ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
سالهای سال در آمد و شد بود. هر جایی که میرفت در نهایت به جایی که در آن چشم باز کرده بود بر میگشت. روزی حداقل دوبار از کوچه میگذشت. یک بار رو به دوربین و بار دیگر، پشت به دوربین. تصویر رو به دوربیناش را ندارم. هر چه هست پشت به دوربین است و دارد میرود. و رفت. من دیگر هرگز او را نخواهم دید.