بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

کسی مژده پیش .....

از دست رفتگان فروردین هشتاد و نه


با گرامی داشت یاد و خاطره درگذشتگان فرورودین ماه هشتاد و نه،

 رضا کرم رضایی

 محمود بنفشه خواه

 کیومرث ملک مطیعی

 جهان قشقایی

 شجاع الدین شفا

 و حمیده خیرآبادی، گلستان سعدی تورق می کردیم و چون همیشه، سنگ سراچه دل به الماس آب دیده می سفتیم:

 

کسی مژده پیش انوشیروان عادل آورد. گفت: شنیدم که فلان دشمن تورا خدای عزوجل برداشت. گفت: هیچ شنیدی که مرا بگذاشت؟

اگر مرد عدوی جای شادمانی نیست             که زندگانی ما نیز جاودانی نیست

 

ما نمی دانیم از چه روی، کسی این مژده پیش ما نمی آورد که : خدای عزوجل فلان دشمنت برداشت، که ما نیز وی را بگوییم: هیچ شنیدی که ما را بگذاشت؟  بیم آن داریم حسرت به دل  از راندن این جمله بر زفان مبارکمان از دنیا برویم.

این روزها همه دوستان ما دارند یکی بعد از دیگری  رخت بر بسته و به سرای باقی می شتابند و دریغ از مرگ حتا یک دشمنان.

***

پ.ن.

همین امروز بعد از نوشتن یادداشت بالاَ، شنیدیم که عطا جنگوک نوازنده خوب کشورمان هم برفت!!

عطا جنگوک

1327-1389

نظرات 13 + ارسال نظر
ر و ز ب ه دوشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:53

ظاهرن قضیه این چیزی رو که شما می گین نیست. یعنی تلاش جهانگیر هایت و وکیل گرفتن نشون میده که یه جورایی کار غیر قانونی بوده.
از طرفی اینکه شرکت به اون معتبری دور می بینم که چنین کاری رو به سادگی کنه؟!!

خب پول گرفته کار غیر قانونی کرده. تازه،
معتبر کیلویی چند؟ پول بدی میتونی روی سیبیل شاه نقاره بزنی. سایت فروختن که جای خود داره.

پروانه دوشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:06 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

مرگ بر دشمنان شما که همان زشتی ها و پلیدی هاست.

ممنون. ولی با حلوا حلوا کردن متاسفانه دهانمان شیرین نمی شود.

ر و ز ب ه یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 http://hazrat-eshgh.com

این خبر رو یادم رفته بود بهتون بدم..
نمیدونم در جریانش هستید یا نه..
بدون شرح خودتون دنبال کنید..

http://www.fararu.com/vdcf1cdj.w6djyagiiw.html

+ باز بر میگردیم به همون مثل.. "کجاییم و به کجا می رویم!"

سایت های تجاری در مقابل پول نخسوزن اگه کلای باشه راحت تسلیم میشن. یعنی این سایت نمیتونست یک دامنه دیگری رو میفروخت؟ بنابراین حتمن خود سایت هم برای انجام این کار خریداری شده...!!!

شمس شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 22:30

اون روزی که دشمن فرناز مرده بود من کلاس ۵ ام بودم مدیر مدرسه مان با یک بهت عجیبی خبر را اعلام کرد و به علل نبود اگاهی انقدر گریه کردم که نگو راستی بابا اون روز رو با یک ویسکی اسب سفید جشن گرفته بود
بغیر تراول هیچ چیزی افاقه نمیکند
الان هم ریپ میزنه

فرزند یک همچین بابایی بودی و گریه می کردی؟

ر و ز ب ه شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 17:06 http://hazrat-eshgh.com

یادتونه قضیه "دق مرگ"شدن؟
این روزها دیگه داریم زیادی این قضیه رو می بینیم که اثبات میشه..
خیـــلی!

درسته. هنرمندان معمولن روحیه ظریفی دارند و تحمل شون کمه.

فرناز شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 17:05

سالها پیش که در تهران زندگی و کار می کردم یک روز صبح موقع رفتن سرکار خبر مرگ یک دشمن رو شنیدم .. یادمه اون روز با همکارها در شرکت کلی شادی کردیم و کیک خریدیم و جشن گرفتیم !! بعد ها یاد گرفتم که حتی وقتی دشمن ها می میرند خوشیها پایدار نیست و انگار فرقی نمیکنه . اما دوست ها و دوست داشتنیها وقتی که می رن جای خالیشون هیج جوری و هیجوقت پر نمیشه . یادشون خوب . روحشون شاد .

راست میگید خوشی ها پایدار نیست. خیلی چیزا پایدار نیست. این غصه هام پایدار نیست. ولی حالا یه ذره خوشی به ما نیامده؟ تازه قول می دهیم که به کسی که خبری بیاورد بگوییم: هیچ شنیدی که مرا بگذاشت؟

پرستوی سفید جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 20:52 http://www.n-hoseini.persianblog.ir

درود بر محسن گرامی!
سعدیا! مرد نکونام نمیرد هرگز/ مرده آنست که نامش به نکویی نبرند

یعنی دلمان را به این خوش کنیم؟ چشم.

مخمل جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 20:42

دشمنان تو همه دشمنان مردمند و تا تاوان ندهند تخاهند مرد و روزی خاهد رسید که روزی صدبار ارزوی مردن کنند
و اینکه دوستی بمن که سکته کرده بودم و بستری در بیمارستان گفت رضا مواظب قلبت باش قلب شدیدن به اسکناس حساسه اگه روش داخل جیب پیرهنت همیشه بیست تا صد هزار تومنی باشه مثل ساعت کار میکنه
دشمنان ماهم که ماشااللاه روقلبشان چاه نفته و معدن طلایه کدام سکته توانایی نزدیک شدن به انها رو داره

حالا علی الحساب برو صد تا دو هزار تومنی بگذار توی جیب پیرهنت. شاید افاقه کند. گوربابای دیگران فعلن.

شمس جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 20:35

در چین تحقیقی شده بود که
انسان انروزی میمیرد که امید به زندگی در خودش را مرده ببیند
بهمین خاطر دریافته بودند که پیران همیشه بعد اجرای مراسمات عید میمیرند چرا که با هر وعده وعیدی بدن خود را تاعید سرپا نگهمیدارند ولی عید که تموم میشه به این باور میرسند که سالی تمام روبرویشان است و نای ماندن ندارند
البته بعضی از پیرمردان هم بعد محرم و عاشورا میمیرند
و اینکه مرداد ماه هم اکثرا جوانان میمیرند دلیلش چیست نمیدانم
بعضی وقتها هم مرگ برای بعضی ها نعمت بزرگ است

تحقیقات چینی به دلیل داشتن نفوس زیاد و آمار گیری دققتر خیلی وقت ها نتیجه می گیرد. ولی چیزی که این وسط برای ما مساله است این است که دو سه نفر از این بزرگان هنوز آن قدر پیر نشده بودند که بخواهند فقط تا عید زنده باشند.
انگاری متوسط عمر کمی در این ملک پایین آمده.

ابوغریب بخارائی جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 16:30

یاایهالشیخ حالونا واحوالونا؟
بسمعون بالغیب الجوابنامکررا
که گفته بودمت که گفته است:
کفی آب خوردن پس بدسگال
به ازعمرهفتادوهشتادسال
به هرروی جهان گذراست می آیندومیروندومی آئیم که برویم که اگرآمدن را دلیلی ناپیدامقرربوده برای رفتن دلایلات زیاد لازم است.که یک از هزاران حجت یافتن کمال است.فرقش هم تفاوت نمیکند:
همچنان که خوبان که به کمال میرسند میروندآنان که بدکرده ومیکنندباید بدی رابه اوج رسانند تا نوبتشان برسد.درست است که خوبان چون به سرعت به کمال میرسند میروندوبردل ما داغ میگذارنددربرابرهرهزارخوبی که با چشمان گریان مامیروند وقتی نوبت بدی میرسد آی رفتنشان کیف میدهد کیفورا.به هرروی
عمراگر خوش گذر
زندگی نوح کم است
دراین دایره ی مینا که این مخلص میبیندنه به خوبان که به بدان آنگونه میگذرد که سیخ از کباب شاید بدین جهت باشد که عزیزی را نمیشناسیم که درین لوش ولاشه زارامید به عمرنوح بسته باشدکه تازه باورمان هم نیست که نوح ازآن عمردراز لذتی برده باشدکه پدری پسرش ازو درآوردکه اگرپدرها ازو درس میگرفتندی
هرگز مصمم به پس انداختن تخمی نمیشدند.مگرآن شاعر نابینای عرب را نشنیدی که گفت جنایتی که پدرم درمورد من مرتکب شدمن درمورد دیگری نمیکنم.باری مترس وخوف به دل راه مده که دیشب درعرش کبریائی درآئینه بدیدمی که دشمنت به همین زودی به مرزآکله ای که به اونجایش خواهد زددرنکبت وادبارخواهدمرد.خود بدیدم که من وتو وهزاران هزاربعدازاو حنا به ریش وسبیل بسته می زده دامن عباگرفته از شادی به ترقص درآمده بودیمی نه از اینکه موجود بدی بمردست بلکم که جهانی از شراو خلاصی یافته.موضوعات به درازا کشیدوبگذاربکشد.اخیرند!
با شاعری شدن دولت واجلاس شنگی وبنگی شعربافان جهان
آن دبنگ هاله نشان برای افتتاح یا همان افتضاح جلسه یک راست ازبین همه ی شاعران یک رفت سراغ(وحشی بافقی)وشعری را که همگان خیالات کرده اند وحشی براتی معشوقه ی زنش سروده قرائتیدومارادوباره ازین همه نادانی متحیرات کردآدرسی را که درذیل برایت میگذارم تحقیق وتفحساتیست که درباب وحشی کرده ایم بروید وبه نکته ی آناتولفرانسی آن به دقت توجهات فرمائید.بگذریم که مارادرجهان به اجناس وجنسیت وآمیزش درست وراست جنس همجوروناجورکاری نداریم ولی با پرده گیری ازین راز سربه مهرشایتی همگان بدانند بیشتر دراحوالات خصوصی هاله نژاد
غور کنند تا بدانند یک من ماست چقدرکره داردکه باورکن دیگرباورمان نمیشود درین دوروزمانه ازماستی بتوان کره گرفت
این آدرس :بروببین وکیف کن ولی جان هرچه مرداست اندکی صبر به خرج داده تا پایان کاررابخوان اگر خوبی آن وجودشریف مانع قبول آن حقیقت است بگو تاپرده ازراز (شاهد وشاهد)بازی
برایت کلهم اجمعین بردارم تا بدانی وبدانیم وبدانند درکجای جهان زیسته ایم که گفته اند
هنر نزد ایرانیان است وبس
http://pashootan.blogsky.com/1389/02/02/post-153/
نمیدانم هنوز حالش راداری که:
بیا ئی رهتوشه برداریم
قدم درراه بی برگشت بگذاریم
اگرچه تا آنجاکه ما گشته ایم راهها همه به ایستگاههائی ختم میشود که بلیطشان دوطرفه شده.درضمنن!درعرش اعلا یک اشگرحوروپری سراغ شمامیگرفتندوهی بما میگفتندبه شما بگوئیم شب جمعه ای به ملکوت برویم تا باشما عیش کنند عیش کردنی من ازنوع عیش بی خبرم ولی گویا آخ واوخشان برای شما گوش فلک کرکرده بود
باقی بقایت جانم فدایت
الاحقر حاج سیخ ابو غریب بخارائی ایدهم الله تعالی شانه انشاالله



قربانت گردم: عرش فرمودی، یاد حافظ افتادیم. ما همیشه به آقای حافظ در یک جا رشک می بریم. می فرماید:
دوش از عرش می آمد نفیری عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند

بابک جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:59

بهار شعر زیبائی در مورد مرگ دوستان دارد اما نمی دانم کجا دنبالش بگردم ولی اگر اشتباه نکنم اینجور بود:
یاران مــوافق همـــه از دست شدنــــــــد
در پای اجــل یکان یکان پست شــدنــــــد
خـــوردیم ز یک شراب در مجلس عمـــر
دوری دو سه پیشتــر زما مست شـدنــــــد
آقای محسن عزیز، شما وقتی با دشمنان نمی نشینید چه انتظاری برای شنیدن خبر مرگشان داری

ما با این بنده خدا ها هم ننشسته ایم. همین جوری برای خودمان کلاس گذاشتیم که اینان دوستان ما هستند. این یعنی این که ما دوستشان داریم.

فرشته جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 07:00 http://freshblog.blogsky.com/

یادشون سبز و امیدوارم جاشون رو جوونهای با استعداد بگیرن ...

چرا حمیده خیرآبادی اینقدر بی سر و صدا و سوت وکور به خاک سپرده شد؟؟؟؟

من آپم به من سر بزنین

حتمن دلشون این جوری خواسته.
چشم. سر می زنم.

کمال پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 20:00 http://baroonedeltangi.blogsky.com

دلم برای ملک مطیعی بیشتر از بقیشون تنگ میشه
مثلا کیو خدا برداره که شما اون عقده سر دلت نمونه؟

بن لادن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد