بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

دوقلوها

دوقلوها توی رحم مادرشون داشتن ورق بازی می کردند. یکی از اونا یه سیگارم گوشه لبش بود. یهو اون یکی گفت: زودباش جمعش کنیم. توام سیگارتو خاموش کن، بابا اومد.

نظرات 8 + ارسال نظر
نیلوفر چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 14:31

من متن طنز آمیز آنرا گرفتم .حتما بقیه هم همینطور ولی همون ترسی که قبلا اشاره کردم باعث شده که هیچکس حرفی از طنز نزند.

طنز که ترس نداره که. اگر پرهای متکا تیغه های خنجر بشود ترس داره همشیره.
بهت گفتم که چه خوب شد که کیبورد فارسیت راه افتاد؟ آلزایمر گرفتم خواهر.

نیلوفر چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:53

شما را نمیدونم ولی منو طوری بزرگ کردند که انگار هر لذتی بده و گناه و باید به دور از چشم پدر و مادر و حتی مادر بزرگ و خاله و عمه باشه .کار اما به اینجا ختم نشده است . از بد روزگار وقتی هم که بزرگ شدم قراول ها هم آنقدر زیاد شدند که از فامیل دور و نزدیک رد شد و به شبگرد و آجان رسید . این ترس از همه با مرگ هم از بین نخواهد رفت . با سوال و جواب شب اول قبر شروع میشه و تا.....نمیدونم کجا؟ ادامه پیدا میکنه .

تا بعد از محاکمه در روز رستاخیز.
در ضمن نمیدانم چرا هیچ کس این متن را درست نخواند و جنبه زیبا و طنز آمیز آنرا نگرفت.

ودود نطاقی ازمراغه سال۱۳۴۱ دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:26

سلام اقامجسن یادجوانی کردی البته وصف العیش نصفالعیش امیدوارم همیشه شاداب وسرحال باشی

بابا تو کجایی؟ قرار بود آدرس سایت شرکتتو بدی. رفتی و حاجی حاجی مکه.

بابک دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 00:29

یک دوستی که تازه از آمریکا آمده از سخنرانی شیرین عبادی تو یکی از دانشگاههای آمریکا می گفت که گفته ما تو ایران اگر دمکراسی بخواهیم خودمون می تونیم و به کمک آمریکا احتیاج نداریم و از جسارت و دل و جگر این زن تعریف می کرد ما هم از سر وجد در این پست که ربطش را نفهمیدیم این را نوشتیم.

اتفاقن خیلی هم ربط داره. ما نشستیم اینجا توی رحم مام وطن داریم ورق بازی میکنیم یهو آمریکا عین ... میاد توو. خب ما باید ورقامونو جم کنیم.!!
خوشت اومد ا زاین ربط.

سعید شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 15:59 http://minaminoo.blogfa.com

سلام
قدیما میرفتیم پشت بوم سیگار میکشیدیم و با لباس پر از بوی سیگار (بعضا هم از نبود امکانات با بوی تلخ و تمام نشدنی سیگار رز !!) میامدیم پایین و فکر میکردیم بابامون نمیفهمه!!
این نسل امروزی که همه چیزش فرق میکنه. حتی خلاف کردنش.! این که چیزی نیست، تازه سینماهم میروند!!!

نسل امروز که توی رحم مادر اینکارو میکنن.
تازه سوتم میزنن. سرچارراه وای میسن و به دخترای مردم متلک میگن.

پروانه شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 14:03 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

با آرزوی نابودی نام هر چه که تخریب تن می کند..

حسام شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:44 http://hessamm.blogsky.com

اینا اون تو قلیون هم می کشن؟!

خلافاش تریاک و اینام میکشن.

مدی شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 00:40 http://www.mahbed.blogsky.com

به به
عجب!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد