بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

راز

راز ینی چه؟

1 - چیزی که من بدانم و هیچ کس دیگری نداند.

2 - چیزی که من و یک یا چند نفر بدانیم و دیگر هیچ کس نداند.

3 - چیزی که من و کلیه خلق جهان منهای یک یا چند نفر بدانیم.

4 - چیزی که همه ی خلق جهان جز من، بدانند.

5 - هیچ کدام.

6 - همه ی موارد.

***

توضیح واضحات: همه ی موارد، هیچ کدام را شامل نمی شود. 

 

پ.ن. 

می گویند رازت را به صمیمی ترین دوستانت هم نگو. چرا که او نیز یک دوست صمیمی دارد. و آن دیگری نیز و ........

ولی باور نکنید. بگویید. غم باد می گیرید.

نظرات 25 + ارسال نظر
آرمین دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 14:03

آقا محسن مبارک باشه. شکلکای جدید میذارید

گاهی از دستم در میره.

رشاد دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 13:02

من هم با سرکار خانم فرناز موافقم. در جوانی اصلا نمیتونستم رازی رو نگه دارم. ولی الان از رازداری لذت می‌برم. نه این که از ندانستن دیگران، بلکه از احساس راز بودن آن لذت میبرم. وقتی هم افشا میشود اصلا به روی خودم نمیارم که میدونستم. این بیشتر هم حال میده. چه کار به کار دیگران دارم؟ غمباد هم نمیاره، نترسین.

راز خود را به کسی نگفتن احتمالن غمباد میاره نه راز کسی را به کس دیگر گفتن. منظور من این بخش قضیه است.

پروانه دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:20

اون ورژنی که در پاسخم نوشتید به نظرم اخلاقی و عادی هست. حالا اگر جامعه بی اخلاق شده باشد دلیل نمیشود نگه داشتن راز کسی خیلی چیز مهمی باشد.

حالا توی این جامعه بی اخلاق بده که یکی، یک کمی اخلاق نشون بده و به روی طرف نیاره؟
وگرنه بله. افشای رازی که به ضرر کسی نباشه بیشتر یه یک شیطنت بامزه شبیهه.

آرمین یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 23:58

خودمونو از پشت بوم

نههههههههههههههههههههههه.
..............
تاپ.

فرناز یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:01 http://farnaz.aminus3.com/

ایوای ! فیلم رو ندیدین عیب نداره اما کتاب رو حتما بخونین .

ضمنا یک نکته ای که خیلی تو فکرم بود و دلم می خواد بگم اینه که چند سالی هست که از نگه داشتن رازی در دلم نه تنها غم باد نمی گیرم که خیلی هم لذت می برم . حتی لازم نیست که تاکید بشه به آدم اما همینکه آدم حس کرد لازمه اونو راز بدونه حس خوبیه . امتحان کنید و نگران غم باد هم نباشید .

ما هم تا رازی باعث غم باد گرفتنمان نشود افشا نمی کنیم. راستش از زمانی که یوسف آباد دریا بود و ما در آن زمان به دنیا آمدیم و چند باری از دست دایناسورها جان سالم به در بردیم،َ رازی در دل نداشته ایم که عالم و آدم ندانند. این است که تجربه ای در این کار نداریم.

آرمین یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 17:55

پس پرت نکنیم؟

چی رو؟

آرمین یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 13:16

تو کتاب نوشته بود حتما لازم نیست زحمت بکشید. مهم اینه که بهش فکر کنید. اونم هروز بهش فکر میکرد

توی کتاب نوشته بود. بعله. ولی خواننده هم باید عاقل باشه. اومد و توی کتاب نوشته بود برید خودتونو از پشت بوم بندازید پایین. خواننده باید اینکارو بکنه؟

فرناز یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:41 http://farnaz.aminus3.com/

یاد رازی افتادم که در کتاب و فیلم یا فیلم یا هردو ! بابادک باز
بود و چه زندگیهائی را تغییر داد و چه کرد ... حتما خوندین یا دیدین یا هردو !

