بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

واو

گفت: چرا به جای کرد می نویسی، کورد؟*

گفتم: تازه این که چیزی نیست. من به جای ترک هم می نویسم، تورک. ولی موقع خواندن، این واو را به شکل یک حرکت پیش می خوانم. نه مثل "او". ینی: Toork  یا Koord نمی خوانم.

گفت: خب مگه مرض داری؟

گفتم: چه مرضی؟ این دغدغه تمام دوران دبستان من به این طرف بوده. چرا که هرگز کسی به من نگفت اگر ترک همان تورک خوانده می شود، و کرد همان کورد، پس چرا به جای روغن نمی نویسیم رغن؟.

این مشکل را از همان روزی که از خانم آموزگارمون پرسیدم و کلی به من خندید، ینی در واقع جوابی نداشت که به من بدهد، و هم چنین شلیک خنده  یاران دبستانی ام، تا به امروز با خودم یدک می کشم.


***


* ر.ک. یادداشت پیشین.

نظرات 11 + ارسال نظر
پاپیون پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:24 http://http://oinion.blogsky.com/

گاهی عبارتها آنقدر سنگین می شوند که نمی توانیم هضمشان کنیم بارها در دهان ذهنمان می جویمشان امّا باز هضم نمی شوند
نه اینکه بی سروته اند نه.... سنگینند سنگین

آرام چهارشنبه 29 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 03:08 http://mylifepath.blogsky.com/

خوب همه اش یه سری قرارداده دیگه. همه زبونها همینجوریه.

حق با شماست. ولی بعضی از این قراردادها چیزی رو عوض نمی کنه.
مثلن اگر دانش آموزی به جای روغن بنویسه رغن معلمش غلط میگیره.
ولی آیا اگر به جای کرد و ترک بنویسه کورد و تورک هم غلط میگیرن یا نه؟

پروانه سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 15:20

من دستوردان زبان فارسی نیستم ولی می دانم قرارداد نوشتن و خواندن ترک و کرد به این شکل است و رعایت می کنم.

خب خانم معلم ما هم همین رو می گفت. ولی روغن چی؟

ادیب سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 13:39 http://19paknevis.blogfa.com/

ارادت

ممنون.

ادیب سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:43 http://19paknevis.blogfa.com/

تنها صداست که میماند

حمید دوشنبه 27 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 23:47 http://shaiadkeaiande.blogfa.com

به سیاق جمله ی فارسی شکر است ، در باب خط فارسی روا نیست این حکم که رفت برانیم!!
پس چه بگوییم؟!
مثلا بگوییم:
فارسی شکر است ، خط فارسی دیابت است!

پس برای معالجه اش باید به آن نمک بزنیم.

پاپیون دوشنبه 27 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:40 http:/http://oinion.blogsky.com/

"من خراب دل خیشم نه خراب کس دیگر"
الان در جمله ی بالا "خیش" رو با "خیش" لوازم کشاورزی اشتباه گرفتی و معنا رو متوجه نشدی؟
یا
"او از خان ملوّن از برکت برخاست و از خان خاست که درباره ی رعیتها فکری بکند!"
نارسایی داشت کلمه؟
درباره ی این واوهای معطل با استاد زبان شناسی حرف می زدم او هم نظر مرا داشت ولی سرآخر گفت: بگذاریم این کلمات شکل نوستالژیک خودشان را حفظ کنند
""من سالهاست که این واوها را نمی نویسم""

اشتباه که نمی گیرم. گفتم اذیت می شوم. آن استاد زبان شناسی که دانشمند است جمله ی درستی گفته که من نتوانستم بگویم.
اگر نه میل، میل شماست.

پاپیون یکشنبه 26 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:48 http://http://oinion.blogsky.com/

از این واوهای معطل زیادند در نوشتار ما
خویش=خیش
خواهر=خاهر
ولی دیده ام که دوستان کرد ما می نویسند "میلّتی کورد" و همان کو رد می خانند با لهجه البته
به هر حال شما راحن باش

حالا یه جاهایی مثل خویش = خیش، هر کدام یک معنی دارند و ممکن است خواننده را اذیت کند. ولی این واو های دیگر نه.
در ضمنن من دیده ام عده ای واو خواهر را هم می خوانند. اهل کجا هستند را نمی دانم. من هم یک وقتی به شکل خاهر می نوشتم. ولی از وختی این شکل خواندن را دیدم ترک کردم.

خودشان بله. کوورد و توورک می خوانند. ولی من به شکل پیش می خوانم مثل روغن.

آرمین شنبه 25 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:31 http://nagoftehaa.mihanblog.com/

هم کردها میگن کورد. هم ترک ها میگن تورک . این بازیا واسه ما فارساس که هر کلمه ای رو بومی سازی میکنیم. شما درست میگی. با همین فرمون برو

رفتم.

مهربانو جمعه 24 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 19:50

کاش می شد در دنیایی زندگی کنیم که هیچ کودکی خاطره تلخی را بهمراه خود به بزرگسالی اش نیاورد...

خیلی هم تلخ نبوده. هنوز هم شلیک خنده های یاران دبستانیم یکی از شیرین ترین خاطراتم است. چرا که هنوز هم فکر می کنم از همه ی آن ها یک سر و گردن بالاتر بوده ام که این چیزی که نوشتم یه ذهنم آمده است.

فروزان پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 23:12

سلام استاد چه خبر ؟بابا من که گم نشدم فقط نیستم میدونین گرفتار شدم گرفتار یک واقعه که فعلا درمان نداره شاید درست بشه شایدم نه ولی امیدوارم که درست بشه و بازم بیام نت ولی فرصتی گیر بیاد می خونمتون

من که فک می کنم نبودن ینی گم شدن. امیدوارم واقعه به خوبی و خوشی تمام بشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد