ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
(از دفتر شعر زمستان، سرودهی مهدی اخوان ثالث)
***
لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه هستم
باز میلرزد دلم، دستم
باز گویی در هوای دیگری هستم
های مخراشی به غفلت گونهام را تیغ
های مپریشی صفای زلفکم را باد
وآبرویم را نریزی دل
-ای نخورده مست-
لحظه دیدار نزدیک است.
ای صاحب فال بدان و آگاه باش که در این ماه به وصال دیدار یار نائل میشوی. ولی دلشوره داری. دلشوره تو بی مورد است. میترسی آبرویت برود. احساس میکنی دیوانه شدهای و دست و پایت میلرزد. مواظب باش که قبل از قرار صورتت را با تیغ نبری. چرا که یار متاسفانه بدترین گمان را میکند. گمان میکند بریدگی صورتت در اثر چنگ زدن یار دیگری است. چرا که عشق کور است. همه چیز را برای خودش میخاهد. عاشق حسود است و حسود هرگز نیاسود. مرده شور او را ببرد. بنابراین همان وقت بدون اینکه چیزی بگوید تو را رها میکند و به دنبال یکی میرود که صورتش را نبریده باشد. غافل از اینکه این احمق فکر نمیکند که اون یکی هنوز ریش درنیاورده و صورتش را نتراشیده که آن را ببرد. در این گونه موارد شرط احتیاط است که صورتت را با ماشین ریشتراشی برقی بتراشی که هم شرعی است و هم بی خطر.
در مورد آشفته شدن موهایت هم توسط باد میتوانی از فیکساتورهایی که میفروشند استفاده کنی. استفاده از ژل هم مناسب است. ولی در مورد اخیر ممکن است اثر باد را خنثا کنی ولی اثر پلیس و منکرات را خیر.
بدترین قسمت قضیه که خودت باید رفع و رجوع کنی و برای آن چارهای ندارم و ممکن است که بدبخت شوی این است که دل آبرویت را بریزد. که البته اگر دل شما نخورده مست باشد، اتفاق افتادن این شق قضیه حتمی است مگر تنها راه چاره که همانا دادن صدقه است. توکل برخدا کن و بسم الله بگو و برو سر ِ قرار. به قول معروف در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. فوقش بعدها میبینید که بدرد هم نمیخورید که در اینجا، هم شرع و هم قانون دست در دست هم چاره را در جدایی و طلاق میدانند. آسانترین راه حل مشکل که همانا پاک کردن صورت مساله است. پیر و جوان و باسواد و بیسواد و دانشمند و ابله هم ندارد. حتا در میان بلانسبت، روشنفکران هم بازار خوبی دارد. شما هم یکی مثل آنها. بسم الله.
***
البته ممکن است فکر کنید که این فال مردانه بود. ولی اشتباه نکنید. فال زن و مرد ندارد. مثلن خانمها ممکن است هنگام آمادگی برای لحظه دیدار، وقتی دارند زیر ابروی خود را بر میدارند، چشم خودشان را کور کنند. یا نمیدانم به جای اینکه لاک ناخن را روی ناخن استفاده کنند آن را بمالند روی لبشان. بنابراین خانمها به قرینه فال را برای خودشان تفسیر کنند. در اینکه آنها هم به وصال دیدار یار نایل میشوند شکی نیست. من الله التوفیق.
نیچه بدبین نبوده. جائی تلنگری دارد که در همه حال شوخ طبعی فلسفی را فراموش نکن. نیچه حافظ را ستوده است.
زیباست باهم خموشیدن
زیباتر با همدیگر خندیدن
ببین من ازش خوشم نمیاد. هر چیم بیاد و بگه حافظو دوست دارم و اینا در من اثری نداره.
ای مولای عاشقان،
اگر ما تمام این کارها را کردیم و رفتیم سر قرار اما طرف نیامد چه؟ چه مدت انتظار مستحب است؟ تکلیف چنین پریچهری چیست؟
باید مطمئن شوید که او کاری دست خودش نداده باشد یعنی چشمش را کور نکرده باشد یا ماتیک روی ناخن نزده باشد. که اگر چنین است چونان اتللو رفتار کنید. هر چند نکردید هم نکردید. یکی دیگر. چیزی که زیاد است آدم برای آمدن سر قرار.
من در این ویرانی دوست را میجویم
دلم از صحبت ایوب پر است
صبر کردن مرگ است
من نمیدانم در
شهر شلوغ زندگی را چه نشانی دادند
دلم از حرف پر است
زندگانی بد نیست
من نمی دانم اگر خنج نبود
دست ما در پی چیزی میگشت
و هزاران غم و درد
و.............
در سیر تکامل فرهنگ ما بازیچه ای شدیم که جوانی مان رفت بدون یک لحظه لذت ارام
که فرزندانمان بدانند که دین برای حکم کردن نامده است
و همان روی دیگر استحمار است
این زمستان سرد است و گرانی هایی که تو را منتظرند
و مرا هم حتی و هزاران کس را و
نفت بلای جان مردمان شرق اوسط شد
و بلای جان ما
و ...............
در عربستان هر زن سالانه ۲.۵ کیلو طلا عوض کرده و یا خریداری میکند
و بنظر بنده اگر طلا باشد همه حق و حقوق ها مسکوت میشود حتی حق رانندگی
مگر نفت سر سفره شما نیامده است؟ همه که میگویند مردیم از بس موقع غذا خوردن بوی نفت شنیدیم. شما مگر در کجا زندگی میکنید؟ در ایران نیستید؟ بیایید ببینید چه خبر است. زنها رانندگی میکنند آنهم چه جور. طلا هم عوض نمیکنند. فقط بوی نفت سر سفره خیلی اذیتمان میکند. بلکه همین انرژی هسته ای حق مسلم ماست را بگیریم و با نفت تاخت بزنیم. شاید کمتر بو داشته باشد.
خبر دلارام علی را خواندم
http://delaramali.wordpress.com/category/%d9%81%d8%a7%d8%b1%d8%b3%db%8c/
و
http://www.radiozamaneh.info/news/2007/11/post_2824.html
و حالا مطلب مسیح علی نژاد دلم را ریش ریش می کند
لینک جدیدتونو هم دیدم. من از خوانندگان پرو با قرص حلقه ی ملکوت هستم- یداله رویایی و عباس معروفی و...
این عکسی که تو سایت مسیح علی نژاد هست فکر می کنم پارسال بود تو میدان هفت تیر هشت مارس برای امضای بیانیه یک میلیون امضا جمع شده بودند و حسابی خدمتشون رسیدن و از اون به بعد دیگه اعضای کمپیون یک میلیون امضا رو همه جا دستگیر کردند. راستی آن بیانیه را خوانده اید؟ از حقوق بسیار ساده صحبت شده که وقتی می خوانی نمی دانی بخندی یا گریه کنی.
من گاهی سراغ ملکوت میروم . به خاطر یدالله رویایی. ولی این یکی را در آن جا ندیده بودم. عکس بله قدیمی است ولی متن جدید. گویا همین خانمی که با آن یکی خانم چماق بدست دارد دوستانه حرف میزند خانم دلارام است.
آقا شما فامیل نیچه ای؟
آخه نیچه می گه:
آنچه شما عشق مینامید، دیوانگیهایی ست کوتاه
بنده بلانسبت به هفت پشتم میخندم که فامیل این فیلسوف بدبین باشم. و اصلن یکی از افتخارات من اینست که تا شعاع چند کیلومتری هیچ فیلسوفی را در کنارم نمیبینم.
این آقای نیچه خودش عشق را معنی نکرده که ما هم یاد بگیریم؟