...............
ناسا بعد از رد تمام استدلالهایی که در نظریه پایان جهان، در بیست و یکم دسامبر ِ پیش رو، می شود، توصیه میکند از:
انقلاب زمستانی به معنی واقعی لذت ببرید
و
ذهنتان را با شعلههای خورشیدی، سیاهچاله، تقارن،
میدان مغناطیسی و هر چیزی که مایاها پیشگویی کردهاند، درگیر
نکنید.
دوست داشتید ادامه ی مطلب را بخوانید.
شبکه ایران نوشت:
این
شایعات با ادعاهایی در مورد برخورد سیاره نیبیرو که توسط سومریها کشف
شده، با زمین در آن روز آغاز شده است. منشأ این شایعات به کارهای زکریا
سیچین، نویسنده آذربایجانی مرتبط شده که در سال 1976 در مورد کشف و ترجمه
متون سومری در مورد این سیاره نوشته بود.
سیچین
در سال 2010 در سن 90 سالگی درگذشت. این در حالی است که به گفته دانشمندان
اساساً چنین سیارهای وجود ندارد وگرنه دانشمندان باید از حداقل یک دهه
گذشته که متوجه آن شده پیگیری میکردند و همچنین الان باید میشد این سیاره
را با چشم غیرمسلح نیز مشاهده کرد. شایعات دیگر از جمله ادعاها در مورد
وارونه شدن میدان مغناطیسی زمین یا حرکت زمین به سوی سیاهچالهای در مرکز
کهکشان راه شیری نیز مسائل بیاساس دیگری هستند که توسط ناسا رد شدهاند.
ماجرا چیست
حالا
کمتر از یک ماه دیگر تا 21 دسامبر 2012 باقی مانده است. مایاها 1500 سال
پیش از میلاد مسیح، پیشگویی کرده بودند در سال 2012 جهان به پایان میرسد. ستارهای
درخشان که بعدها مفسران آن را ماه تعبیر کردند، به زمین نزدیک میشود و در
روزهایی که تاریکی بر زمین حاکم است، ستاره به زمین میخورد و تمام جهان
را میسوزاند و از بین میبرد. تصویری که شاید شبیهترین روایت آن را لارس
فونتریه در فیلم
مالیخولیا ترسیم کرده باشد. فونتریه در این فیلم از واقعه نجومی منحصر به
فردی میگوید که طی آن ستاره درخشان و غول پیکری به زمین برخورد میکند و
از جهان جز نور سفید چیز دیگری باقی نمیماند. مدتها قبل از فونتریه،
برخی نظریهپردازان مشغول پیدا کردن توجیههای علمی برای پایان دنیا بودند.
توجیهی که بر اساس آن در روز 21 دسامبر همه جا تاریک میشود و زمین و
خورشید و ماه در یک تلاقی بیسابقه قرار میگیرند تا در نهایت زمین در
سیاهچاله بزرگ کهکشان راه شیری بلعیده شود. سایت ناسا این نظریه را یک
توجیه عجیب و غریب معرفی میکند و مینویسد
همترازی خورشید، زمین و غبارهای کیهانی اتفاق رایجی است که هر از گاهی رخ
میدهد و عواقب مخربی هم ندارد.
دلایل رد نظریه مایاها
نظریهپردازان
پایان جهان، از سه گزاره منطقی، یک نتیجه غیرمنطقی و غیرعلمی ارائه
دادهاند؛ این که در روز 21 دسامبر خورشید و زمین برای نخستینبار همتراز
میشوند و زمین از وضعیت کنونی که بعد سوم است به بعد صفر و سپس به بعد
چهارم تغییر میکند در این گذار هم جهان با تغییر بزرگی روبهرو میشود و سه روز تاریکی جهان را فرا میگیرد. 3 روزی که گفته میشود در روزهای 23، 24، 25 دسامبر
2012 یعنی سوم تا پنجم دی ماه 91 خواهد بود. ناسا در رد این ادعاها
مینویسد در روز 21 دسامبر 2012 خورشید در جایگاه 6/6 درجه شمالی مرکز
کهکشان قرار میگیرد و این باعث میشود صور فلکی به گونهای متفاوت روشن
شوند تا جایی که ماه 13 برابر حد معمول و نزدیک تر از همیشه به چشم خواهد
آمد و در واقع ستارگان در روز 21 دسامبر دچار تغییر و تحول نمیشوند و
صرفاً فاصله خورشید از محور زمین باعث تغییرات شکلی ستارهها است.
از
سوی دیگر اگر قرار باشد اتفاق ناگواری برای همترازی خورشید و زمین و
سیاهچاله رخ دهد و دنیا پایان بگیرد، قطعاً زمان آن زمستان نخواهد بود. بعد
از تمام این استدلالها، ناسا توصیه میکند از انقلاب زمستانی به معنی
واقعی لذت ببرید و ذهنتان را با شعلههای خورشیدی، سیاهچاله، تقارن، میدان
مغناطیسی و هر چیزی که مایاها پیشگویی کردهاند، درگیر نکنید
پا که فقط برای سرگرد و سرهنگ ها. احترام با دستم که برای مدرجان بالاتر.
اینجا تو عجبشیر همه گیرشان روی صداست. میگویند وقتی حرف میزنی انقدر بلند داد بزن که ساکنان کوی سازمانی همه بشنوند. کوی سازمانی دیوار به دیوار پادگانمان است
اصلن سربازی اینه. گزارش نگهبانی هم که می خوای بدی اگر گوش فرمانده کر بشه، تشویق میشی. و من هیچ وقت این فلسفه رو نفهمیدم.
سال 1372 بود به گمانم...
ما قضیه رو جدی نگرفته بودیم، اما برادرم به لحاظ فرزند اول خانواده بودن و وابستگی عاطفی شدیدی که به مادرم داشتن موضوع براشون جدی شده بود
خیلی دوست دارم داستانهاتون رو بشنوم
بخش هایی از این داستان ها را در یادداشت هایی با موضوع بندی زمستان سرد و طولانی نوشته و می نویسم. درهم. اشاره به زمان یا جای ویژه ای هم ندارند.
خب من شصت و سه بعداز بمبارانی که خودتان هم آن را خوانده اید از آنجا خارج شدم. داستان ها مال قبل از این سال است.
من هفته ای یک بار زنگ می زدم. برادر شما سرباز بود و من معلم. فرقی هم نمی کرد. کشته های بمباران بانه بیشتر از غیرنظامیان بودند.
http://askamoon.blogsky.com/1391/03/14/post-272/
یک وقتی هم در کردستان یک شایعه ای بر سر زبان ها افتاد که می گفتند: دینیا ئه ته قی
ینی دنیا می ترکد. کلی هم سریال کمدی توی تلویزیون آنجا از این درست کرده بودند و به آن می خندیدند.
سالهای دور که هنوز اینترنت و کامپیوتر وارد خونه ها نشده بود چنین شایعه ای در زبانها افتاده بود ، برادر سربازم -که در کردستان خدمت میکرد- تمام روز با تلفن با مادرم مشغول صحبت بودن ! مبادا لحظه ی خداحافظی صدای مادرم و ماها رو نشنوه و خداحافظی نکرده بمیره، حالا که یادم میاد گریم میگیره... اما اونروزها عین خیالم نبود و با برادر دیگرم تمام روز منتظر لحظه ی شروع آتش بازی! بودیم
اگر سالشو برام بگید داستان ها می توانم برایتان بگویم.
دوست داریم وقت نداریم.
..............
به نظر من تو اون روز یه اتفاقی به دست امریکا میوفته. اینکه میگم اتفاق منظورم خرابکاری و جنگ و از این چیزا نیستیا. مثلا یه شخصیتی تو اون روز معرفی میشه یا یه حرفی تو لفافه زده میشه که اونایی که باید منظورشونو بفهمن میفهمن
ینی بالاخره بازم آخر جهان میشه یا نه؟
شما ببینم این روزا دیگه مجبور نیستی پاتو بچسبونی؟ برای هر درجه ای. فقط برای مدرجان بالاتر از خودت داری پاتو می چسبونی؟
حالا شما باور نکنید ولی این مانع نمیشود که کار های عقب مونده را تموم نکنید و لباس هایی را که خرید اید و برای روز مبادا نگه داشته اید نپوشید ،با کسانی که قهر هستید آشتی نکنید . تفریحات مورد دلخواهتونو انجام ندهید و......... همه این کار ها را بکنید شایدم تموم شد .نه؟؟؟؟
توی آن دینا آشتی می کنیم. فعلن توی این چند روزه نشسته ایم و داریم غصه ی عمر بر باد رفته را می خوریم.
در تمام روایات اساطیری جهان به پایان می رسد ولی به نظر می آد ما زودتر از جهان به پایان می رسیم خب حالا این پایان جهان را می شنویم دیگر باور چرا کنیم؟ اصلا چرا نگران پایان جهان باشیم؟ اگر به پایان برسد رسیده دیگه آن وقت دیگر برای ما جای چون و چرا نمی ماند بهتر زندگیمان را بکنیم.
اگر پایان جهان به معنی پایان کره زمین باشد خب بله. ولی تا آن وقت همه از کره زمین می روند به مثلن کره آسمان.
بهرحال ما هم فعلن چاره ای جز زندگی کردن نداریم.
منشا خرافات همیشه نا آگاهی بوده. این طوری خیلی از ملت ها رو درگیر می کنن و امکان فکر صحیح و حتی کشف های مهم رو محدود می کنن
این داستان منو یاد داستان چند وقت پیش انداخت.
پپسی روی کره ی ماه.
من زمین را دوست دارم... امضا: خبیب
منم ناسا را تایید می کنم
شما که بله. چرا که دانشمندی و دکتر. ولی عوام نه. عین من که چند وقت پیش یک شبی نیم ساعت ماه را نگاه کردم که توی آن پپسی ببینم.
جالب بود
من نمیدونستم که روز 21 دسامبر, ستاره ها و ماه تغییرات شکلی پیدا میکنند. فکر کنم باید برم تحقیق کنم و شاید بریم جایی که تلسکوپ باشه یک کم آسمونو نگاه کنیم اون شب.
چیزی از آسمان نگاه کردن با تلسکوپ دستگیرتان نمی شود. بهتر است که مثل ملت ایران بار و بنه جم کنید و بروید زیر زمین بلکه زنده بمانید.