بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

دستمال

سرم درد می کرد. دستمالی به آن بستم. خوب نشد. انگار دستمال خاصیتش را برای سر از دست داده است. از بس آن را با مناسبت و بی مناسبت، به کار گرفته ام.

راز

راز ینی چه؟

1 - چیزی که من بدانم و هیچ کس دیگری نداند.

2 - چیزی که من و یک یا چند نفر بدانیم و دیگر هیچ کس نداند.

3 - چیزی که من و کلیه خلق جهان منهای یک یا چند نفر بدانیم.

4 - چیزی که همه ی خلق جهان جز من، بدانند.

5 - هیچ کدام.

6 - همه ی موارد.

***

توضیح واضحات: همه ی موارد، هیچ کدام را شامل نمی شود. 

 

پ.ن. 

می گویند رازت را به صمیمی ترین دوستانت هم نگو. چرا که او نیز یک دوست صمیمی دارد. و آن دیگری نیز و ........

ولی باور نکنید. بگویید. غم باد می گیرید.

استکان تاریخی


این عکسو توی یک موزه انداختم. به نظر شما این استکان اونجا چه کار می کنه؟ تاریخیه؟ توش ماده پاک کننده  است؟ باید همیشه اونجا باشه؟ ینی با سایر چیزایی که می بینید از زیر خاک در اومده؟ آخرین ته استکان یک انسان پیش از تاریخه؟ همین جوری دست نخورده که نشون بده نیاکان ما هم تو استکان عرق می خوردن؟ اونم از نوع سگی؟ شایدم داشته می خورده بعدش معلوم شده یه از خدا بیخبری متانول بهش داده و کشته تش و برای عبرت آیندگان این سند جنایت رو گذاشتن توی گورش. 

یا نه، اینو باهاش کردن توی خاک تا به می، هول روز رستاخیز رو از دلش ببرن؟* 

 

*

پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر

به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز

حافظ