بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

عزل شهریور نود و چهار خورشیدی

مدتی این مثنوی تاخیر شد.

.....

با کلیک روی هر یک از ابیات، صدای غزل را بشنوید

.....

دل به خوبان ندهد و از پی ایشان نرود

و اما ای صاحب فال بدان و آگاه باش که طبق معمول اوضاعت بیریخته. خاطرخواه کسی شده ای و حالا دیگه اون نیست. تو هم  اون قدر به

 

 یاد او هستی دیگر به فکر کسی نیستی. تازه حاضری سرت را هم بدی ولی خب، چاره نیست. باید بسازی. جز بار غم دوست همه چیزی می تونه از دلت بیرون بره ولی اون نمی ره. دیگه چی بگم. هیچ گفتنی نداره. جز غم و غصه و اندوه و درد. بهرحال اگرم هیچ کدوم از اینا نیست پند حافظ رو گوش بده. ینی نباید دل به خوبان بدی. وگرنه بدبخت و بیچاره و سرگردان می شی. خود دانی.....

چیه؟ چرا غم باد گرفتی؟ اصلن شعرو خوندی یا متن منو؟ اگه شعر خوندن بلد نیستی برو یاد بگیر. من یه چیزی گفتم، تو چرا باید باور کنی؟ ببین در تمام این شعر صحبت سر اینه که این کار ها رو حافظ نمی کنه. ینی تو رو یادش نمی ره و قول و قرار و عهد و پیمان و ....... اینا. به همه اش متعهده و دست به سینه اته. خب؟ حالا در مجموع حافظ می خواد بگه که اینا خوب نیست. آدم بهتره که ول باشه و تعهدی نداشته باشه. که این توی آخرین بیتش کاملن معلومه. حالا برو خوش باش. اگر کسی رو نداری بیخیال. اگرم داری که باید منتش رو بکشی.

نظرات 6 + ارسال نظر
ناخدا دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 06:59 http://best-diaries.blogfa.com

بسیار زیبا و دلنشین
درود بر شما عزیز

ممنون.

شکیبا چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 13:25 http://sahelearam93.blogfa.com

چه زیبا
نگران نباشید اونقدر درسر توی این دنیا هست که دیگه جایی برای عشق باقی نمونده
حافظ هم برای آدم های نسل خودش گفته
با اجازه لینکتون میکنم

ممنون. منهم وبلاگ شما را لینک کردم..

رضوان سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 22:26 http://rzn-sh.blogsky.com/

با شنیدن غزل خود به خود ساکت شدم

ممنون بابت غزل شهریور ماه

چه خوب که دوستش داشتید.

زری مشفق یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 13:43 http://koochehayedelam.blogsky.com/

از شما و حافظ گفتن از ما همچنان نشنیدن

عالی بود

پند حافظ را به گوش جان بنیوشید.
آی من ا زاین واژه ی نیوشیدن بدم می آد.

sophia یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 10:38

تفسیر بسیار بامعنایی از شعر حافظ نوشتید...فقط من موندم حافظ چندتا معشوقه داشته؟!بنظر من که یه دل و صد دلبر داشته؟!!تازه یه جاهایی هم گفته "شیرین پسر"؟!!

شاید همه یک نفر بوده اند.

بله شیرین پسر که همان شاهد باشه هم رواج زیادی داشته. تازه نوع بازاری آن را هم داشته ایم.
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

مهربانو شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 09:20

دوست و ارجمندم
شعر و صدا یک طرف

تعبیر فال شما که دیگه شاهکاره

فالت بگیروم؟

ممنون. حالا این شعر اصلن جای بازی کردن نداشت. وگرنه بهتر میشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد