکاملی دارد و نا هنجاری ها خواه ناخواه به کنار زده می شوند و دور نمای بهتری از زندگی در پیش خواهیم داشت.

شاد و پیروز باشید

این غلط مصطلح را به ما ببخشید. شاید این شکلش برای ما ملت راحت طلب راحت تر باشد.
این روزها در اینجا به جوانانی که سالم زندگی می کنند و خلاف کار نیستند هم میگویند بچه مثبت. البته چون فقط واژه مثبت داشت را عرض کردم والا با مثبت و منفی ارتباطی نداشت.
غزیه را به قول هدایت در وغ وغ ساهاب نوشتم. عمدی بود.
در حرکت تاریخ به سمت جلو کاملن حق باشماست. این امید تنها چراغی است که حتا در طول روز هم روشن نگهش میدارم.
ممنون از آرزویتان.

ر و ز ب ه جمعه 17 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 14:40 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

..
تبریک ؟؟
به نظر من (هر چند نظر من هست!) آقایون از فرط ناراحتی دارن دیوونه میشن که حتی نمی دونن چه کنن!
این تبریک تنها یه سناریو ای بود که برای فرار کردن از این جو به ذهنشون رسید!
اونها از خداشون بود که مک کین جنایتکار با اون همه خشونت که حتی بوش هم لنگ می انداخت جلوش بیاد وسط! تا سیاست های همدیگر رو تو منطقه اجرا و عملی کنند!

من هیچ وقت علاقه ای به سیاست نداشتم! چون سیاست ذاتن چیز کثیفی هست این هم از اثراتش!

به نظر من اوباما واقعا با ماست !! به این خاطر که اون مخالف واقعی رژیم فعلی ماست. نه از پشت پرده با آقایون در حال بزن و ببند هستند!

تو پاسخ نظر آقا حسام یه چیز جالب هم ازت دیدم!
به نظر من اومدن سر کار کردان و استیضاح اون کاملا از پیش تعیین شده بود و تنها یه تبلیغ واسه دولت احمدی نژاد بود که آره هر کی ناکارآمد بود ما باهاش بدترین برخورد رو می کنیم!

شاید این طور ها هم نباشه و من خیلی بدبین هستم نسبت به قضایا!

به قول شماها بهتره که صلوات بفرستیم و بحث رو تموم کنیم چون:

+ دیوار موش داره!

اما در مورد انرژی مثبت:
من هم چند مدتی هست لااقل به طور کاملا خرافی (به طور ظاهری البته) دارم رو این کار می کنم!
احساس می کنم یه بار سر کلاس دانشگاه می خواستم یه بنده خدایی نگام کنه هر چی صداش می زدم نگام نمی کرد! اما وقتی تمرکز کردم و تمام نیرو و فکرم رو طرف راست مغزم بردم باورت نمی شه بعد از فکر کنم ۳ دقیقه نگاه کرد طرف و ناخودآگاه گفت چیه ؟؟؟؟؟

شاید این یه ابتدا برای معتقد شدن من به یه چیز بوده!
باید به فال نیک گرفت بعضی از خرافات رو!

سپنداریار.. . . .

از این که این قضیه مثبت و منفی علاقه تو راهم جذب کرده خیلی خوشحالم. در مورد استیضاح نظرت را درست نمی دانم. در حال حاضر و در آستانه یکی از مهمترین انتخابات این مرز و بوم وزارتی مثل وزارت کشور نباید دستخوش چنین تلاطمی باشد. دو سه تا وزیر دیگر هم توی نوبت استیضاح هستند. به نظر من که این گونه است که طیف وسیعی از جناح راست هم قصد ندارد از رییس جمهور فعلی در انتخابات بعدی حمایت کند. کمی از بدبینی ات را نسبت به اوضاع کم کن. انرژی مثبت بتابان. به خیر و صلاح ملت است. صلوات را هم فرستادیم.
تبریک را هم دیدیم. فقط مانده بود که اوباما را به اسلام دعوت کنند.
نوشته ای که علاقه ای به سیاست نداری. ولی به نظر من به اندازه ای که دانش این را داشته باشی که حداقل فردا وقتی وارد خیابان می شوی که به دانشگاه بروی تا دانشگاه اوضاع و احوال خیابان و معابر چگونه است باید از سیاست خبر دار باشی. من هم بیشتر از این نمی دانم.

