بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.
بعد از بیست و سه

بعد از بیست و سه

همان اوقاتی که تب داریم و به مهتاب بد می گوییم. همه مان.

ترور با کفش

ترور با کفش

این روزها یک خبرنگار عراقی با پرتاب کفش‌هایش به طرف جرج بوش رییس جمهور آمریکا خود خبرساز شد و موجی از اظهار نظرهای موافق و مخالف به راه افتاد. ما هم به سهم خود می‌خواهیم چند کلمه در این‌جا بنویسیم.

اولین باری که خبری با این مضمون شنیدیم وقتی بود که کرامت الله دانشیان -یادش به خیر با شعر و سرود زیبای بهاران خجسته بادش- در دادگاه نظامی، دمپایی خود را به طرف عکس محمدرضا شاه، پرتاب کرد.

دومین بار، دانشجویی در دانشگاه پلی‌تکنیک تهران کفشی به طرف محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران پرتاب کرد.

و سومین مورد را در ابتدای متن آوردیم.

می خوهیم تکلیف خودمان را روشن کنیم. شترسواری دولا دولا نمی‌شود. نمی‌شود بعضی از این موارد را محکوم کنیم و برای بعضی دیگر کف بزنیم.

جرج بوش بعد از این حرکت گفت: این یعنی دمکراسی. بعدش خبرنگار را دستگیر کردند که ببینند در راه دمکراسی، مواد مخدر مصرف کرده یا خیر. که به احتمال زیاد معلوم می‌شود که کرده!!

هواداران خبرنگار عربی هم گفته‌اند: این چه دمکراسی است که کسی حق ندارد این کار را بکند و دستگیرش می‌کنند؟

خب کرامت‌الله دانشیان که اعدام شد. دانشجوی پلی‌تکنیک هم دستگیر شد. خبرنگار عربی چرا باید راست راست بگردد؟ او هم دستگیر می‌شود.

ما این ها را نوشتیم که بگوییم: همان زمان که حرکت کرامت‌الله دانشیان راشنیدیم آن را محکوم کردیم. بی آن‌که پسرخاله شاه باشیم. به هم‌چنین حرکت دانشجوی پلی‌تکنیک را، بی آن‌که پسرعموی احمدی‌نژاد باشیم و این حرکت آخری را نیز، بی آن‌که پسرعمه بوش باشیم. هر پرتاب کفش دیگری را هم در آینده ندیده و نشنیده  از همین حالا محکوم می‌کنیم. به نظر ما این حرکت جز یک ترور نیست. و تروریسم، حتا در این شکل مسخره و چیپ از نظر ما محکوم است. 

یا حق. 

*** 

پ.ن. 

طنزی در مورد همین خبر از وب سایت ابراهیم نبوی.

نظرات 12 + ارسال نظر
الی دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1387 ساعت 22:01

ئلی من با کار مورد دوم موافقم....
به عراقیه هم یه کم حق میدم....چرا یه آدم باید به یه آدم دیگه حق توحش بده؟ اینا چه فرقی با هم دارن؟

من می گویم که اگر قرار است ما با کسی مخالف باشیم نباید با لنگه کفش مخالفت خودمان را اعلام کنیم. زبان داریم. قلم داریم. وبلاگ داریم. جلوی هر کدام را هم که گرفتند یه شیوه دیگر. فقط نباید عصبانی بشویم. همین.

خاموش شنبه 30 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 22:44 http://laylay.blogsky.com

یلدای قشنگی داشته باشید.
راستی منتظر فال شب یلدا هم هستیم ها...

بعد از جواب به کامنت شما آپ می کنم.

ر و ز ب ه شنبه 30 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 19:59 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

حکومت ز جشن کهن ذله است
کهن جشن امشب شب چله است
خجسته نگه دار جشن کهن
به اندیشه کردار و شیرین سخن
به دشمن نشان ده که ما زنده ایم
چو فرزند ایران پاینده ایم...

خجسته باد این شب اهورایی.. . .
جاوید ایران.

شب اهورایی را هم با حافظ جشن گرفتیم.

شمس شنبه 30 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 14:11

البته که خلایق هرچه لایق
این مردمان لایق امرایی هستند که بر ایشان حکومت میکنند
و از زبان جورج بوش
هر کس به طریقی دل ما میشکند
بیگانه جدا دوست جدا میشکند
بیگانه اگر شکست بیگانه بود
من در عجبم دوست چرا میشکند

به نظر بنده جهت یک مغازه تازه برای مفتخوران پیشنهاد میشود که اولن انها را دولت عراق مزایده کرده دولت ایران بالاترین قیمت را بدهد بعد از مردم همیشه در صحنه جمع اوری کمک بشود چون قیمت نفت کم است مردم کمک کنند پول جمع شود البته که ما همیشه هسته و خاهیم بود من هم به نوبه خودم در کار شمردن و نگهداری پولها کمک میکنم

پیشنهادت را در اینجا می گذاریم. شاید گرفت. دنیا را چه دیدی؟

محمد شنبه 30 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:30 http://www.mohamed.blogsky.com/

جالبتر از همه برای من عکس العمل مالکی بود که میخواست کفش دوم و بگیره ! حالا نمیدونم : ۱ـ از کجا فهمیده بود نمیخواد خودشو با کفش بزنه ؟ ۲ - وقتی لنگه کفشه رو تو هوا گرفت میخواست بزنه تو سر خودش یا بوش ؟ ۳ - یه آزمایش چشم برا خبر نگاره لازمه به جای ازمایش مواد مخدر !

فعلن که خبرنگاره زده زیرش و ابراز ندامت کرده.

خاموش پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 21:08 http://laylay.blogsky.com

پس با این حساب محمد رضا شاه و احمدی نژاد و جرج بوش فامیل یکدیگر هستند...! این طور نیست؟

چون نیک بنگریم همه آدمیان کره زمین با هم فامیل هستند. مگر همه از یک آدم و یک حوا نیامده اند؟

شهرزاد پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 13:55

در وجه اشتراکی بی سابقه هر دو لنگه کفش هم تو آذرماه به طرف دو رییس جمهور پرتاب شده ولی کیفیت عکس العملهای این دو نفر هم در نوع خودش جالبه، احمدی نژاد در پاسخ لنگه کفشی که آذرماه 85 برایش پرتاب شد در کمال خونسردی لبخندی زد و گفت: توپ ، تانک ، مسلسل دیگر اثر نداره و ظاهرن بوش هم گفته شماره کفشی که به سمتش پرتاب شده ۱۰ بوده!!

فکر کنم از هیکل خبرنگار حدس زده و الا ندیدیم که کفش را بردارد و شماره اش را نگاه کند. هرچند این کفش احتمالن از زمان صدام پای این آقا بوده و شماره اش سابیده شده.

ر و ز ب ه پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 13:50 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

این رو هم هست.
من با این بازی کردم.
تا حالا هم من بهتر از بوش بودم!

http://www.ridiculopathy.com/crappy_flash_games.php?gamename=bushoes

جاوید ایران.

من توی بازیشم شکست خوردم.

ر و ز ب ه پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 04:14 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

...
نه من اهل همه چیز هستم جز این یکی !!
نه جز این دو تا !!
هم مواد مخدر و هم پرتاب دو لنگ!

دیگران به جای ما تازیانه می زنند و خوی تازی خویش رو به رخ مردم دنیا می کشند!

ما هم در اینجا می شینیم و افسوس با سس خاک تو سرمون می خوریم!

+ راستی شنیدی که اندی و لاری واچفسکی نامه ای به دفتر بوش فرستاند و از این بازیگر دعوت به عمل آورده اند تا در سری جدید فیلم ماتریکس شدکت کنه ؟؟!!
(جدن عجب جای خالی داد ها! منو یاد ماتریکس انداخت!)

جاوید ایران.

آدمی در قد و قواره رییس جمهور آمریکا روزانه کلی از این تمرین ها دارد و دوره ها می بیند برای ترورهای این چنینی. دیدی که بازی این ترور هم در طرفه العینی درآمد؟. عکس بوش هست و تو با لنگه کفش به طرف شلیک می کنی. البته سایتش فیلتره و باید با فیلترشکن ببینیش.
اینم آدرسش
http://blogslut.com/gwbshoethrow.html

ر و ز ب ه پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 00:22 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

...
من شخصن با این کار مخالفم!
صد البته که اگه من زمانی بوش رو تنهایی ببینم با دو لنگ کفش به سر او می زنم! (:دی)

به هر حال حق مطلب رو ادا کردی خان!

:)

جاوید ایران.

یعنی می خواهی که بعداز ترورش با کفش دستگیرت نکنند؟ که ببرندت رویت آزمایش انجام بدهند که ببینند مخدر مصرف کرده ای یانه؟ بابا تو دیگه کی هستی؟

کمال چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 18:10 http://baroonedeltangi.blogsky

سلام
جا خالی بوش هم خیلی جالب بود
ولی جالبتر از اون این بود که تلوزیون ما با ذوق و شوق این خبر رو بیش از ۲۰۰ بار پخش کرد
البته من این حرکت رو محکوم نمی کنم شاید اگه شما هم این آمار ۱ملیون کشته و ۳ ملیون آواره رو با حرف های بوش مقایسه می کردید همین تصمیم رو می گرفتید
تو تلوزیون دیدم که یکی از اون کسانی که داشت به بازداشت این فرد اعتراض می کرد می گفت علاوه بر این که باید اونو آزاد کنن کفش هاش رو هم باید بذاریم تو موزه ی ملی عراق به عنوان نماد مبارزه با کفر
دیو چو بیرون رود فرشته عمرش سر آید

یک مشت عرب پولدار که صدایشان از جای گرم بلند می شود و معلوم نیست که خون چند هزار عرب را در شیشه کرده اند و پولدار شده اند اعلام کرده اند که حاضرند آن کفش ها را سیصد هزار دلار بخرند. از گور پدرشان آورده اند آن سیصد هزار دلار را در حالیکه فقط و فقط از قبل این جنگ این مال مفت را به چنگ آورده اند.
در ضمن یک میلیون سهل است اگر ده میلیون هم میشد ما طرفدار دادگاهی هستیم که به طور منصفانه جنایتکاران جنگی را محاکمه کند.
تلویزیون خودمان هم قربانش بروم وقتی لنگه کفش دانشجوی پلی تکنیکی به طرف آقای رییس جمهور پرتاب شد لالمانی گرفته بود.
یک چیز دیگر را هم بگویم بدون اینکه حمایتی از تجاوز خارجی کرده باشم باید بگویم که این یک میلیون کشته از عملیات انتخاری همین تروریست های عربی است و الا جنگ اول و آخرش این همه کشته نداشت.
راستی این آقای خبرنگار عرب در زمان صدام کجا بود؟ یا صدام بهتر از بوش بود؟

نیلوفر چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 16:27

ممممممممممممممممممرسی .شما ماشاالله بسیار به جا این حرکت را تفسیر نمودید و من تصور میکنم هر کس به غیر از این نظر داشته باشد در زمان حاضر نظریه اش محکوم است .

ممممممممممممممممممنون از این کامنت همشیره. ما اگر شما را نداشتیم که در وقت حرمان و اینا هوای ما را داشته باشد چه می کردیم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد