مثل پاییز دلگیر بود اما قشنگ...دیگه وقتی بگذرد که امیدی بهش نیست برگرده و بهار عاشق بشه...اصلن کسی که گذاشت و رفت دیگه برنمیگرده ...باور کنید... :'( :-(
چرا بگذار و بگذر؟ عبور خوب نیست
شعرتون عالی بود
با دخترتونم موافقم من اون موقع هر وقت از مادرم چیزی می خواستم و جواب می داد انشالله می فهمیدم یعنی "نه"
ممنون از تعریفتون. ولی خب بهار دوباره میاد. درسته. ایشالله ینی نه.
خیلی وقت ها احساس می کنم من یکی از همان برگ های زرد افتاده روی زمین هستم و می شنوم صدای خرد شدنم را وقتی عابری پایش را روی من می گذارد .
این برگها تا شما هستید، شما نیستند. ولی بعد از صد و بیست سال که رفتید، می شوید این برگها. البته نه به تندی که شاید در طی هزاران سال بعد.
اگر از دوریت.......این زمستان زنده ماندم......
بهار
دوباره عاشقت میشوم...................................
زنده می مانی. کافیست عاشقم باشی. کجا بود یا چه فیلمی یا کتابی که می گفت: عشق هرگز نمی میرد.
آدمها یک بار عمیقا عاشق می شوند
چون فقط یک بار نمی ترستد همه چیز خود را از دست بدهند...
و بعدهاست که حتا از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسند.
مثل پاییز دلگیر بود اما قشنگ...دیگه وقتی بگذرد که امیدی بهش نیست برگرده و بهار عاشق بشه...اصلن کسی که گذاشت و رفت دیگه برنمیگرده ...باور کنید... :'( :-(
پاییز عجب دلتنگ کننده اس؟!! یه همچین حسهایی در ادم بیدار میکنه...
من از زمستون بیشتر دوستش دارم. زمستون هیچ حسی جز سرما نداره. هرچند سالهاست اینجا از سرماهای قدیم خبری نیست ولی اسم زمستون منو اذیت می کنه.
چرا بگذار و بگذر؟ عبور خوب نیست
شعرتون عالی بود
با دخترتونم موافقم من اون موقع هر وقت از مادرم چیزی می خواستم و جواب می داد انشالله می فهمیدم یعنی "نه"
ممنون از تعریفتون. ولی خب بهار دوباره میاد.
درسته. ایشالله ینی نه.
همینه دوست ارجمند در شاید هم یک " نه" پنهان است
اما "بله" هم در کنارش خودنمایی می کند..
معمولن کفه ی نه سنگینی می کنه.
شاید ...بهار
شعر زیباست...خیلی
دخترم میگه: نگو ایشالله. ایشالله ینی نه.
خودمم در مورد شاید این حس رو دارم.