خدایا ! به من زیستنی عطا کن که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم چگونه زیستن را تو به من بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت
شوربختانه خدا آفریده و کاری به کار باقی قضیه نداره. اینه که ما اصلن چگونه زیستن را هم بلد نیستیم. چگونه مردن مان بماند.
نه بابا زیاد هم تمرین نکردم برای آمدن اینجا زیاد به اولی فکر نمی کنم برام اومدن مهمه والا محال بود بزارم آقا آرمین اول بشه همیشه خواستم حق انحصاری اول شدن برای ایشون باشه این دفعه هم از دستمان در رفت والا همیشه آقا آرمین اوله
معلومه فروزان خانم واسه این دوره خیلی تمرین کردن. مقام اولی مبارکشون باشه. ولی خداییش شیشکی مثل من اینجا زنبیل نمیذاره. وبلاگ شما میدونید مثل چی میمونه؟ مثل سوپر مارکت سر کوچه ما. روزی ده بار از جلوش رد میشم. موقعیت استراتژیکش یه جوریه که هرجای ایران بخوام برم باید از جلو دراین رد بشم باهاش سلام علیک بکنم. حالا وبلاگ شما هم یجوریه که حتما باید از توش رد بشیم بریم سایتای دیگه .
راس میگی زنبیل تو همیشه اینجا هست. چه خوب که این همه ازش رد میشی.
اصولن من با کلمه حال مشکل دارم جایی که میشود زجر کشید چرا باید حال کرد دنیا زندان مومن یا مرد است ماباید براساس این کلام حرکت کونیم شما چرا میخاهید با این کلام ها احوالات مردم را موغتشش کرده و ایغتیشاش بیافرینید ما در دنیایی زندگی میکنیم که اسب و شتر را جهت چند قطره اشک جلوی اشعه جوشکاری قرار میدن بمدت دو روز روز موعود یا واقعه از وی اشک میستانند راستی اگه الفبای ارمنی رو داری برایم بفرست قربان کانال کشوری که در ان کنیاک ارارات تبلیغ میکنند
من؟ ایغتیشاش؟ عمرن. ولی در روز موعود آن اشک میلیونها می ارزد. مهم اشک است. شیوه به چنگ آمدنش اصلن موهم نیست. الفبای ارمنی دارم. برایت می فرستم. فرستادنی.
خدایا !
به من زیستنی عطا کن
که در لحظه ی مرگ
بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است
حسرت نخورم
و مردنی عطا کن
که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم
چگونه زیستن را تو به من بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت
شوربختانه خدا آفریده و کاری به کار باقی قضیه نداره.
اینه که ما اصلن چگونه زیستن را هم بلد نیستیم. چگونه مردن مان بماند.
حالم را پرسید ...
گفتم رو به راهم
نمی دانست رو به راهی هستم که تو رفته ای ...
به قول شاعر حال همه ما خوب است اما تو باور نکن
باور نمی کنم.
نخیر . بنده مشکل ندارم .
:)
چه خوب.
نه بابا زیاد هم تمرین نکردم
برای آمدن اینجا زیاد به اولی فکر نمی کنم
برام اومدن مهمه
والا محال بود بزارم آقا آرمین اول بشه همیشه
خواستم حق انحصاری اول شدن برای ایشون باشه
این دفعه هم از دستمان در رفت
والا همیشه آقا آرمین اوله
ممنون.
معلومه فروزان خانم واسه این دوره خیلی تمرین کردن. مقام اولی مبارکشون باشه.
ولی خداییش شیشکی مثل من اینجا زنبیل نمیذاره. وبلاگ شما میدونید مثل چی میمونه؟ مثل سوپر مارکت سر کوچه ما. روزی ده بار از جلوش رد میشم. موقعیت استراتژیکش یه جوریه که هرجای ایران بخوام برم باید از جلو دراین رد بشم باهاش سلام علیک بکنم. حالا وبلاگ شما هم یجوریه که حتما باید از توش رد بشیم بریم سایتای دیگه .
راس میگی زنبیل تو همیشه اینجا هست. چه خوب که این همه ازش رد میشی.
اصولن من با کلمه حال مشکل دارم جایی که میشود زجر کشید چرا باید حال کرد
دنیا زندان مومن یا مرد است
ماباید براساس این کلام حرکت کونیم شما چرا میخاهید با این کلام ها احوالات مردم را موغتشش کرده و ایغتیشاش بیافرینید
ما در دنیایی زندگی میکنیم که اسب و شتر را جهت چند قطره اشک جلوی اشعه جوشکاری قرار میدن بمدت دو روز روز موعود یا واقعه از وی اشک میستانند
راستی اگه الفبای ارمنی رو داری برایم بفرست قربان کانال کشوری که در ان کنیاک ارارات تبلیغ میکنند
من؟ ایغتیشاش؟ عمرن.
ولی در روز موعود آن اشک میلیونها می ارزد. مهم اشک است. شیوه به چنگ آمدنش اصلن موهم نیست.
الفبای ارمنی دارم. برایت می فرستم. فرستادنی.
عنایت بفرمایید شام
همون که سوژه طغرل شده!!
گویا اول بودم
سوسو برای آرمین
چشم. ممنون.
بله اولید.
کوچه علی چپ؟
حالا.
این مرتبط با اون قضیه قبلی نیست؟
همون شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد.
شاهد؟
مو؟
میان؟
خیلی هم خوب بود
به قول عنایت!!
عنایت باقی یا عنایت فانی؟