ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
هر وقت جمله ای از زندگی میشنوم یاد ویلیام فالکنر میافتم و کتاب خشم و هیاهوی وی.
"زندگی بازیچه ای است گذرا. افسانه ای است به خشم آلوده و نا مفهوم که گویی از زبان ابلهی حکایت میشود و هیچ معنا و مفهومی ندارد".
این جمله در مقدمه مترجم یعنی بهمن شعله ور بر این کتاب نوشته شده. جملهای از شکسپیر در مکبث. که به نظر میرسد فالکنر نام کتاب را از آن وام گرفته است. و اما چرا جملهای از شکسپیر مرا به یاد فالکنر میاندازد؟
خشم و هیاهو را خانده اید؟ بخش اولش از زبان بنجی که کودکی است با عقب ماندگیهای ذهنی حکایت میشود. این فصل از کتاب دیوانه کننده است. من از روزی که آن را خاندهام، سالها سال پیش، دیوانه شدهام. من دیگر آن آدم عاقل قبل از آن سالها سال پیش نیستم. اکنون در تیمارستانی بستری هستم. تیمارستان تهران. آدرس بدهم؟ وقتی آمدید کمپوت و سیگار برایم بیاورید. گل؟ نه گل نیاورید. می پژمرد. گل پژمرده مرا دیوانه تر میکند.
راستی قبل از عیادت آن را بخانید. دنیا را چه دیدی؟ شاید شما هم به من ملحق شدید.
سلام . خوشحال میشم به وبلاگ من هم سری بزنید و در صورت تمایل تبادل لینک کنیم .
اسم وبلاگ : عاشق پرواز می مانم.
چشم.
قربان ما از وقتی دیوانگی قشنگ شمارو دیدم دیوانه شدیم . دیگه نیازی به کتاب فالکنر نیست .
اگه دیوانگی تعبیرش شمایید زهی خیال باطل که من یکی عاقل بشم :)
سیگارتون هم میاریم ! یه قهوه داغ هم میاریم ! یا یه شراب گس ! و با یه عالمه نگاه و بوسه محبت آمیز میایم دیدنتون !
اگه رخصت بدین :)
اگر شراب را بریزید توی قهوه داغ بهتر است. البته بگذارید ماه مبارک تمام شود که به قول حافظ:
ماه شعبان منه از دست قدح کین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خاهد شد
ما به تبع اقای ناصر الدین شاه که میتواند مرجعی برای راحت طلبان باشد و فرزند بزرگوارشان که مینو یسد که در تمام عمرم دنبال کسب کمالی نبوده ام
از هرکدام ا ز پاتوق ها که متصل میشویم نامش را مینویسیم
نام محله است جودی اوا (اباد) و با توجه به شرایط فعلی که جای کوخ نشینان با کاخ نشینان اسبق عوض شده ما هم اعلام میکنیم که بعله
کفاره شراب خوریهای بی حساب
هشیار در کناره مستان نشستن است
پس ما خودمان هم کاخ نشین بودیم وخبر نداشتیم. بنابراین زین پس میگوییم: قصر یوسف آباد
اگر ان ها هم باز سازی شده باشد که برای ما انچنان که سینوهه میگوید
تا همیشه انسان را با عنوان مذ هب بهتر میشود فریباند
فرقی نمیکند ما هر عبارتی را که با منطق خود جور در میاید میپذیریم چرا که حال نداریم ریاضت بکشیم
راستی ناصر خان پورپیرار هم در مورد تاریخ ایران به نفع تمام قومیت های غیر فارس زبان این ادعا را دارد
ولی به نظر بنده که اصل همه چیزهایی که همه میبینند امکان دارد که خاب باشد
اصولا ادم راحت طلب و ..... عقیده ای از خود ندارد و هر عقیدهای که به راحت طلبی بیانجامد میپذیرد در این میان هم یادمان باشد که طبیعت و روح ان جواب وی را میدهد
مراقه
قصر جودی
ممنون. این قصر جودی چیه؟ من در مدتی که در آنجا بودم چنین چیزی نشنیدم.
من هم موافقم که بعضی کتابها علیرغم میل نویسنده ادم را دیوانه میکنن
اخرین کتابی که دیوانه کننده بود و برای با ر شونصدم خاندم کتاب قلعه حیوانات بود شاید بعضی کتابها هم باشند که ادم را مجنون میکنند که مثال این مورد کتب اقای اریک فون دنیکن باشد راستی زندگی با هر فلسفه ای که داشته باشد و با هر هدفی که به وجود امده باشد زیباست و من معتقدم که باید تمام زنده گی را زندگی کرد
چه اهمیت دارد گاه اگر میروید قارچ های غربت
و خصوصا به زیبایی گل شقایق و افسون جادویی اش غرقه شد تا از روزنه ای دیگر دید
ارابه خدایان در تصادم با زمین تاریخ زندگی را دگرگون کردند
ما ان شا الله به مولاقات شما خاهیم امد با یکی اسب سفید
و من توصیه میکنم که این شعر را بالای تختتان نصب کنید
به ملاقات من ار می ایید
نرم و اهسته بیایید با سیگار و تنی چند از این کمبوتات
ما همچنان در انتظار فرج ایم
با تمامی معانی و تلفظ هایش
راستی به تیمارستان برای ملاقات رفته اید
با یک حرصی به سیگار پک میزنند که انگار ..................
در مورد کتابهای اریک فون دنیکن یک تئوری هم هست که معتقد است که درست شده و آن تصاویری که بر دیوارهای غار بوده و در این کتاب درآمده مربوط به زمان های خیلی قدیم نیست هیچ مربوط به زمانهای چدید است. در واقع با این کتابها یک توع تاریخ سازی شده. تا نظر شما چه باشد؟
در مورد رفتن به تیمارستان همان طور که عرض کردم خودم در حال حاضر در تیمارستان اقامت دارم.
نوشته های فالکنر هم مانند ونه گات و سلینجر و...بسیار واقعی و عینی است.
خواند ن جملاتی از مفهوم زندگی از زبان نویسنده ها،شاعران و فیلسوفها و ...برایم همیشه جذاب است.
.
راستی من هم از گلهایی که توی گل فروشیها می فروشند اصلا خوشم نمیاد مخصوصا لای زرورق بپیچنشون به قول شاملو ' گلهای بیمارستانی "
.
راستی چه کسی دیوانه است و چه کسی عاقل؟
بهرحال توی هر تیمارستانی یک عده پرستار و دکتر و کارمند دفتری و راننده و آبدارچی و و رییس و مستخدم و نظافت چی و غیره هستند که فکر میکنند عاقلن. البته شابد کافی هم باشه.
از کسی نمی شه انتظار کمک داشت. اونایی که داخل این تیمارستان هستن که خودشون هم به کمک احتیاج دارن. اونایی که از بیرون به این تیمارستان نگاه می کنن چیز دیگه ای می بینن که به نظر خیلی هم خوب و قشنگ میاد. یه جور توهم ایجاد می کنه. انگار مردم از بیرون Screen Saver می بینن و وقتی داخلش می شن تازه می فهمن اصلش چی بوده!
حالا بلکه اونایی که فکر میکنن عاقلن بیان برام سیگار و کمپوت بیارن.