ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
نمایی از فیلم نهمین دروازه ی رومن پولانسکی است. خودتان یک جوری ربطش بدهید به فروغی بسطامی و شعری که روی موزیک متن این فیلم خوانده ام.
یاد و خاطره ی سازنده ی آن ینی Wojviech Lillar گرامی باد. بهترین آهنگی را سرود که من بتوانم روی این شعر فروغی بگذارم.
امیدوارم مرا ببخشد.
روی هر کدام از ابیات زیر کلیک کنید، شعر و آهنگ را خواهید شنید.
کی رفته ای زدل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکردهای که شوم طالب حضور
پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
چشمم به صد مجاهده آیینهساز شد
تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را
بالای خود در آینهٔ چشم من ببین
تا با خبر زعالم بالا کنم تو را
مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
تا قبلهگاه مؤمن و ترسا کنم تو را
خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم
خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را
گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من
چندین هزار سلسله در پا کنم تو را
طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند
یکجا فدای قامت رعنا کنم تو را
زیبا شود به کارگه عشق کار من
هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را
رسوای عالمی شدم از شور عاشقی
ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را
با خیل غمزه گر به وثاقم گذر کنی
امسال می خواهم با مناسبت و بی مناسبت یاد بزرگان میهنمان را بکنم. هر کسی هم مشکل داره به من بگه. باشه؟
با نصرت رحمانی آغاز می کنم.