به رازش دقت نکردم. بادبادک باز رو خیلی سطحی دیدم.
حیف.

آرمین یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:25

همون کتاب میدونید چند نفرو بدبخت کرد؟
نمونه ش یکی از فامیلای ما که کنکور شرکت کرده بود. یک سال تمام وقت داشت یک صفحه هم درس نخوند. گفت من از قانون جذب استفاده میکنم. هرچی ما بهش گفتیم قبول نکرد. هرروز بهش فکر میکرد که دانشگاه تهران قبول شه. آخرش دوقوز آباد خره هم قبول نشد. سال بعد عینه آدم نشست خوند قزوین خودمون قبول شد.

درس رو باید خوند و بعد جذب رو هم باید کرد. فقط جذب خالی که نمیشه. اگه میشد که من الان می خواستم بانک مرکزی رو جذب کنم. مگه میشه.
تخصیر کتاب چیه، بنده خدا.

پروانه یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 http://shahnamehferdowsi.blogsky.com/

راز یک چیز قشنگه برای خود آدم که اگر با کسی مطرحش کنی خراب میشه و بهتر همیشه دوسش داشته باشی و پیش خودت نگهش داری

یکی از زیباترین ورژن هاش اینه که رازی رو که کسی فکر می کنه فقط خودش می دونه تو هم بدونی و بعد هیچ وقت بهش نگی که تو هم می دونی.
این توی هیچ کدام از این دسته بندی ها نیست. و یکی از مخوف ترین هاش.

آرمین یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 00:13

نه.
ینی s e c r e t

اون که کتابه. فیلمشم هست. ولی خیلی خوب بود اونم.

ساحل شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 22:35 http://www.lizard0077.blogfa.com/

با صحبت‌هایی که این‌جا شد ، راز چیزی است که آدم توی خودش نگه دارد و به هیچ‌کس نگوید ... ولی من به شما می‌گویم که این‌جوری آدم منفجر می‌شود از حرف‌های نگفته .

همان حرف پ.ن را رعایت کنیم بهتر است .

هر کس با رازی که می داند آن می کند که خود می خواهد.
شما هم کار درستی می کنید. البته بگذریم که چه بسا رازهایی هستند که بیشتر فرد راعذاب می دهند تا بر ملا شدنش. گاه انسان فکر می کندراز بزرگی دارد ولی وقتی برای کسی تعریف می کند می بینید که طرف مقابل نه این که نخواهد برای دیگری تعریف کند. بلکه اصلن به نظرش راز نیست که بخواهدشیطنت کند و این ور و آن ور بگوید و خودش را سبک کند.
شما همان پ.ن. را رعایت کنید. چیز زیادی از دست نمی دهید. شاید چیزی هم گیرتان بیاید. شناختی نو از خودتان.

فرناز شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 17:05 http://farnaz.aminus3.com/

حافظ راز عجیبی است ! به راستی کیست این قلندر یک لا قبای کفرگو که در تاریکترین ادوار سلطه ی ریاکاران زهد فروش در ناهار بازاز زاهد نمایان و در عصری که حتی جلادان آدمیخوار مغروری چون امیر مبارزالدین محمد و پسرش شاه شجاع نیز بنیان حکومت آنچنانی خود را بر حد زدن و خم شکستن و نهی از منکر و غزوات مذهبی نهاده اند یک تنه وعده ی رستاخیز را انکار می کند خدا را عشق و شیطان را عقل می خواند ....

الف - بامداد

با این حساب از نظر شما هیچ کدام درست است. و حافظ پاسخ درست است.

فروزان شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 13:35

سلام
آنچه هوایش را همه بدانند
راز نیست
اگر در فکرت هم مرور کنی
گاه کسی می فهمد رازت برملاشده
همه خلایق دهان به دهان بر سر هر کوی وبرزن می گویند
راز فقط گوزینه 1

پس شمام یک.
داریم به یک تعریفی می رسیم.

سعیده شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:05

راستی پ.ن بسیار جالب بود...
برخی حرف ها را می شود ولی وقتی گفتیم دیگر راز نیست...

وختی گفتی میشه همون داستان بالا.

سعیده شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:02

یه حکایتی هستا در مورد راز ...شاید شنیدین....
میگن یه روز یه آدمی که جایگاه خوبی بین مردم داشت در مسیری در حال رفتن بود که یکی از اهالی دهکده یهو جلوی راهشو میگیره و بهش میگه میخوام یه رازی از زندگیمو بهت بگم ولی قول بده به هیشکی نگی ....
اون شخص هم میگه اگه بهم بگی همین الان به همه مردم میگم ....
طرف تعجب میکنه و میگه چرا ؟
میگه وقتی تو که صاحب رازت هستی نمی تونی رازتو نگه داری و به اشخاص دیگه میگی بعد دیگری میخواد رازتو نگه داره ....
و گفت: حرفی که مابین دو نفر باشد که راز نیست
:))

نشنیده بودم. خیل رک و خوب بود. ولی تقریبن همه در این گونه موارد میگن باشه. نمیگم.

آرمین شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:23

راز رازه دیگه! اسمش روشه

ینی ر و الف و ز؟

رشاد شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:16

راز آن باشد که پیش یک تن است
آنچه دانندش سه تن خود راز نیست

آفرین. جواب خوبیه. تازه میشه کردش دو تن.
آنچه دانندش دو تن خود راز نیست.

آرمین شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 00:59 http://nagoftehaa.mihanblog.com/

از ظواهر امر پیداست که بنده به روزهای قبل باز گشتم و 90% آمادگیمو بدست آوردم.
......................................
در رابطه با این سوالتون باید بگم که ما از یه سوراخ ده دفه گزیده نمیشیم. تجربه ثابت کرده که تو اینجور پست ها که جنبه سوالی داره ما هرجور جواب بدیم شما یه سوال دیگه طرح میکنید و کلن یه کاری میکنید که ما خودمونم نفهمیم چی گفتیم.
و ما برای صرفه جویی در مصرف انرژی و ذخیره ثروت ملی از پاسخ دادن به این جواب سر باز میزنیم. باشد که باشد

ینی من قصد مردم آزاری دارم؟ من به هفت جد فتحعلیشاه قاجار بخندم که قصد مردم آزاری داشته باشم. من نمی دانم راز ینی چه؟ نپرسم؟

آقای پدر جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 23:31

بین کسانی که آن را می دانند یک خانم هم هست یاخبر؟ در آنصورت نقص غرض است و از همان ابتدا رازی در میان نبوده .

خب خانم هم مردم است.

سعیده جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 23:16

سلام عمو محسن...
گزینه 5....:)))
گزینه 1 هم میتونه باشه ها...ولی همون 5درستره....
نظر شما چیه ؟ :)))

سلام عزیز.
خودم که نمی دونم. واسه همین می پرسم.

ساحل جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:54 http://www.lizard0077.blogfa.com/

چرا خب ، می‌تواند راز باشد ، اما راز ِ شما نیست . راز ِ یک نفر دیگری است .

من دنبال تعریف راز هستم. مال خودم یا هر کس دیگر. فرقی نمی کنه.

ساحل جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:00 http://www.lizard0077.blogfa.com/

یادم رفت بگویم ، می‌تواند گزینه‌ی یک هم صحیح باشد .

ایضن پاسخ قبل.

ساحل جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:00 http://www.lizard0077.blogfa.com/

گزینه‌ی 2 صحیح می‌باشد ... البته هر رازی بالاخره یک روز برملا خواهد شد ... بنده عمیقن به این مساله ایمان دارم . من فکر می‌کنم هر رازی یک تاریخ انقشا دارد که وختی سربرسد ، آن عین ماهی که از زیر ابر سرک بکشد بیرون ، خودش را نشان می‌دهد .

ینی اگر چیزی را من ندانم راز نیست برای عده ای دیگر؟

آرمین جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 18:39

هرچی خدا بخواد

بر منکرش نعلت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد