ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
VIETNAM - Philip Jones Griffiths 1936 -2008
درباره فیلیپ جونز گریفیث - ارسالی از پروانه
---
دنیای عکاسی و فوتو ژورنالیسم یکی از چهره های معتبر خود را از دست داد.
"فیلیپ جونز گریفیث"، فوتو ژورنالیست بنام جنگ ها، که با عکس های خود از ویتنام افکار عمومی را در آمریکا علیه این جنگ برانگیخت، روز ۱۸ مارس در خانه اش در انگلستان، در ۷۲ سالگی، در گذشت.
"فیلیپ جونز گریفیث" که به مدت ۵ سال ریاست آژانس معروف "ماگنوم " را بر عهده داشت، عکس هائی از بیش از ۱۲۰ کشور گرفته بود. اما عکاسی از جنگ ویتنام در سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۱، چرخش دیگری به حرفه او بخشید. کتاب های عکس او از این جنگ و به ویژه کتاب"ویتنام ای ان سی"، تردید را در اذهان اروپائیان و به ویژه در ذهن آمریکائیان در مورد حقانیت این جنگ به وجود آورد و آنها را علیه سیاست ریچاردنیکسون، رئیس جمهوری وقت و مجموعه های نظامی- صنعتی شوراند.
"فیلیپ جونز گریفیث" ابتکار خاصی در ارائۀ عکس های خود به کار می برد، یعنی کسی را که اجحاف می کرد، در صفحۀ مقابل کسی که مورد اجحاف قرار می گرفت، قرار می داد: سربازی که می رفت بمباران کند و کسی که بر اثر بمباران او متلاشی می شد و جان خود را از دست می داد.
او نگاه ها را به سوی کسانی که در این جنگ ها نابینا می شدند، اعضای خود را از دست می دادند و کودکانی که بر اثر بمباران ها، ناقص الخلقه به دنیا می آمدند، می کشید. "فیلیپ جونز گریفیث" می گفت: حتا به قیمت از دست دادن خواب شب و دیدن کابوس هم که شده، باید به این تصاویر نگاه کرد و چشم خود را نبست.
آپم.لطفاً تشریف بیارید
خدمت می رسیم.
هر کدام از نوشته هایی که پروانه در قسمت نظرات می نویسند را می توان بعنوان یک پست جداگانه در وبلاگ درج کرد!
از هر دوی شما ممنونیم.
من هم از خدا خواسته همین کار را می کنم.
بچه ای که با این عروسک بازی می کرد چه بر سرش آمده
آن صندلی که سرباز بر آن نشسته چه می گوید؟
راستی ساکنین این خانه کجا رفتند؟
این سرباز اینجا چه می کند؟
در درونش چه می گذرد؟!!!
...
دستتون درد نکنه که ما را با این فوتو ژورنالیست آشنا کردید. هر عکسی از ایشان حکایتها دارد.
..
یادش گرامی باد
میتوان ساعتها به تماشای عکسهایش نشست. هر کدام از عکسها میتواند رمانی باشد که هرکس به شکلی در ذهنش می خواند. ولی در واقعیت فقط به یک شکل اتفاق افتاده. اتفاقی که شاید دیگر شاهد زنده ای نداشته باشد.
ممنون بخاطر عکسای تایر گذاری که لینک دادین
به امید روزی که انسان بتواند بر توحش خود غلبه کند و در دنیا نیازی به جنگ وجود نداشته باشد.
خدایش بیامرزد.
اگه می شد، چی می شد!