وقتی نگاهم نمی کنی،
احساس می کنم،
چشم انتظار باز شدن دری هستی.
مرا نگاه کن،
و گوش به زنگ باش.
دلدارت،
کلید ندارد.
بلی میدانم. درست میگید. اما بنویسید هر از چند گاهی :)
خودمم به همین فکر می کنم. صرفن برای ثبت در تاریخ. تاریخی که با پیشرفت تکنولوژی معلوم نیست سیستم ارائه ی اندیشه ی گذشتگان به چه شکلی در میاد.
پس من تنها کسی نبودم که مدت طولانی ننوشتم، شما هم که چیزی ننوشتید...
نوشتنم نمیاد. میدونی مستمع صاحب سخن را بر سر شوق آورد.دیگه کسی مستمع یا برای اینجا بگم که بیننده نیست.
منم با بالا رفتن از دیوار موافقم رقیبم بره به جهنم شما کار خودتو بکن
وا چرا برید. چرا منو تو این موقعیت قرار میدید؟
نه. همون بهتر که رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم.شما خودتو سرزنش نکن. منو با واقعیت روبرو کردی. ممنون.
منم با شما نیستم که، با همون رقیبم. میگم زنگ بزنه اجازه بگیره :))شما چقدر صبورید
ینی ترکش کنم برم؟ باشه. جهنم. میرم.
نه نه نه، رقیب جان لطفا شما زنگ بزن. این کارا که گفتم جیزه
زنگ چی بزنم؟ من پیشش نشستم. ولی اون منتظر یکی دیگه اس.
راه برای ِ رسیدن به دلدار زیاده، یاد ِ رضا مارمولک افتادم.اگر کلید ندارید با شاه کلید درو باز کنید، اگه هم شاه کلید ندارید از دیوار برید بالا :))
ممنون. حالا دیگه رقیب فقط توصیه های شما رو کم داشت. بله؟ قضیه من نیستم. رقیبه.
چه شعر خوبی...و چه زنگ داغونی
دیگه زنگ خونه معشوقه ی شاعره.
بلی میدانم. درست میگید.
اما بنویسید هر از چند گاهی :)
خودمم به همین فکر می کنم. صرفن برای ثبت در تاریخ. تاریخی که با پیشرفت تکنولوژی معلوم نیست سیستم ارائه ی اندیشه ی گذشتگان به چه شکلی در میاد.
پس من تنها کسی نبودم که مدت طولانی ننوشتم، شما هم که چیزی ننوشتید...
نوشتنم نمیاد. میدونی مستمع صاحب سخن را بر سر شوق آورد.
دیگه کسی مستمع یا برای اینجا بگم که بیننده نیست.
منم با بالا رفتن از دیوار موافقم رقیبم بره به جهنم شما کار خودتو بکن
وا چرا برید. چرا منو تو این موقعیت قرار میدید؟
نه. همون بهتر که رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم.
شما خودتو سرزنش نکن. منو با واقعیت روبرو کردی. ممنون.
منم با شما نیستم که، با همون رقیبم. میگم زنگ بزنه اجازه بگیره :))
شما چقدر صبورید
ینی ترکش کنم برم؟ باشه. جهنم. میرم.
نه نه نه، رقیب جان لطفا شما زنگ بزن. این کارا که گفتم جیزه
زنگ چی بزنم؟ من پیشش نشستم. ولی اون منتظر یکی دیگه اس.
راه برای ِ رسیدن به دلدار زیاده، یاد ِ رضا مارمولک افتادم.
اگر کلید ندارید با شاه کلید درو باز کنید، اگه هم شاه کلید ندارید از دیوار برید بالا :))
ممنون. حالا دیگه رقیب فقط توصیه های شما رو کم داشت. بله؟
قضیه من نیستم. رقیبه.
چه شعر خوبی...
و چه زنگ داغونی
دیگه زنگ خونه معشوقه ی شاعره.