حسام جمعه 17 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:06 http://hessamm.blogsky.com

در اینکه آیا تعداد افرادی که انرژی مثبت واقعی از خودشون ساطع می کنن در تحقق موضوعی نقش داره یا نه چیزیه که باید درباره اش تحقیق کرد.
این تفکر که همه چیز با تنها تفکر مثبت می تونه محقق بشه کمی غیرمنطقی به نظر می رسه، مثلا اگه کسی قد کوتاهی داره هر چفدر بشینه فکر کنه که یه روز بیدار می شه می بینه ۱۸۰ سانت قد پیدا کرده غیرعملیه اما از طرفی گاهی چیزهای عجیبی هم می بینیم و می شنویم که ما رو به تعجب می ندازه.
اگر آدم چیزی رو با تمام وجود بخواد، بهش فکر کنه، انرژی مثبت ساطع کنه و در عین حال برای رسیدن بهش تلاش عملی و فیزیکی هم انجام بده احتمال رسیدن به هدف بسیار بسیار بالا می ره.
اما اگر یه هفتاد میلیون نفر ملت بشینن توی خونه هاشون و فکر کنن که می خوان پیشرفت کنن و دموکراسی داشته باشن و چه و چه هیچوقت به هیچ جا نمی رسن هر چقدر هم انرژی مثبت ساطع کرده باشن.
ولی اگر ملتی چیزی رو واقعا بخواد و برای رسیدن بهش تلاش همگانی هم بکنه، امکان نداره بهش نرسه. مگه مردم چین ظرف تنها چند دهه به بزرگترین صادرکننده دنیا تبدیل نشدن؟ مگه درآمد سرانه مردم چین ظرف همین مدت چندین برابر نشد؟ شاید فوتبال دغدعه اول و اصلی اونها نبوده و به چیزی که می خواستن تا حدی دست پیدا کرده باشن: تبدیل کردن چین به یک فروشگاه جهانی!

این هم نظری در پاسخ به کامران از یک کارشناس علم مثبت اندیشی.

کامران جمعه 17 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:48

این انرژی و این جور حرف همش کشکه ! اگه درست بود که تیم ملی فوتبال چین همیشه باید قهرمان جام جهانی می شد!

مثالت که حرف نداره. باید بزرگان این تفکر مداقه کنند سمینارها بگذارند که جواب بدن.
من که تازه شروع کردم. بذار یک جواب ابتدایی از خودم در بیارم.
انرژی منفی که برای برنده نشدن این تیم تابانده میشه در سراسر جهان به نظر من خیلی بیشتر از اون یک میلیارد و خورده ایه. خوب بود؟
البته اینجا بگذار بنویسم که مثال پارکنیگ هم مال تو بود.

ر و ز ب ه جمعه 17 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 00:37 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

...
راستی به نظرت او با ماست یا اینکه اوباما ست ؟

فعلن تا چند ماه او با ماست. اگر ما از این فرصت استفاده کردیم و فرصت سوزی نکردیم ما هم برده ایم.. ولی اگر فرصت سوزی کنیم دوباره دور میشود مانند دورهای دیگر ریاست جمهوری دیگران. و بر ما آن می رود که بر باخه رفت.
تبریک امروز رییس جمهور ایران به مناسبت انتخاب وی را به عنوان یک حرکت مثبت از این ور آب ارزیابی می کنیم.

ر و ز ب ه پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 17:19 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

...
مطئن باش به جایی نمیریم!
تنها سر جامون وایمیسیم!

+ به دور خود چرخش و در حال پیدا کردن راه حل و حرف زدن!

لااقل حرفش را نزنید. این حداقل کاریست که می توان کرد. سرجامون وایسیم که میشیم تیر چراغ برق که.

حسام پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:35 http://hessamm.blogsky.com

من خودم به انرژی مثبت و منفی اعتقاد دارم و فکر می کنم این موضوع کاملا صحت داره.
با این حجم انرژی منفی که ملت از خودشون ساطع می کنن معلومه دیگه، یکی مثل احمدی نژاد می شه رئیس جمهور و گند می زنه به همه چیز و چون ملت هم فکر می کنن هیچی هیچوقت درست نمی شه برای اصلاح کارها هیچ تلاشی صورت نمی دن.
این اتفاقی بوده که ظرف دویست سال اخیر افتاده و وضعمون مدام بد و بدتر شده. به قول لوترکینگ ملتی که امید نداشته باشه هیچی نداره!

این ملت دو تا یک ربع به فاصله چهار سال رفتند و به آقای خاتمی رای دادند. بعدش نشستند توی خانه شان و پاها را دراز کردند و بعد از آن دو تا چهار سال رفتند و دو تا یک ربع در دور اول و دوم توی صف به احمدی نژاد رای دادند و باز رفتند توی خانه ها نشستند و اینبار ناله ها را بیشتر کردند. به نظر من نه در این دویست سال که در طول تاریخ این ملت انرژی مثبت نتابانده اند.
خودم دارم سعی می کنم حداقل این کار را بکنم.
احمدی نژاد تا چند ماه دیگر خواهد رفت. این را من به سهم خودم می گویم و باور هم دارم. بتابانیم این انرژی مثبت را.
مثال قشنگی دارم که بگذار بنویسم.
روز استیضاح وزیر کشور همه و همه در جریان این خبر بودند. کسانی که سال تا سال رادیو گوش نمیدادند هر کدام اف ام گوشی هایشان را روشن کرده بودند. انرژی که آن روز به مجلس تابانده شد بی نظیر بود. من در درستی این نظریه شکی ندارم.
انرژی که به حسین اوباما تابانده شد بی نظیر بود. آن چنان که انرژی منفی من لابلای طوفان برخواسته از آن چه که ملتی می خواست یک اپسیلون هم نبود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد