-
گرما
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 20:53
پشت چراغ قرمز در ماشینشو باز کرد و لنگه ی پای چپشو تمام نیم تنه شو از ماشین آورد بیرون و با یه دستمال شروع کرد عرقاشو خشک کردن. شیشه ی سمت خودشم باز نبود. بغل دستیم گفت: دیوونه رو...... گفتم دیوونه نیست. احمقه. گفت: خب کولرش حتمن خرابه. گفتم: شیشه ی ماشینشو بیاره پایین. گفت: شاید دستگیره ی اونم خرابه. گفتم: خب غلط کرد...
-
آه ای یقین ِ یافته
دوشنبه 3 مردادماه سال 1390 22:44
احمد شاملو 1307-1379 من بانگ بر کشیدم از آستان یاس آه ای یقین ِ یافته بازت نمی نهم..... شعر را بشنوید.
-
شاهد*
یکشنبه 2 مردادماه سال 1390 17:00
شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد پس شاهد چیست؟ همین است. غیر از این هم نیست. بیخود کلاه شرعی برسرش مگذارید. حتا اگر حافظ باشید. قدیس نیستید که. هستید؟ * شاهد: پسر یا مرد خوبروی
-
رها، پر کشید و رفت
دوشنبه 27 تیرماه سال 1390 01:27
K.C.Shah هندی بود. می گفت: "یک سال دو کبوتر وارد خانه ما شدند و روی تلویزیون خانهمان آشیانهای ساختند. سه تخم گذاشتند. و تخم ها جوجه شدند و کمی بعد سه جوجه و پدر و مادر از آشیانه پر کشیدند و رفتند. و بعد از آن بود که ما روی تلویزیون را تمیز کردیم." گفتم: "یعنی شما چندین ماه تحمل کردید که دو کبوتر با...
-
بازرسی
چهارشنبه 22 تیرماه سال 1390 20:44
خاطره ای از این بیت از غزل های حافظ دارم. ای صبـــا! گـــــر به جوانــــان ِ چمـن باز رسی خدمت ِ ما برسان سرو و گل و ریحــان را یعنی از آن روز بود که بعد از کلی خندیدن در یکی از کلاس های مدرسه با دیگر یاران دبستانیم، ابیات حافظ را طنز گونه تفسیر می کنم.- اصلن در کتاب درسی بود یا نبود یا چه گونه سراغ کلاس ما آمده بود...
-
صدای قطار
شنبه 18 تیرماه سال 1390 19:18
صدای قطار تنها پدیده ای است که آنچه در ذهن شما زمزمه می شود را می شنود و با صدای بلند، تکرارشان می کند. ولی کسی از آن همه عربده کشی، چیزی نمی فهمد. *** با دیدن ناگفته ها بود که فیل ما هم هوای هند کرد.
-
عکاس ِ شهر ما
سهشنبه 14 تیرماه سال 1390 21:26
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 میگفت: در دوران دانش آموزی. شهرمان تنها یک عکاس داشت. شهریورماه سرش خیلی شلوغ بود. همه برای گرفتن عکس ِ ثبت نام مدرسه، نزد او میرفتیم. جالب این جا بود که وقتی برای دریافت عکسمان به او مراجعه میکردیم، معمولن آن را پیدا نمیکرد و عکس دیگری را به ما می داد و در...
-
هیچ مگو*
یکشنبه 5 تیرماه سال 1390 02:40
گفتم: ای عشق، من از چیز دگر می ترسم . گفت: آن چیز دگر، نیست دگر ، هیچ مگو. *** * مولوی __________________ بالاخره همتم بدرقه ی راه شد __________________
-
غزل تیرماه 90
سهشنبه 31 خردادماه سال 1390 01:48
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 صدای غزل را در اینجا بشنوید. *** آن کیست کز روی کرم با چون منی یاری کند؟ بر جای بد کاری چون من یک دم نکو کاری کند؟ اول به بانگ نای و نی آرد به من پیغام وی وآنگه به یک پیمانه می با من هواداری کند؟ دلبر که جان فرسود از او، کار دلم نگشود از او نومید نتوان بود از او،...
-
پیش از شما
چهارشنبه 25 خردادماه سال 1390 13:54
پیش از شما به سان شما بی شمارها با تار عنکبوت نوشتند روی باد کین دولت خجسته ی جاوید زنده باد محمدرضا شفیعی کدکنی
-
این روزها
چهارشنبه 18 خردادماه سال 1390 09:39
این روزها فقط به خودم فکر می کنم و این که در کجای تاریخ ایستاده ام؟ هیچ کار دیگری ندارم. یعنی نمی توانم هیچ کار دیگری بکنم. اگر کاری هم می کنم در لابلای اوقاتی است که از این فکر کردن خسته می شوم.
-
داوری*
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 18:47
اما داوری آن سوی ِ در نشسته است، بی ردای شوم قاضیان. ذاتش درایت و انصاف، هیات اش زمان. و خاطره ات، تا جاودان ِ جاویدان، در گذرگاه ِ ادوار، داوری خواهد شد. ** * از بامداد شاعر وام گرفتم. در پاسخ کسی که به جهانی دیگر باور ندارد و گوید: هر که، در هر جا، هر کاری که بخواهد، بکند. دوزخی در میان نیست.
-
آربابا
پنجشنبه 5 خردادماه سال 1390 01:37
کوه آربابا با نگاهی از گورستان سلیمان بگ بانه می گفت: از میان مردمی که برای تفریح در دامنه کوه ئارببه ( آربابا ) جمع شده بودند گذشتم و به قله رفتم. خسته بودم و دلگیر از غم تنهایی. بر صخره ای تکیه کردم. ناگهان صخره بر اثر وزنم از جای کنده شد و قل خورد به طرف پایین. در یک آن، تصور این را کردم که این سنگ چه قتل عامی در...
-
اتوبوس شب
شنبه 24 اردیبهشتماه سال 1390 01:38
وقتی قرار است که شبی را تاصبح در یک اتوبوس بگذرانید، عقل حکم می کند که بهترین نوعش را سوار شوید. وگرنه بر شما آن رود که بر باخه* رفت. * کاسه پشت، سنگ پشت، لاک پشت. گاه در مورد آدمیان هم به کار می رود.
-
کتابفروشی
چهارشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1390 17:21
به بهانه آغاز نمایشگاه کتاب در تهران. نمایشگاهی که در آن، کتابهای تمامی بزرگان نویسندگی و شاعری ایران زمین اجازه عرضه شدن ندارد. دیدار از این نمایشگاه جز هیزم تنور شدن برای آن افتخار دیگری ندارد. کتابهای، صادق، فروغ، احمد، هوشنگ، غلام حسین، گل آقا، عمران ........* *** وقتی وارد یک کتابفروشی می شوید، چه چیز آن جا در...
-
ما
دوشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1390 00:05
ما. از این کوتاه تر نمی شد. اگر می شد یک حرفی می نوشتم تا هر کسی که خطابم به اوست بداند که منظورم او هم هست. ما، یعنی همه کسانی که می توانند این نبشته ی پارسی را بخوانند. یعنی همه آن هایی که این روزها در هر گوشه ای از جهان که هستند، گوشه ای از این سرزمین در وجودشان است * . عرض کنم: ما، شاید برایمان سخت نباشد با نگاهی...
-
سامورایی
چهارشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1390 19:39
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 پنجاه نفر، علیرغم خطر مرگ ، برای کنترل در راکتور فوکوشیما باقی مانده اند. مردم ژاپن به آنها سامورایی می گویند. این گروه کوچک از مهندسین و تکنسین ها بصورت قهرمانان ملی ژاپن درآمده اند. به آنها “کامی کازا” و سامورایی گفته می شود. آنها در زیر پرتوهای بسیار قوی رادیو...
-
ایرانیان
سهشنبه 30 فروردینماه سال 1390 19:53
در زمان حکومت نظامی و در رژیم گذشته، اجتماع بیش از سه نفر قدغن بود. این آخرین گاف رژیم گذشته بود. و همین گاف کله پایش کرد. چرا که، روایتی است مشهور که می فرماید: ایرانیان وقتی تنها هستند، بلانسبت یه جوری با خودشان ور می روند........ بی ادف ها منظور این بود که، مثلن فکر و خیال به سرشان می زند و ............ اینا. وقتی...
-
یک آگهی
یکشنبه 28 فروردینماه سال 1390 20:48
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 روزی ایمیلی برایم رسید. از این ایمیل های فورواردی. پر از مهربانی و آرامش و دوستی و فداکاری و .........، سطری از آن را به یاد دارم. پیشنهاد کرده بود، هرگاه کسی در جایی یک آگهی تبلیغاتی به طرفمان دراز کرد، دستش را رد نکنیم و آن را بگیریم. بعدش می توانیم حتا بدون نگاه...
-
گرز رستم
چهارشنبه 24 فروردینماه سال 1390 00:56
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 می گویند وقتی که رستم به تهران آمد از بی پولی مجبور شد گرز خودش را برای هفتصد دینار گرو بگذارد و نان بخرد. در چهار سو بزرگ بازار تهران برجستگی روی دیوار است که آن را گرز رستم می نامند. در اصطلاح نیز گفته می شود: اینجا تهران است و گرز رستم گروی نان. نیرنگستان ِ صادق...
-
اندر حدیث حراج برگی از شاهنامه ی شاه طهماسب
جمعه 19 فروردینماه سال 1390 00:42
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 برگی از «شاهنامه» شاه طهماسب روز چهارشنبه به قیمت 7 میلیون و 400 هزار پوند یا به عبارتی (12 میلیون دلار)* و یا باز هم به عبارتی، پانزده میلیارد تومان، فروخته شد و رکوردی جدید در حراج آثار اسلامی در جهان ثبت کر د. این صفحه بخشی از اثری حماسی است، که فریدون را در...
-
نوروز یک هزار و سیصد و نود خورشیدی
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 11:20
نقاشی از: ایمان ملکی *** با نوروزانه ای سروده دوست گرامی مان، رشاد مردوخی، به پیشواز نوروز یک هزار و سیصد و نود خورشیدی می رویم. سنبل به باغ گوید، نوروزتان مبارک / بلبل به شاخ گوید، نوروزتان مبارک در مجلس مغان با گلبانگ عاشقانه / حافظ به ساز گوید نوروزتان مبارک با دامنی پر از گل در بوستان جانان / سعدی به یار گوید...
-
سونامی ژاپن
شنبه 21 اسفندماه سال 1389 12:44
عکس از تایم سونامی ژاپن با هزاران گمشده، غم خودمان را از یادمان برد . هرکاری از دست ما بر آید برای ژاپن می کنیم. حداقلش، هم دردی. بیکاران گوش به زنگ باشند. بزودی ژاپن برای بازسازی مناطق سونامی زده، کارگر مهاجر خواهد پذیرفت. این آخرین باری بود که چنین فاجعه ای در آن جا به وقوع پیوست. شک نکنید. ژاپن بزودی سونامی را هم...
-
ای کاش زن بودم
دوشنبه 16 اسفندماه سال 1389 19:56
هشتم مارس، روز جهانی زن گرامی باد نقاشی از: ایمان ملکی یاری از یاران دبستانی به مناسبت روز زن این تابلو را زیب وبلاق وزینش کرده بود. قامنتی بر آن نهادم، نهادنی و پاسخی شنیدم، شنیدنی. قامنت و پاسخ را در این جا می نهم، نهادنی. *** قامنت من: مادر من و مادر تو و خاله من یا خاله ی تو، دارند به عسک من نگاه می کنند یا عسک...
-
ماه های هخامنشی
پنجشنبه 12 اسفندماه سال 1389 14:24
نام ماه های سال هخامنشی را می دانید؟ بهار: چمن آرا گل آور جان پرور تابستان: گرما خیز آتش بیشه جهان بخش پاییز: دژ خوی باران ریز اندوه خیز زمستان: سرماده برف آزر مشکین فام
-
دل و دماغ
یکشنبه 8 اسفندماه سال 1389 09:05
نقاشی از ترانه هم دل دارم هم دماغ. ولی........ دل و دماغ ندارم.
-
انتظار..........
چهارشنبه 4 اسفندماه سال 1389 15:21
این ها این جا چه می کنند؟ * در انتظار چه هستند؟ اگر ظرفی داشتند می گفتم: منتظر نذری هستند. ولی بی ظرف.......؟ یک چیز دیگر: من اگر به جای والدین این کودکان بودم شال گردنشان را به پایشان می بستم. همین نوجوان سمت چپ عسک را ببینید. هیچ کس و به شعاع چند کیلومتری او نبود که به او بگوید: پسر جان آن شال گردنت بپیچ دور پاهایت....
-
از ولنتاین تا سپندارمزگان
دوشنبه 25 بهمنماه سال 1389 09:21
امروز روز عشق بود روز بیست و پنج بهمن روز ولنتاین امروز بیست و پنجم بهمن روز ولنتاین یا روز عشق است. در فرهنگ غرب. و بیست و نهم بهمن ماه روز عشق است در فرهنگ ایرانی و با نام سپندارمزگان. هر دو روز را عشق است.......... ولی متن زیر را هم ببینید. توسط دوستی به دستم رسیده که از سایت زنده رود دات کام گرفته است. بی مناسبت...
-
این ها در این جا چه می کنند؟
دوشنبه 18 بهمنماه سال 1389 17:08
ایمیلی پر از عسک های قدیمی توسط دوستی برایم فرستاده شد که این، یکی از آن هاست. به شکلی متفاوت از بقیه. این ها در این عسک چه می کنند؟ مسلم است کسانی که در نزدیکی عسکاس هستند می دانند عسکاسی دارد عسک می گیرد. برای درج در تاریخ. گردهم آیی سیاسی است یا صنفی؟ بازار است؟ ترمینال مسافربری است؟ بیکارند؟ و محل گردهم آیی،...
-
آدم و حوا
شنبه 16 بهمنماه سال 1389 20:12
حوا شدم که مال تو باشم ولی خدا هرگز تو را برای من آدم نمی کند عکس از: پل گوستاو دوره Paul Gustave Dore در کمدی الهی دانته البته نه چندان مرتبط با شعر!! شعر از: یک آشنا