ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
قبل از خاندن متن دوستداران آمریکا هر دوآدم دیگری را که میخاهند به جای بوش و چینی بگذارند.
جورج بوش و دیک چینی نشسته بودند و پچ پچ میکردند. یکی رسید و پرسید در باره چی مذاکره میکنید؟ بوش جواب داد داریم نقشه جنگ جهانی سوم را میکشیم. جنگی که قرار است در آن یکصد و چهل میلیون مسلمان و یک دختر بلوند با سینه های خیلی بزرگ کشته شوند !
- خب حالا اون دختر بلوند با سینه های خیلی بزرگ دیگه چرا؟
بوش رو کرد به چینی و گفت: دیدی گفتم دیک. هیچ کس به اون صدو چهل میلیون مسلمان اهمیت نمیده.
البته که میشه جای ان دو لوایم الابدین خیلی ها رو جا گذاشت ولی من خودم رو جای اون مسلمان ها میذارم
تبت لسانی
سلام
اینروزها جای ۲ شخصیت داستان شما جای خیلیهاست
شاید ما هم ........
دلم میخاد شعر تامل کن من رو بخونید که بی ارتباط با این موضوع هم نیست
اتفاقی برای همه ما -اما در غبار روزمرگی مدفون!
ای خدا من نمی دونم بخندم یا گریه کنم ؟ !!!! البته ویژگی یه طنز خوبم همینه خوب .
آقا محسن سلام..خیلی باحال بود..با اجازه لینک می دم تو وبلاگم...
ممنون.
ناامیید می شوی ولی قانون زندگی داشتن امید و آمدن سفیدی پس از سیاهی است. به همراه افتخاری تلخ از داشتن پایه های فرهنگی کهن و استوار که عدول از آن در میان غوغا و هیاهوی قشریون کار را بر نخبگان دو چندان سختتر و دل آن مصلح آخر را هم خون کرده ...
خیلی باحال بود. کاش منبعش رو هم می نوشتین.
منبعش که ایمیلی بود که در گشت و گذارش به من هم رسید.