ضمن احترام به نظر شما و ملت و دولتمردانی که این افتخار را آفریدند، بنده علیزغم اینکه اصلا و ذاتا از کار سیاسی و تحلیل سیاسی متنفرم ولی در این مورد معتقدم دوم خرداد و سالهای پس از آن تنها ویترین زیبا و جذابی بود که به ملت غیر قابل پیشبینی ما نشان داده شد. به هر حال ویترین عوض میشود پشت ویترین که عوض نمیشود !!! کمی از این زاویه ی من هم به این افتخار نگاه کنید و ببینید که چه افتخار دردناکی است !!
ارادتمند شما
بنده برخلاف شما حتا اگر از تحلیل سیاسی متنفر باشم مجبورم با اندک درک و شعوری که دارم تصویری از اوضاع دور و برم برای خودم رسم کنم. این کار را از آن جهت هم باید بکنم که وقتی هر صبح که پا از منزل بیرون میگذارم بدانم در کجای جهان دارم راه میروم. اوضاع و احوال سیاسی میهنم به اولین کسی که در جهان مربوط میشود، خودم است. بعد به دیگران. این دیگران میخواهد مردم گاهی در صحنه باشند و یا دولت مردانی که به قول شما گوشهای از حماسه دوم خرداد را پدید آوردند. من بر خلاف شما معتقدم که دولت مردان در دوم خرداد یاد گرفتند که به هر شکل ممکنه، از رد صلاحیتهای فلهای گرفته تا نخواندن آرا و یا تقلبهای گسترده، اجازه ندهند که مردم گاهی در صحنه هر غلطی که دلشان خواست بکنند. اگر حوصله داشته باشید شما را به خواندن متن تاریخچه روزی ماندگار از محمدعلی ابطحی دعوت میکنم که لینکش را آن بغل چسباندهام که در آن به درستی بیان میشود که دولت مردان در آن روز میخواستند رییس جمهور دیگری از صندوقهای رای بیرون بیاید که نیامد. در مورد ویترین هم عرض کنم که من نمیفهمم چگونه ممکن است ویترینی عوض شود تزینیاتش بیشتر شود و.... ولی پشت ویترین عوض نشود؟ ما برای خرید به ویترین نگاه میکنیم. آن چه که میبینیم را اگر پسندیدیم به درون مغازه میرویم و همان را میخریم. یعنی شما میفرمایید ما اگر به درون مغازه برویم جنس دیگری به ما عرضه میشود؟ و آیا واقعن به نظر شما امروز در بر روی همان پاشنهای میچرخد که در هشت سال بعداز دوم خرداد ۱۳۷۶ میچرخید؟ کم لطفی نفرمایید. شما مسائل سیاسی روز را تعقیب نمیکنید چرا که از آن متنفرید و اگر تعقیب میکردید میدیدید که جایگاه امروز ما در جهان با آن چه که در آن روزها بود خیلی متفاوت است. ما با سرعت هرچه تمامتر ترمز بریده و بی فرمان در جاده پرپیچ و خمی در حال حرکت هستیم. دور نیست مانند کره شمالی که این روزها از هر گونه دریوزگی جهت ماندن در تاریخ و جغرافی فروگزار نیست، به انزوای چندین و چندساله برویم. به طور مثال همین امروز مطرح شد که در آینده نزدیک، پرواز هواپیماهای ایران ایر بر فراز اروپا ممنوع میشود. من نمیدانم در این صورت چگونه میخواهیم اسرائیل را از روی نقشه جهان پاک کنیم. خستهتان کردم. از حوصله شما سپاسگزارم.
نفرمائید! ملت که یادشان نرفته!نگاهی به بازدید خاتمی از نمایشگاه کتاب بیاندازید و با بازدید مدیر کل حل مسائل جهان مقایسه کنیدتا دستتان بیاید.
حالا حالا ها مانده که حسابی یادشان بیاید. البته ملت هم با یک ربع مبارزه در صف رای فکر میکند که کل مشکلاتش باید توسط کسی که از صندوق بیرون میاید حل شود. درد بنده همین است که ملت قربانش بروم اصلن تحمل ندارد.
آهنگ وطن رو قبلا (روی همین ریتم) علیرضا عصار خونده، اگه کسی بخواد دوباره بخونه بهترین خواننده خودشه!
بعضی ایرانی هایی که توهم سرنگونی دولت با مبارزات روشنفکرانه رو دارن حتی حاضر نیستن به توصیه مبارزان ماهواره ای (!) برف پاک کن ماشین هاشون رو روشن کنن!
در ضمن، شما با این دو تا پ.ن. که نوشتین از اهمیت پست سالگرد دوم خرداد کاستیدید! یهو درباره چلوکبابی شاطرعباس هم می نوشتین تکمیل بود!
من به حرف تو گوش میکنم. اصلن میخواستم شونصدتا پ ن دیگه هم بنویسم. قبل از خوندن کامنتت میخواسم برشون دارم و بعدن بزارمشون توی یک پست دیگه. حالا اینکارو میکنم. بگذار مردم همیشه در صحنه داغ این پ. ن ها به دلشان بماند.
چه خوب یادت مونده ها دیگه باید تو کتاب های تاریخ دنبالش بگردیم یادش به خیر با اون گند کاری تحصن مجلس ششم باید اینحماسه رو تو شاهنامه پیدا کنیم حیف فرصتی که از دست رفت حیف کتک هایی که خوردیم اما یادش به خیرها
ببخشید نظر قبلی را ینده جسارتا نوشتم و بدون لینک آدرس سایتم!!. برای شما آدرس وبلاگم را کذاشته ام که بنده نوازی بفرمایید و رهنمودی بدهید.
ارادتمند شما
ضمن احترام به نظر شما و ملت و دولتمردانی که این افتخار را آفریدند، بنده علیزغم اینکه اصلا و ذاتا از کار سیاسی و تحلیل سیاسی متنفرم ولی در این مورد معتقدم دوم خرداد و سالهای پس از آن تنها ویترین زیبا و جذابی بود که به ملت غیر قابل پیشبینی ما نشان داده شد. به هر حال ویترین عوض میشود پشت ویترین که عوض نمیشود !!! کمی از این زاویه ی من هم به این افتخار نگاه کنید و ببینید که چه افتخار دردناکی است !!
ارادتمند شما
بنده برخلاف شما حتا اگر از تحلیل سیاسی متنفر باشم مجبورم با اندک درک و شعوری که دارم تصویری از اوضاع دور و برم برای خودم رسم کنم. این کار را از آن جهت هم باید بکنم که وقتی هر صبح که پا از منزل بیرون میگذارم بدانم در کجای جهان دارم راه میروم. اوضاع و احوال سیاسی میهنم به اولین کسی که در جهان مربوط میشود، خودم است. بعد به دیگران. این دیگران میخواهد مردم گاهی در صحنه باشند و یا دولت مردانی که به قول شما گوشهای از حماسه دوم خرداد را پدید آوردند.
من بر خلاف شما معتقدم که دولت مردان در دوم خرداد یاد گرفتند که به هر شکل ممکنه، از رد صلاحیتهای فلهای گرفته تا نخواندن آرا و یا تقلبهای گسترده، اجازه ندهند که مردم گاهی در صحنه هر غلطی که دلشان خواست بکنند. اگر حوصله داشته باشید شما را به خواندن متن تاریخچه روزی ماندگار از محمدعلی ابطحی دعوت میکنم که لینکش را آن بغل چسباندهام که در آن به درستی بیان میشود که دولت مردان در آن روز میخواستند رییس جمهور دیگری از صندوقهای رای بیرون بیاید که نیامد.
در مورد ویترین هم عرض کنم که من نمیفهمم چگونه ممکن است ویترینی عوض شود تزینیاتش بیشتر شود و.... ولی پشت ویترین عوض نشود؟ ما برای خرید به ویترین نگاه میکنیم. آن چه که میبینیم را اگر پسندیدیم به درون مغازه میرویم و همان را میخریم. یعنی شما میفرمایید ما اگر به درون مغازه برویم جنس دیگری به ما عرضه میشود؟ و آیا واقعن به نظر شما امروز در بر روی همان پاشنهای میچرخد که در هشت سال بعداز دوم خرداد ۱۳۷۶ میچرخید؟ کم لطفی نفرمایید. شما مسائل سیاسی روز را تعقیب نمیکنید چرا که از آن متنفرید و اگر تعقیب میکردید میدیدید که جایگاه امروز ما در جهان با آن چه که در آن روزها بود خیلی متفاوت است. ما با سرعت هرچه تمامتر ترمز بریده و بی فرمان در جاده پرپیچ و خمی در حال حرکت هستیم. دور نیست مانند کره شمالی که این روزها از هر گونه دریوزگی جهت ماندن در تاریخ و جغرافی فروگزار نیست، به انزوای چندین و چندساله برویم. به طور مثال همین امروز مطرح شد که در آینده نزدیک، پرواز هواپیماهای ایران ایر بر فراز اروپا ممنوع میشود. من نمیدانم در این صورت چگونه میخواهیم اسرائیل را از روی نقشه جهان پاک کنیم. خستهتان کردم.
از حوصله شما سپاسگزارم.
نفرمائید! ملت که یادشان نرفته!نگاهی به بازدید خاتمی از نمایشگاه کتاب بیاندازید و با بازدید مدیر کل حل مسائل جهان مقایسه کنیدتا دستتان بیاید.
حالا حالا ها مانده که حسابی یادشان بیاید. البته ملت هم با یک ربع مبارزه در صف رای فکر میکند که کل مشکلاتش باید توسط کسی که از صندوق بیرون میاید حل شود. درد بنده همین است که ملت قربانش بروم اصلن تحمل ندارد.
آهنگ وطن رو قبلا (روی همین ریتم) علیرضا عصار خونده، اگه کسی بخواد دوباره بخونه بهترین خواننده خودشه!
بعضی ایرانی هایی که توهم سرنگونی دولت با مبارزات روشنفکرانه رو دارن حتی حاضر نیستن به توصیه مبارزان ماهواره ای (!) برف پاک کن ماشین هاشون رو روشن کنن!
در ضمن، شما با این دو تا پ.ن. که نوشتین از اهمیت پست سالگرد دوم خرداد کاستیدید! یهو درباره چلوکبابی شاطرعباس هم می نوشتین تکمیل بود!
من به حرف تو گوش میکنم. اصلن میخواستم شونصدتا پ ن دیگه هم بنویسم. قبل از خوندن کامنتت میخواسم برشون دارم و بعدن بزارمشون توی یک پست دیگه. حالا اینکارو میکنم. بگذار مردم همیشه در صحنه داغ این پ. ن ها به دلشان بماند.
چه خوب یادت مونده ها
دیگه باید تو کتاب های تاریخ دنبالش بگردیم
یادش به خیر با اون گند کاری تحصن مجلس ششم باید اینحماسه رو تو شاهنامه پیدا کنیم
حیف فرصتی که از دست رفت
حیف کتک هایی که خوردیم
اما یادش به خیرها
کاش ملت ایران هم یادشون مونده بود.
سلام
یاد باد آن روزگاران یاد باد...
موفق باشی