بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

دفترهای گذشته - هدایت و وطن

غزال - هدایت دفترهای گذشته موضوع بندی جدیدی است در این وبلاگ. با مناسبت و بی مناسبت پست های وبلاگ های گذشته است. دسترسی به آنها سخت شده -به همین دلیل است که حالا اینجا هستم- و برای گم نشدن در دنیای مجازی-واقعی یکی یکی آنها را در اینجا نقل می کنم. هرچند گم نمیشود.ولی در دسترس نبودن همانا گم شدن است. لینک این پست ها برای کسی ارسال نمی شود چرا که یکبار شده. اولین پست هم به یاد صادق هدایت است. از وبلاگ ترانه های شبانه.

عکس از سایت صادق هدایت است.

*****

انتشارات امیرکبیر قدیم‌ها کتاب‌هایی چاپ می‌کرد به نام کتاب‌های پرستو و یک سری از مشهورترین‌هایش کتاب‌های صادق هدایت بود.پشت این کتاب‌ها متن زیبایی بود که دو سه سطر آخرش اینست:

همیه امیدها و ناامیدی‌های ما را شناخت و دفتری برای ما گشود که شاید وسیله تفال باشد. تفال برای این‌که ببینند ملتی چگونه می‌زیسته است.

با عکسی از یکی از نقاشی‌های وی. پیوست همین پست.

غرض؟ : یار گرمابه و گلستانی می گوید:

می گویند: اگر شهر دوبلین از بین برود می توان آن را از روی آثار جویس ساخت. اگر فرانسه از بین برود می توان آن را از روی آثار بالزاک ساخت. و پر بی‌راه نیست که بگوییم اگر وطنی این گونه که ما داریم روزگاری از صحنه گیتی محو شود و رغبتی برای بازسازیش باشد می توان با رجوع به آثار هدایت و به ویژه روح آثار این داستان‌سرای نامدار ادبیات معاصر ایران، خمیره و جورثومه آن‌را بافت و از نو ساخت.
نظرات 7 + ارسال نظر
محمد تقوی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 16:02

با سلام و احترام
دوست عزیز شما می دانید که متن پشت کتاب های هدایت (سری پرستو) چه کسی نوشته است؟ این سوال را جستجو کردم و وبلاگ شما را پیدا کردم.

نه. متاسفام.

پروانه چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 13:15 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

در مورد باز سازی ایران از روی آثار هدایت چه خوب گفتید

این را یکی از دوستان دانشمندم گفته.

بابک دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:06

یکبار دیگه یکجور دیگه فیلم لاست هایوی را ببینید. چرا؟ چون داستانش شبیه بوف کوره.

حتمن.

حسام یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 21:06 http://hessamm.blogsky.com/

یه اسم دیگه انتخاب کنین... مثلا بازخوانی ترانه های شبانه. مثلا.

آره . این کارم خوبه. ممنون

حسام یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 13:33 http://hessamm.blogsky.com

ایده جالبیه. فقط کاش ایمیل بفرستین و بگین که پست جدید گذاشتین چون این نوشته ها ارزش چند بار خوندن رو دارن.

مگه توشون بنویسم تکراری.

پادرا یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:46 http://padra.blogsky.com/

راستی این ایده دفترهای گذشته خیلی کار خوبیه ها . منو یاد قصه های پدربزرگ برای نوه هاش میتدازه. انقده دلم میخواد پدربزرگ دار بشم :)

پادرا! پسرم. تو کی میخای یاد بگیری؟ آدم پدربزرگ بدست نمیآره . اونو از دست میده. مثل تو که داشتی ولی از دست دادیش. خودت میتونی یک روزی پدربزرگ بشی ولی این جوری که تو داری جلو میری -عین خودم- بچه ات وقتی بره مدرسه قسمش به ارواح خاک بابامه. پدربزرگ؟

پادرا یکشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:44 http://padra.blogsky.com/

تصور دوباره سازی ایران از رو نوشته های هدایت خودش یه کابوسه. شادروان فردوسی هم همین هدفو داشت ولی جدا هدایت برای ما ملموس تره.

فردوسی که به سهم خودش و شاید بگیم خیلی بیشتر از سهم خودش دم ادبیات این عربای شیر شتر و سوسمار خور را چید.
زشیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیده است کار
که تاج کیانی کند آرزو
تفو برتو ای چرخ گردون تفو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد