بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

غزل 248 از حافظ شاملو *


نمایی از آبیدر کردستان

بهار هشتاد و هشت خورشیدی


 ای صاحب فال بدان و آگاه باش که هر چه می خواهی، از باد صبا می خواهی. اصلن می دانی باد صبا ینی چه؟ نمی دانی. پس بگذار برایت بگویم.  باد صبا به روایت دکتر محمد معین عزیز، ینی بادی که از جانب شمال شرقی می وزد و آن بادی خنک و لطیف است. بنابراین هرآینه چنین بادی را حس کردی، هر آنچه که دراین غزل از  آن شرحی برفته، می توانی درخواست بکنی. و تا آن باد وزیدن نگرفته است، شرمنده ام. راه به جایی نمی بری. خلاص.


عزل را با صدای خودم و کلیک روی هر یک از ابیات زیر بشنوید.


ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار!

ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار!

نکته‌ای روح فزا از دهن یار بگوی!

نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار!

تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام

شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار!

به وفای تو! که خاک ره آن یار عزیز

بی غباری که پدید آید از اغیار بیار!

گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب

بهر آسایش این دیده خونبار بیار!

دل دیوانه به زنجیر نمی‌آید باز

حلقه‌ئی از خم آن طره‌ی طرار بیار

خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست

خبری از بر آن دلبر عیار بیار!

شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن

به اسیران قفس مژده گلزار بیار!

روزگاریست که دل چهره مقصود ندید

ساقیا آن قدح آینه کردار بیار!

کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست

خنده‌ئی زان لب شیرین شکربار بیار!

دلق حافظ به چه ارزد به می‌اش رنگین کن

وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار!


***

تصویر حکایت از هوایی پاک است که غزل را روی آهنگی به همین نام خواندم.  Aria pulita 


اندر باب تنوع فرهنگی در کشورم ایران*


سیزدهم مردادماه نود و سه خورشیدی

روبروی دانشگاه جنب بیسچاراسفند



آقا میشه پنش تومن به من بدین برم خونمون. خونمون خییییلی دوره. پولم با خودم نیاوردم.

خانم قیافه ی بسیار شیکی داشت. به این فکر می کردم که خب تا این جا رو چطوری اومده. که با جمله ی دیگری از خودم بیرونم کرد.

آقا بخدا من گدا نیستم.

کیفم را در آوردم و سه تا دو تومنی بهش دادم.

- شیش تومن نه هش تومن.

ینی من اشتباه شنیده بودم یا او مبلغ رو زیاد کرد؟ بهرحال گفتم:

- باقیشو خودم می خوام که تا خونه برم.

- خیلی ممنون. لطف کردین.

......

*

میدان دید دوربین درپیتی ِگوشی درپیتی تر من، بیش از این نیست.

هیتلر، گوگوش، ابی، نامجو، ابی، بهروز، مصدق، شاملو، داریوش، انیشتین و ......... گوشه ای از شریعتی.


..............

خودم از دیدن این همه تنوع فرهنگی در کشورم بر خود می بالم. شما را نمی دانم.