بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

نوروز یک هزار و سیصد و نود و دو خورشیدی


حیف نیست بهار باشد، تو نباشی؟
از بس غلطید تخته سنگ سیزیف به سنگ ریزه بدل شد.
فردا آمدنی است. حرفی در میان نیست.
اما از کجا که در ارابه ی او ما نیز بوده باشیم؟
برخیر و بیا. برخیز و به جاده نگاه نکن.
که همیشه خود را به تاریکی می زند.
فهمیدام هر کس چراغ جاده خود باید بوده باشد.
زندگی چقدر سر به سرم می گذاری!
خودی به نظر می رسی.
با تو که قهر می کنم می فهمم مرا نمی شناسی
حیف نیست بهار از سر اتفاق
بغلطد در در دستم
آن گاه، تو نباشی؟

شمس لنگرودری


صدای این قطعه را در پیوند زیر بشنوید:


http://s1.picofile.com/file/7332853652/Bahar_ICAB.mp3.html

نظرات 14 + ارسال نظر
آناهیتا سه‌شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 02:19 http://tenein.blogfa.com/

بهارِ جدید تبریک :]

ممنون. بهار شما هم مبارک.

مهران شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 14:07

حیف ، سعی خودم را کردم ولی به موقع به بهار نرسیدم. آخه من بابا سرما هستم.

خوب شد نرسیدی. اگر نه من هم سرما می خوردم.

پروانه شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:57 http://shahnamehferdowsi.blogsky.com/

بهار آمد و برخی رفتند و برخی آمدند و برخی به دشمنیشان ادامه دادند و برخی دوستیشان را استوارتر کردندو...
..
امیدوارم سال نو سالی پر از شادی و تندرستی برای شما و خانواده گرامی و همه ی دوستارانتان باشد.
پیروز باشید

ممنون از شما.
امیدوارم که این سالها تعطیلی بر شما خوش گذشته باشد.
نورزتان مبارک.

فلورا جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 20:24

من اینجا یه قامنت وزین گذاشتم که نیست
خیلی زیباست این اجرا، قبلا تو صداهامون شنیده بودمش... اما این روزها کنار مامانم بسیار چسبید

شاید در یکی دیگر از وبلاق های وزین ما بوده. در این جا نبوده.

آرمین پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 15:35 http://nagoftehaa.mihanblog.com/

یحتمل به علت حجم بالای ایمیل ها لوله اینترنتامان گرفته باشد. یک لوله بازکن بریزیم همه ایمیل ها یکدفه سرازیر میشوند .

فنر هم مجرب است و افاقه می کند.

آرمین پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 00:36 http://nagoftehaa.mihanblog.com/

امشب باز هم پستچی پیرمحله ما نیامد! یا باید محله مان را عوض کنیم یا پستچی پیر را !
تو هر روز برایم نامه مینویسی... مگر نه؟

روزی سه تا نامه برایت می نویسم. ینی نیمه شب یکی که قبل از رفتن سر کار پست می کنم. قبل از ظهر و در سر کار یکی که بعد از تمام شدن وقت کاری برایت پست می کنم و شب هم یکی که برایت ایمیل می کنم.
ینی اصلن به دستت نمی رسد؟

فرنگیس چهارشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 13:46

چه بد کردم؟ چه شد؟ از من چه دیدی؟
که ناگه دامن از من درکشیدی
چه افتادت که از من برشکستی؟
چرا یکبارگی از من رمیدی؟
دمی از پرده بیرون آی باری
که کلی پرده‎ی صبرم دریدی

چه خوب که این جا را با اشعار خودتان خواندنی می کنید.

آرمین یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 23:53 http://nagoftehaa.mihanblog.com/

بله آمدیم. بازداشت نبودیم. یک جورهای لج ولج بازی با فرمانده شده بود. او هم منتظر بود برای مرخصی ما برویم التماسش را بکنیم. ما هم به لجش نرفتیم تا اینکه عید شد. به همه مرخصی مفتی دادند

کار خوبی کردید. درستشم همینه. بهترین چیز بی محلی کردن بهشونه.

آرمین یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 13:49 http://nagoftehaa.mihanblog.com/

واقعا حیف است.
سلام. عیدتان هم مبارک

اومدی تعطیلات؟ بازداشت نبودی؟

عید خودتم مبارک.

فروزان جمعه 9 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:56

چند وقته هر روز میام سر میزنم
و کسی کامنت نزاشته
چرا؟
همه رفتن مسافرت
همه مشغول دید و بازدیدن
روزهایی که من هستم کسی نیست
روزایی که نیستم همه میان!!

مسافرت هم نرفته باشن مهمونی می رن. یا مهمون دارن.

سارا خانوم دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 20:49

سلام رفیق
سال نو مبارک
ببخشید دیر آمدم و ..........
خوبی و خوشی و سلامت ؟؟؟؟؟؟؟؟
ما خوبیم و خوشیم و سلامت........
ملالی نیست جز دوری دوست..............
پاینده باشید

خوش آمدی.
سال نوی تو هم مبارک.
تا باشه ملال فقط دوری دوست باشه.
هرچند که این ملالم خیلی کم نیست.

بیتا جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 23:59

حیف از بهاری که
شکوفه ی بوسه اش از دهان تو برنیاید
حیف از بهاری که به آغوش ات
احسن الحال نکند حالم را
حیف از خیال من اگر
تو نقش نزنی خیالم را

حیف از بهاری که با کامنتی چنین آغاز نشود.

فرنگیس جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 02:19

حیف نیست بهار باشد، تو نباشی؟....................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
واقعا حیف شد ....حیف حیف .من ماندم با حسرت آمدنت تا آخر عمر..............................

چه بد. دلم گرفت.

فروزان پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 20:17

زندگیم در کفه عدالتم مرا گناهکار دانسته
آنقدر در گناه خودم سوخته ام که جایی برای رویش نمانده
امسال از سر اتفاق در دستم ترانه می خواند و من هیچ نایی برای پاسخش ندارم
بهار مرا به سخره گرفته و هر سال اتفاقی مرا به خود می خواند
امسال نمی خواهم اوازه خوان ترانه هایش باشم

قهر نکنید خانم فروزان.قهر نکنید. زندگی این چشمه ها را نشان می دهد تا هم آورد هایش را بشناسد. گولش رانخورید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد