بعد از بیست و سه
همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه
همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.درباره من
پیوندها
- فیلمهایی که میبینیم
- کتابهایی که میخوانیم
- عسکهایی که میگیریم
- صداهایی که می شنویم
- یادداشت های شب مهتابی
- پلان های روزانه
- شاهنامه خوانی
- ترانه های شبانه
- بعد از بیست و سه پیشین
- ترانه های بی اندوه
- فقط یک بهار
- پینگلیش تایپ کنید و فارسی ببینید
- فصل پنجم
- مدارک گم شده
- هم نورد
- سکوتم از رضایت نیست
- Shooting Star
- پشوتن
- آموزش تایپ پارسی
- بی تار و پود
- رضا
- همایش شاهنامه
- موسسه ی خیریه مهر گیتی
- شعرهایی که می خوانیم
- مارموزوک
- آه هایی که می کشیم
- یه درخت پر شکوفه
- ان سی
- درد دل با دیوار
- در سکوت
- مهرسا
- گنجور
- آوای پاییز
- از خودتان بیشتر بدانید
- نیلوفرانه
- سازمان بهشت زهرا و جستجوی رفتگان
- آی پی
- نماشا
- کوچه های دلم
- یادداشت هایی از شاهنامه
- چه کسی مقصره؟
- حوض نقاشی من
- سوفیا
- بوم خیال
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- سرویس بهداشتی
- سراسیمه دیدمت
- ستاره
- خشکشویی
- پمپ بنزین
- هزیان چهل و شش
- در مدح امیر انکیانو
- چقدر دوری
- اینروزها
- حواس پنج گانه؟
- سیگار و ویروس چینی
- یه سیگارم به من بدید
- برای
- 78 تومن
- ببخشید آقا!
- لواش
- آقا ببخشید
- درختان
- می گفت ....
- توت فرنگی های وحشی
- گربههای اکباتان
- کبابی لادن
- سایه ی من
- تندیس فردوسی در تاجیکستان
- روزی که رفت
- خبرنگاران
- کله
- عید فطر
- خسرو، شیرین و فرهاد
- قاشق *
بایگانی
تقویم
بهمن 1402| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
| 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
| 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
| 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
| 28 | 29 | 30 |
جستجو
آمار : 739559 بازدید
Powered by Blogsky
چگین
شاه عباس دسته‌ای جلاد مخصوص داشت که به آنها "چگین " می‌گفتند و وظیفه‌ی آنها این بود که گنهکاران را به فرمان شاه زنده زنده پاره کنند و بخورند. در روضه‌الصوفیه آمده است:
"اینان گنهکاران واجب القتل را از یک‌دیگر می‌ربودند و اعضای بدنشان را با دندان قطع نموده و بلع می‌فرمودند."
***
چکیده تاریخ ایران از حسن نراقی
محسن مهدی بهشت
سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 23:15
هیچ نظری ندارم
ممنون از لطف تان . و اما .... در مورد چگین ها یا چیگین ها سال ها پیش به تفصیل در کتاب سه جلدی زندگانی شاه عباس تالیف نصراله فلسفی خوانده بودم . و جالب آن که وقتی این جانوران درنده قربانیان بیچاره را به گفته ی مولف روضه الصفویه بلع یا میل می فرمودند ! خود ذات اقدس ملوکانه هم به تماشای این صحنه های فجیع می نشسته اند گویی که به تماشای تئاتر یا یک کار هنری آمده اند و در حالی که بر بالش پر قو لم داده و میوه و تنقلات میل می کردند و شراب می نوشیدند از این تماشا بسیار لذت می برده اند و قهقه های مستانه سر می داده اند ! نکته ی باریک این جاست که بدانیم بر این میهن بینوا چه جانوران وحشتناکی حکومت می کرده اند و دیگر این که از منظر روان شناسی قدرت اگر بنگریم می فهمیم که غریزه یا به تعبیری شهوت قدرت تا چه حد وسوسه انگیز و شریرانه است که انسان برای این که چند روز بیشتر بر مسند قدرت باشد و بماند و هر چه می خواهد بکند دست به چه کارها که نمی زند . البته از یاد نبریم که چیگین ها در زمان ما هم وجود دارند و این دیگر شرم آور و بی نهایت وحشتناک است که در قرن بیست و یکم و در روزگار حقوق بشر این مسائل هنوز هست . ماجرای داریوش و پروانه ی فروهر و و و .... که یادتان هست ؟!
چگین ها خوی بهیمی بشرند. بودند و هستند و خواهند بود. تماشاچی بودن کلب آستان علی هم بی دلیل نبوده که خوی ددمنشانه وی این جلادها را پرورده و خود به تماشایشان نشسته.
من دلم برای خودمان می سوزد که این یکی از شاهان کبیرمان بوده و وای به حال شاهان صغیرمان.
هرچند شاید اصغره از اکبرها ا بهتر باشند.
حالا در یککتاب روش پوست کندن انسان را شرح داده در همان زمان سلطان شاه عااب باس که مسل گوسفند اول باد کرده و بععد پوست کنی میکردند
و نمک هم میزدند و....
تا نفت داریم از این جریانات در تاریخمان نوشته خاهد شد
و شاید هم بد تر
در همین کتاب چکیده تاریخ ایران قضیه پوست کندن مانی و پر کردن آن با کاه هم نوشته شده است.
من نمی دانم به تقاص کدام کفران نعمت به ما این نفط را دادند.
ما بخاطر ترسمون از ادم خار ها مجبوریم انها را فرشته تعبیر کنیم و خودمان را ادم خار
ادم خار ها همه جا هستند همه جا الان دور دور انهاست و الا اقا محمد به قول شهریار
ایشچی تویوق کسنده من باخمارام
بیلمم ندن اوره گیندن وای گلیر
یعنی
من حتی موقع سر بریدن مرغ هم توسط کارگر نمیتونم نگاه کنم نمیدونم چگونه این کار را میکند
من هم نگاه نمیکنم مجبوری مهمان بودم و بخدا داشتم دیوانه میشدم که میگفت یوسف من به امام مهدی متوسل میشم تا ناراحتی هام رفع بشه
باز من یادم افتاد که حیدر بابایه سلام را گوش نداده ام.
به شمس: سلام ! خدا وکیلی تا حالا ادم خوردی؟
یا مثلا قلب داغ یه آدم رو گرفتی دستت ؟
من عاشق تجربه کردنم! بگو شاید منم اومدم با محسن و شما رفتیم یه نفر رو خوردیم! حالا نفرش رو بعدن انتخاب میکنیم!
اگر کسانی برای خود شیرینی آمدند و ما را گرفتند و به جرم آدم خواری کشتند چه بکنیم؟
نه برادر ما بالقوه یک حدسیاتی زدیم ولی بالفعلش را عمرن تجربه کرده باشیم. آدم؟ دریغ از یک جاندار دیگر و زنده.
جاره ای نیست انگار باید بگم نوش جانشان چون به هر حال گذشته و رفته
اتفاقن می خواستم بگم کاش این کتاب رو می بردید به کتابامون که دیدم قراره فرناز عزیز زحمتش رو بکشه
از سریال یوسف بنویسید تا دروغ ههاایش را بنویسیم از مرجع و رفرنس های معتبر
من اصلن سریال نگاه نمی کنم. بهتر بگویم اصلن تلویزیون نگاه نمی کنم.
اشاره ای به جلاد ها نشه که انسان بودند پس می تونیم بگیم حیوان بودند! مثلا کروکودیل یا پلنگ تیز دندان و یا شیر ژیان!؟!
به حیوانات توهین نکنید. حیوان ها تا گرسنه نباشند به انسان حمله نمی کنند و او را نمی خورند. اصلن تازه آنها انسان می خورند. خودشان را که نمی خورند.
قابل توجه اون دوستی که از این نوع ادم ها تعجب میکنه بگین از قول والده بنده اگه گوشت ادم خوردنی بود کنترل جمعیت در ایران لازم نبود الان فکر کنم از ان زمان هم بیشتر اد خوار داریم یکیش هم من
من فکر می کنم همه آدم خواریم ولی خجالت می کشیم اعلام کنیم. بی کلاسی است.
سلام
اومدم اعلام کنم که من اصلا خوشمزه نیستم
البته به نظر میاد گناه کار ها خوشمزه بودن که اونارو می خوردن
در کل دلشون پاک بوده قصد بدی نداشتن
حالا همشونم نه ولی خب احتمالن خیلی هاشون خوشمزه هستند.
اقا ما واقعا ترسیدیم!) البته ناگفته نماند ما خیلی بد مزه ایم. عزیزم برو یه جنس اروپایی چشم رنگی سفید پیدا کن! آهان یکی مثل حسام خودمون!
یادمه تو دوره ی دبیرستان یه دوستی داشتیم فامیلیش چگینی بود. الان که فکرش رو میکنم دندوناش خیلی نافرم بود. حالا فهمیدیم چی کاره بوده!)
حسام رو یک وقتی خوردم. اصلنم خوشمزه نبود.
چگینی ها اگر آدم میخورند لابد نسل آنها به قبایل آفریقایی میرسد ولی شما چرا ؟؟ یک دنیا عطوفت و مهربانی که نمیتونه آدم بخوره که.
دنیا را چه دیدی همشیره شاید ما هم اعقابمان به آن ها برسد.
در ضمن به آفریقایی ها توهین نکنید. آن ها برای سیر شدن آدم می خوردند و در ضمن اولی می پختند و بعد می خوردند.
چند روز بود در به در یک فرصت بودم تا بگردم دنبال این کتاب ..
هنوز هم گرچه خیلی ترسیدم !! اما باید برم پیداش کنم .
این یکی حسن نراقی رو شما در کتابهامون می نویسید ؟
( منظورم اینه که یا من ؟؟!!)
شما بنویسید. من ایرج پزشک زاد را کنترات کرده ام.
من ترجیح میدم فکر کنم این یه طنزه و واقعیت نداره!
یعنی اجداد ما اینقدر بعضیهاشون وحشی بودن؟(
من فکر می کنم هنوزم نوادگانشان که یکیش خودم باشم هستند.
اگه بگی طنزه میام می خورمت.
من شهرکردیم
میدونم کسی که خوابه میشه بیدارش کرد ولی کسی که خودشو به خواب زده نه
یکی از درست ترین ضرب امثل های پارسی همین است.
چقدر خشن شدین یهو!
من؟ من آخر مهربانی و نرمش و لطافت و عطوفتم.
به نظر من شاه عباس یکی از کثیف ترین حاکمان ایران زمین بود!
اما نمی دونم (یعنی می دونم!) که چرا آخوندها این قدر اون رو بزرگ کردند.. نمونش در کتاب تاریخ دوران راهنمایی و دبیرستان است!
جالبن این عرب های تازی!
+ تا حالا شده زیادی تبنبل بشی؟؟
من الان شدم! یه انرژی می خوام! حتی کلاس های دانشگاه هم یک هفته ای ست که شروع شده اما اون انرژی رو ندارم!
دلم یه خورده آزادی می خواد!
زیادی کم دارم!
++ حتی نتونستم این است بوف کور رو از کتاب ها بخونم!
شب خوش.
حق با توه. اصلن صفویه این طوریه. در دوران صفویه بود که اینگلیلیسیایی خبیث در دربار رخنه کردند و حتا فرمانده کل قوای ایران اینگیلیسی بود.
از این نوشابه های بدن سازی بخور یک کمی بهت انرژی می ده. با آزادی آدم انرژی پیدا نمیکنه چون خیلی آزاده که این ور و اون ور بره بیشتر خسته میشه.
خوشنودم که در عصر سلطان بیقران زنده گی نکرده ام امما هر دوره ایی بعد از ۵۰ سال چگین هایش را میشناساند و انوقت هم ما نیستیم که ناراحت بشویم تاریخ در مورد افراد بعد از ۵۰ یا ۶۰ سالل نظر میدهد
راستی من دیروز توللودم بود
اگر بفهمیم که همسایه مان ادم خار است به هر دو معنی چه میکنیم
من اگر بفهمم که همسایه ام آدم خار است باید سعی کنم که خودم بتوانم بخورمش. چاره ای دیگر دارم؟