بعد از بیست و سه
همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه
همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.درباره من
پیوندها
- فیلمهایی که میبینیم
- کتابهایی که میخوانیم
- عسکهایی که میگیریم
- صداهایی که می شنویم
- یادداشت های شب مهتابی
- پلان های روزانه
- شاهنامه خوانی
- ترانه های شبانه
- بعد از بیست و سه پیشین
- ترانه های بی اندوه
- فقط یک بهار
- پینگلیش تایپ کنید و فارسی ببینید
- فصل پنجم
- مدارک گم شده
- هم نورد
- سکوتم از رضایت نیست
- Shooting Star
- پشوتن
- آموزش تایپ پارسی
- بی تار و پود
- رضا
- همایش شاهنامه
- موسسه ی خیریه مهر گیتی
- شعرهایی که می خوانیم
- مارموزوک
- آه هایی که می کشیم
- یه درخت پر شکوفه
- ان سی
- درد دل با دیوار
- در سکوت
- مهرسا
- گنجور
- آوای پاییز
- از خودتان بیشتر بدانید
- نیلوفرانه
- سازمان بهشت زهرا و جستجوی رفتگان
- آی پی
- نماشا
- کوچه های دلم
- یادداشت هایی از شاهنامه
- چه کسی مقصره؟
- حوض نقاشی من
- سوفیا
- بوم خیال
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- سرویس بهداشتی
- سراسیمه دیدمت
- ستاره
- خشکشویی
- پمپ بنزین
- هزیان چهل و شش
- در مدح امیر انکیانو
- چقدر دوری
- اینروزها
- حواس پنج گانه؟
- سیگار و ویروس چینی
- یه سیگارم به من بدید
- برای
- 78 تومن
- ببخشید آقا!
- لواش
- آقا ببخشید
- درختان
- می گفت ....
- توت فرنگی های وحشی
- گربههای اکباتان
- کبابی لادن
- سایه ی من
- تندیس فردوسی در تاجیکستان
- روزی که رفت
- خبرنگاران
- کله
- عید فطر
- خسرو، شیرین و فرهاد
- قاشق *
بایگانی
تقویم
بهمن 1402| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
| 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
| 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
| 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
| 28 | 29 | 30 |
جستجو
آمار : 739094 بازدید
Powered by Blogsky
محسن مهدی بهشت
جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:52
نه نداره
پس یک - یک مساوی برابر.
در غرب - اون یکی غرب رو می گم - خبری هست، خیلی خبرها
برفش آنجا می آید و سرمایش را ما اینجا می کشیم.
بدترین ریخت برف هم همین است. برفی که فقط سرمایش را بکشیم.
برف اومده بود توش؟ روش نیومده بود؟
مگه فرقیم داره؟
سلام العلیکم. ما اومدیم
.
.
.
زمستون غرب مییرید چیکار؟ چرا کارای خطرناک؟ چرا شرق نه؟ چرا جنوب نه ؟ حتما باید بهمن بیاد؟
پریدن که تابستون زمستون نداره. شرقم میشه خراسان که کلی برف اومده بود توش. لااقل توی غرب شایعه بود.
منم همینو میگم، نیستند.
پس صفر صفر مساوی برابر به نفع من.
باهوش ترین مردم دتیا چنین وضعی باید داشته باشند ؟
وارد مقوله سیسی و اقتسدی و اجتمعی نمی شم که از هر سه نظر بدترینیم
مگر ایرانیان باهوش ترین مردم دنیا هستند؟
کامنت من چرا بی نام اومده؟
از آنجا که بی نام آمده بود تکلیفمان در پاسخ دادن روشن نیود. این بود که بی پاسخ ماند و ما هم در بلاتکلیفی غوطه ور ماندیم.
چکه کردن سقف و رطوبت دیوار که ناشی از پوسیدگی و ترک لوله ها باشه کابوس منه . همینطور همسایه هایی که بعد از اینهمه سال هنوز فرهنگ آپارتمان نشینی را یاد نگرفتند .
در حسرت یک خانه ی مستقل و دور از این جماعت عقب مانده سوختیم . عقب مانده هایی که خودشات را باهوش ترین مردم دنیا می دانند!!!
این رطوبت دیوار و ...... مرا به یاد یکی از نوشته های آلبر کامو انداخت.
مگر شما شکی در باهوش بودن این جماعت دارید؟
هیهات.
عنوان یادداشت شما:در غرب خبری نیست!
کتابی که ضد جنگ ترین نامیده شده و بیست میلیون نسخ از آن فروش رفته و فیلی هم بر اساس این این کتاب درست شده.
...
متن : خوب نشان میدهد هنوز در غرب ایران برف نباریده ولی هوا سرد است
پیامها:
روز پیش رفتم فیس بوک ببیتم چه خبر است : " گلی به جمالت"و.... ولی این یکی اینجا تک بود: "ظهور قره العین"
حالا من موندم این ذهنیتی که در باره "در غرب خبری نیست" شما مخدوشش کردید.
ببخشید. ولی در غرب خیری نیست.
قره العین؟
چون تنها رفته اید خبری نبوده اگر همسفر داشتید حتما خبری میشده ،
این بار هم همسفرم داشتم. البته یک همسفر نیمه راه.
به کجا چنین شتابان ؟
...
...
مشغله. طبق معمول. مشغله.
سلام حاجی در غرب خیلی خبراست
طاهره قره العین دوباره طلوع کرده
و ما مفتخریم
طاهره غره العین در غرب طلوع کرد؟ ما منظورمان غرب ایران است. زبانمان لال.
از بچگی تا حالا از باریدن برف خوشحال می شدم.
ینی حتا وقتی که سقف خانه تا چکه کرد از بارش برف یا تا کنون چکه نکرده؟
به قول سهراب سپهری عزیز :
مرا گرم کن
و یک بار هم در بیابان کاشان هوا ابر شد
و باران تندی گرفت
و سردم شد آن وقت در پشت یک سنگ
اجاق شقایق مرا گرم کرد
گفتم بمون همینجا آخه سفراونم یه هفته اونم تو این سرما !
دست تقدیر. افسوس مرسده افسوس.............
سلام
ارامش قبل از طوفان
ضمنا شعر مرحوم ثالث در این برهه مصداق ندارد!!؟؟
من تو را قربان
کدام شعر ثالث؟
در شرق چطور؟
ما رفتیم غرب. شرق را خبر نداریم.
